پرسپولیس نیوز : یک- یکی از آخرین اتفاقات ورزشی سال ۹۱، وداع غریبانه مهدی مهدوی کیا با دنیای بازیگری بود.
ستاره فروزان دو دهه اخیر فوتبال ایران در حالی پیش از دیدار پرسپولیس و مس کرمان به شکلی ناگهانی اعلام بازنشستگی کرد که پیش از این مدعی شده بود در پایان فصل جاری چهار گوشه زمین را خواهد بوسید. با این همه، جفاکاریها و نامهربانیهای رخ داده علیه کیا در نیمه دوم لیگ دوازدهم باعث شد او موعد خداحافظیاش را جلوتر بیندازد. بدرود اندوهناک و ناگهانی با «میدی» محبوب، درست در روزهای پایانی سال رخ داد تا میلیونها هوادار فوتبال در ایران، یک عیدی ناگوار دریافت کنند؛ درست مثل نوروز ۸۰ که ناگهان خبر اخراج عجیب و ناگهانی احمدرضا عابدزاده از پرسپولیس کام مخاطبان این رشته ورزشی را در سراسر ایران تلخ کرد. آری، ما به این عیدانههای سیاه عادت دیرینه داریم!
دو- «این همه پول میگیرند که فقط در زمین راه بروند»، «این جماعت اصلا تعصب ندارند»، «همه فوتبالیستهای الان پولکی شدهاند»… اینها گوشهای از غرولندهای ثابت و تکراری این سالیان هواداران فوتبال است؛ آنها که رنج سفر پرهزینه به استادیوم و تماشای مسابقات بیکیفیت فوتبال ایران را به جان میخرند و در لحظات پرشمار یأس و ناامیدی، نسل جدید ستارهها را زیر سوال میبرند. دوست داران متعصب فوتبالفارسی همچنان با چشمانی حریص و کنجکاو، ساقهای وفادار را جستجو میکنند و البته هر چقدر بیشتر میگردند، کمتر به نتیجه میرسند. بازار پر شده از عشقهای یک شبه و ستارههایی که تیمشان را به یک مشت اسکناس بیشتر میفروشند. اما آیا کسی ریشههای بیریشه بار آمدن این نسل ضدخاطره را واکاوی کرده است؟ آیا کسی به این فکر کرده که چرا باید از انصاری فرها و قاضیها و ایمان موسویها انتظار پابندی و تعصب داشته باشیم، وقتی الگوهای سنتی غیرت در فوتبال ایران به یغما رفتند و غبار فراموشی همه وجودشان را در برگرفت؟ امروز عابدزاده بلند پرواز کجاست؟ بر سر محرمی یکه بزن چه آمده است؟ با رضا شاهرودی و جواد زرینچه و محمود کریمی سیبکی چه کردند که جوان ترها به پیمودن مسیر آنها دلگرم شوند؟
سه- مسأله اصلا این نیست که به پیشکسوتان باشگاههای مختلف مناصب اجرایی فنی و اداری سپرده شود که اگر اینطور بود، باشگاه بایرن از دل تاریخچه دهها ساله خودش یک سرمربی بومی مییافت و سراغ پپ گواردیولای خارجی نمیرفت. نکته اینجاست که صرفا باید از زحمات ستارههای اصیل و وفادار تجلیل کرد و قدردان عشق و عاطفه آنها بود. همه باشگاههای بزرگ دنیا برنامههایی برای نشان دادن ارادتشان به اعضای قدیمی دارند؛ طرح و نقشههایی که گاهی شامل حمایتهای مالی و پوشش درمانی میشود و گاهی مسایل ریز، اما مهمی مثل تبریک سالروز تولد یا اختصاص صندلی ابدی در ورزشگاههای خانگی را در بر میگیرد. در ایران اما، آشفتگی وحشتناک فوتبال باشگاهی، ورشکستگی و مشکلات مالی شدید و نیز بیثباتی عجیب مدیریتی باعث شده است مدیران تیمها فقط تا نوک دماغشان را ببینند و همه تمرکزشان را صرف نتیجه گیری در کوتاه مدت کنند. این چنین است که گذشته باشگاه فراموش میشود، هویتش لطمه میبیند و طبیعتا آیندهاش نیز به خطر میافتد.
چهار- مهدوی کیای بزرگ را فقط برای چند هفته دیگر نتوانستیم تحمل کنیم تا جانش را بردارد و فرار کند، عابدزاده افسانهای را با اخراجی ستمگرانه تنها گذاشتیم تا آن بیماری مخوف به زانو درش بیاورد و مجتبی محرمی متعصب را در فراموشخانهاش رها کردیم و رفتیم. با بزرگان که چنین میکنیم، چرا جوان ترها نباید فقط به فکر پول درآوردنشان باشند؟ یکی مثل کریم انصاری فر چرا باید برای علی کریمی شدن زور بزند، وقتی میبیند حتی هزار درخشش خالصانه سلفش هم باعث نمیشود کسی حرمت او را نگه دارد؟ وقتی کسی هوای خاطرهها را ندارد و همه تعظیمها به شاهراه اسکناس ختم میشود، بچههای این نسل هم به خودشان حق میدهند تمام سال را به صفرهای پرشمار قراردادشان فکر کنند. این چیز عجیبی است؟
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024