پرسپولیس نیوز : بيمار به احتضار نشسته امروز، هماني است كه قرار بود روياي پرسپوليس را برايمان تعبير كند.
سالي كه لحظه لحظهاش را شمرديم به اميد لمس تكرار يكي از آن همه افتخار غبار گرفتهاي كه بيش از نقش يك خاطره نيست. امروز اما همين سال رو به زوال به شمارش نفسهايش نشسته براي رساندن پرسپوليس به روزگاري تازه نفس؛ پرسپوليسي كه زوالش را از همان روزي آغاز كرد كه با برد 6 گله برابر الشباب اوج گرفته بود. از آن پس، همه روزهاي پرسپوليس پر شد از بيم و حسرت؛ روزهايي كه از «پرسپوليس رويايي» تنها سرخي حسرت را به دلهايمان هديه كرد و البته هنوز اميدي هست كه آن را از پرسپوليس نگرفته؛ قهرماني جام حذفي.
1) براي پرسپوليس و پرسپوليسيها كه تكرار بازي 6 تايي حتي حسرت قهرماني را از دلشان ميشويد، بهتر از اين نميشد. يك برد 6 گله آسيايي كه در دومين روز سال بيش از 80 هزار نفر را به آزادي كشاند و همان پرسپوليس رويايي را نويد ميداد. در آن بازي ايمون زايد به تكرار 3 گلي كه مجتبي محرمي در سال 69 در بازي با پنجاب پاكستان زده بود، بعد از 22 سال لذت هتتريك آسيايي را به پرسپوليس هديه كرد.
2) سقوط به ليگ دسته يك، مهم ترين اتفاقي بود كه براي فوتسال پرسپوليس رخ داد. دليلش هم اثبات تباني در بازي آخر فصل بود. چند ماه بعد از آن هم باشگاه امتياز فوتسالش را سپرد به سازمان بهزيستي.
3) از لحظه نو شدن سال هنوز حتي يك ماه هم دور نشده بوديم كه دعواي مالكيت باشگاه به سرانجام رسيد و حكم دادگاه، برند «پرسپوليس» را به پرسپوليس بازگرداند. اين شايد بزرگترين موفقيت بود براي پرسپوليسي كه ميخواست رويايي باشد.
4) پيشنهاد سه ميليارد توماني پرسپوليس به مهدي رحمتي از آن خبرهايي بود كه در بيخبريهاي نوروز دهان به دهان شد و مديران باشگاه هر روز به نشان تكذيب، مهري بر آن زدند. سرآخر هم اين دروازهبان ملي پوش آن روزهاي استقلال بود كه به سوءاستفاده از نام پرسپوليس متهم شد. اين شايعه اما تا آخرين روز نقل و انتقالات پيش فصل ورد زبانها بود.
5) همان بازي 6 گله برابر الشباب كافي بود براي ركورد زدن پرسپوليس؛ ركورد پرتماشاگرترين تيم در ليگ قهرمانان 2012 آسيا كه البته براي پرسپوليس و پرسپوليسيها كه در سياهترين روزهايشان هم تماشاگري به نام سكوهاي خالي را به چشم نديدهاند. اگرچه كه حضور بيش از 96 هزار تماشاگر در بازي برگشت با الغرافه بهانهاي شد براي پرسپوليس تا ركورد خودش و ليگ قهرمانان را بزند.
6) پرسپوليس-داماش را بدون شك نه پرسپوليسيها از ياد خواهند برد و نه فوتبال ايران؛ بيست و نهمين بازي فصل يازدهم كه روز 20 فروردين سوت خورد و از آنجا كه داور شعارهاي تماشاگران را تاب نياورد، نيمه تمام ماند. بعد از همان بازي بود كه رييس كميته انضباطي فدراسيون از اعلام نتيجه 3- صفر به سود داماش خبر داد و محروميت پرسپوليس كه شايعهها ميگفتند تا آخر فصل نميتواند تماشاگر داشته باشد. اين محروميت اما به دو بار ميزباني بدون تماشاگر پرسپوليس ختم شد و بدتر از آن، كسر دو امتياز از مجموع امتيازهاي پرسپوليس بود؛ حكمي بيسابقه كه سر آخر كميته انضباطي را به عقب نشيني واداشت و آن دو امتياز هم به كيسه پرسپوليس بازگردانده شد. البته برخلاف نظر رييس شوراي استيناف كه معتقد بود بهتر است تنها يك امتياز را به پرسپوليس پس بدهند تا اين ذهنيت به وجود نيايد كه هر تهديدي، فدراسيون را به عقبنشيني واميدارد.
7) تساوي برابر الغرافه در آخرين روزهاي فروردين نه تنها شانس صعود به مرحله حذفي ليگ قهرمانان را به كمترين رساند، بلكه شروعي بود براي دعواي كريمي با دنيزلي و رويانيان. جمله «فقط چند بازي ديگر تحملم كنيد» را علي كريمي گفت و تنها پاسخي كه شنيد از زبان سرمربي بود كه «كريمي حرفي از جدايي به من نزده!» كمي بعد اما شنيديم كه سرمربي ترك تبار نام علي كريمي را در ليست مازادش نوشته و چند سرخپوش ناراضي هم از اين تصميمش حمايت كردهاند(خبرگزاری پرسپولیس این ادعا را تایید نمی کند). مديرعامل اما گفت كه «هم كريمي ميماند، هم دنيزلي» و با همين يك جمله دعوا را تمام كرد.
8) به آخرين روزهاي ارديبهشت رسيده بوديم و از فصل يازدهم، پرسپوليس تنها بازي با فولاد را در پيش داشت. شايعه روز هم اين بود كه پرسپوليس به اهواز نميرود كه رفت اما بدون سرمربي. آن بازي را هم با سرمربيگري يكروزه محسن عاشوري 2-يك از فولاد برد.
9) با به صدا درآمدن سوت پايان فصل يازدهم پرسپوليس با 42 امتياز و قرار گرفتن در رتبه دوازدهمي، بدترين رتبه خود را در تاريخ ليگ ثبت كرد. حال آنكه تا پيش از آن هرگز رتبه دو رقمي را تجربه نكرده و بدترين رتبهاش، مقام نهمي فصل 84 با مربيگري علي پروين و آريهان نبود. پرسپوليس در حالي دوازدهم شد كه با گرفتن 10 امتيازي كه به 3 تيم سقوطكننده داد، ميتوانستند در رتبه چهارم بايستد و سهميه آسيايي را بگيرد!
10) پرسپوليسي شدن جواد نكونام از آن شايعههايي بود كه در ميانههاي ماه ارديبهشت مطرح شد تا به خبر جدايي علي كريمي رنگي تازه بپاشد. كريمي البته گفت كه دوست دارد بماند اما از آنجا كه پالس مثبتي از باشگاه و باشگاهنشينها نگرفت، گلايه مند شد و مدعي اينكه «بعضيها دوست ندارند در پرسپوليس بمانم.»
11) توافق با نلو وينگادا از همان روزهاي اول سال نقل محافل بود و به لطف بدقوليهاي تكراري پرسپوليس، هنوز هم هست. حتي شايعه كسر امتياز و جريمه دوباره از سوي فيفا به خاطر اين بدقوليها را هم شنيديم كه البته هيچ يك عملي نشد و امروز كه به آخر سال نزديك شدهايم، پرسپوليس و وينگاداي پرتغالي تازه به توافق رسيدهاند كه اين دعواي 270 هزار دلاري را تمام كنند.
12) «مهدوي كيا و هاشميان فصل بعد با ما نيستند.» اين اظهارنظر عجيب را در نخستين روز خرداد از زبان مديرعامل شنيديم و همين شد دردسري تازه براي پرسپوليس. تا جايي كه تنها يك روز بعد از آن، خود رويانيان مجبور شد در مصاحبه با سايت باشگاه گفتههايش را تكذيب كند و همه چيز را سوءتعبير يك خبرنگار بخواند. چند وقت بعد از آن مهدويكيا قراردادش را تمديد كرد و هاشميان هم بازيگري فوتبال را كنار گذاشت.
13) مذاكره با ستارههاي ليگ را پرسپوليس خيلي زود شروع كرد و تا پيش از آن كه به ماه سوم سال برسيم خبر امضاي قرارداد داخلي با گردان، ماهيني و قاضي همه جا پيچيد؛ اتفاقي كه اصلا به مذاق باشگاهنشينها خوش نيامد و مديرعامل را به تكذيب واداشت؛ تكذيبيهاي همراه با تهديد به شكايت. چند وقت بعد اما همه آنچه تكذيب شده بود رنگ واقعيت به خود گرفت.
14) باخت به الاتحاد، ليگ قهرمانان را هم براي پرسپوليس به آخر رساند. بعد از آن بازي مصطفي دنيزلي در جده با پرسپوليسيها خداحافظي كرد و رفت كه يك روز نه خيلي دور دوباره برگردد اما آن روز انگار هنوز از راه نرسيده. از سويي ديگر رويانيان هم از انتظارش براي پاسخگويي درباره اين شكست گفت و نياز پرسپوليس به تغيير تا جدايي سرمربي تركيهاي حتمي به نظر برسد. به ويژه كه شايعه پيشنهاد بشيكتاش به دنيزلي هم همان روزها بر سر زبانها افتاد و در ايران هم ميشنيديم كه اگر علي دايي جاي دنيزلي ننشيند، سرمربيگري پرسپوليس به منصور ابراهيم زاده خواهد رسيد. اين خبر هم البته همچون خيلي ديگر از شنيدههايمان درباره پرسپوليس مهر تكذيب خورد.
15) بدترين پاسخ به اعتراض هواداران به دوازدهمي پرسپوليس را از علي پروين شنيديم كه ميگفت: «خودتان گفته بوديد دنيزلي را ميخواهيم وگرنه من از اول هم ميدانستم او به درد پرسپوليس نميخورد!» بعد هم دلخور از اينكه جايي در يارگيري پيش از فصل ندارد تهديد كرد كه براي روشن شدن تكليفش به ديدار رييس وزارت ورزش خواهد رفت!
16) يكشنبه هفتم خرداد است و مصطفي دنيزلي بعد از بدقوليهاي چند باره، حضورش در بشيكتاش را تكذيب كرده و مدعي شده چون عادت ندارد قراردادهايش را نيمه كاره رها كند، دو روز ديگر خودش را به تهران ميرساند تا بالاي سر تيمش باشد.
17) روز نهم خرداد بود كه شايعه تكراري سرخپوش شدن مجتبي جباري همچون همه سالهاي پيش دهان به دهان شد. خبر اين بود كه چون قلعهنويي دوباره به استقلال برگشته جباري اين تيم را ترك خواهد كرد و مقصدش هم جايي نيست جز پرسپوليس. اين بار هم اما او سهمي از پرسپوليس نداشت و همه چيز در حد همان شايعه باقي ماند.
18) باشگاه خبر داد كه تنها ده بازيكن براي پرسپوليس فصل دوازدهم برگزيده شدهاند؛ كريمي، مهدويكيا، نوري، رضايي، نوروزي، پولادي، نورمحمدي، زايد، فشنگچي و علي عسگري. هر چند كه رويانيان گفت ليست دنيزلي 14 نفره بوده و او شخصا 4 بازيكن ديگر را از آن خط زده است. آن روزها يك شايعه را هم ميشنيديم و آن اينكه ليست ده نفره پرسپوليس را علي دايي نوشته، نه مرد تركيهاي.
19) درست در نيمههاي خرداد بوديم كه انتخاب قطعي اريك گرتس براي سرمربيگري بشيكتاش كافي بود براي پايان نگراني هواداراني كه ميگفتند «نكند دايي بيايد!» چند روز بعد دوباره تيتر زدند كه سايه دايي بر سر دنيزلي و بعد هم خبر مذاكره و توافق شبانه علي دايي و محمد رويانيان لو رفت.
20) براي شروع تمرينهاي پيش فصل، پرسپوليسيها روز 27 خرداد را برگزيدند و دنيزلي هم گفت كه دو روز پيش از آن ميآيد. دنيزلي اما نيامد و تمرينها هم يك روز ديرتر با عاشوري استارت خورد.
21) علي كريمي و داستان جدايياش تا آخرين لحظه مورد بحث بود و خودش ميگفت كه تا دقيقه 90 منتظر پرسپوليس ميماند. آن روزها كريمي پيشنهاد سپاهان را هم در جيب داشت و پيشترش گفته بود كه «رويانيان مرا نخواست و اميدوارم آنقدر شجاعت داشته باشند كه دليل رفتنم را بگويند.» باشگاه اما بالاخره كوتاه آمد و با اين جمله كه «پرسپوليس خانه كريمي است» به استقبال تمديد قرارداد او رفت.
22) دنيزلي درست در روزي كه بايد ميآمد، پيشنهادش براي تمديد قرارداد را به باشگاه فرستاد تا نام برونو متسو، گابريل كالدرون و ژوزه مانوئل براي جانشينياش مطرح شود. پرسپوليس البته منتظر ماند براي دريافت توافقنامه امضا شده مرد ترك تبار و از سويي پيشنهاد 2/5 ميليون دلاري متسو را هم در دست ديگرش داشت. ستاد منشور اخلاقي اما متسو را منشوري خواند تا همكاري اش با پرسپوليس، شروع نشده به آخر برسد.
23) «پرسپوليس پر شده از بدگويي مخالفان علي كريمي عليه او.» اين همان شايعهاي بود كه نام مهدوي كيا و نوري را هم در آن ميديديم و بعد، پيام تكذيبشان را. تنها واكنش كريمي هم اين بود كه «اميدوارم اين حرفها صحت نداشته باشد!»
24) در روز ششم تيرماه محمد رويانيان براي سومين بار استعفايش را نوشت و وقتي «نه» شنيد، علي پروين را به كمك طلبيد تا در انتخاب سرمربي يارياش كند و دوباره شايعه شود كه ميخواهند دايي را بياورند!
25) دهم تير بود كه بعد از يك سرگيجه چند هفتهاي، مانوئل ژوزه حكم سرمربياش را گرفت تا اين بار بحث مبلغ قراردادش مطرح شود، قراردادي كه ژوزه پرتغالي اول بار براي امضاي آن 4 ميليون دلار پيشنهاد داده بود و بعد پرسپوليسيها مدعي شدند كه همه ارزش اين قرارداد بيش از 600 هزار دلار نيست.
26) نخستين بار در روز 17 تير بود كه مانوئل ژوزه پيش روي خبرنگاران نشست و واكنش به اين حرف پروين كه گفته بود ژوزه قول قهرماني داده، تنها يك جمله كنايهآميز بود: «قول ميدهم پرسپوليس با من دوازدهم نشود.»
27) قرارداد تازه علي كريمي وقتي به امضا رسيد كه او از بابت سرمربي آسودهخاطر شد. جالب اما واكنش باشگاه به اين اتفاق بود كه ميگفت تصميم گرفته تنديس علي كريمي را بسازد!
28) انتخاب سعيد شيريني براي سرپرستي پرسپوليس همه را به انتقاد واداشت اما عجيبتر از آن انتخاب، توجيه مديرعامل بود كه ميگفت: «سرپرست را غيرفوتبالي انتخاب كرديم تا نتواند در كار سرمربي دخالت كند.»
29) گزندهترين انتقادها را پرسپوليس از پیشکسوتان به خاطر قرارداد با امير عابدزاده شنيد. دروازهبان 19 سالهاي كه تنها تجربهاش بازي در لسآنجلس بلوز آمريكا بود و ميگفتند به واسطه پدرش به پرسپوليس رسيده. ماجراهاي بسياري را هم گذراند براي رسميت بخشيدن به قرارداد سه سالهاش و از آن روز در بيشتر بازيهاي خانگي پشت سر نيلسون و نفر دوم دروازه پرسپوليس بوده.
30) انتخاب كاپيتان، شايد به اندازه انتخاب سرمربي سخت بود. كريمي اما به كمك مربيان تازهوارد و ناآشنا با پرسپوليس آمد و بازوبند را سپرد به مهدي مهدويكيا. خودش هم كاپيتان دوم تيم معرفي شد و بعد از او، محمد نوري در نقش كاپيتان سوم.
31) حضور چند بازيكن از تيم ملي جوانان در پرسپوليس كافي بود تا بگويند كه اكبر محمدي براي رويانيان و ژوزه دلالي ميكند؛ اتفاقي كه از سوي باشگاه تكذيب شد و آخرش، شكايت سرمربي تيم جوانان بود از رسانههايي كه اين خبر را منتشر كرده بودند.
32) دعواي اول را ژوزه در بازي دوستانه پيش از فصل برابر فولاد به چشم ديد؛ جايي كه چون اسماعيل شريفات بعد از گلزني عدد 4 را با انگشتانش نشان داده بود، هواداران براي او چاقو كشيدند(در صحت ادعای چاقوکشیدن تردید است) و درفشيفر را تبديل كردند به ميدان جنگ.
33) فصل دوازدهم را پرسپوليس با پيروزي يك گله در آبادان شروع كرد تا ژوزه هم خوشحال از اينكه پرسپوليس رويايي را به دست آورده، بگويد: «اين نصف توان پرسپوليس هم نبود!» تيم او اما از آن روز و تا بازي دهم، هيچ برد ديگري را تجربه نكرد.
34) مخالفت علي پروين با سرمربيگري مانوئل ژوزه بعد از بازي دوم بود كه رو شد. پرسپوليس در آزادي به فجر سپاسي باخت و همين بهانهاي شد براي پروين تا با خيال راحت مرد پرتغالي را از تيغ انتقادهاي گزندهاش بگذراند؛ برخوردي كه به مذاق باشگاه و باشگاهنشينها خوش نيامد و به خاطر آن، رويانيان پست مديريت راهبري را از پروين گرفت. از آن روز، پرسپوليس هيچ انتقادي را از علي پروين نشنيده است.
35) بعد از آن پيروزي كمرمق در شروع فصل، پرسپوليس تا بازي دهم ديگر رنگ برد را به خود نديد. همهاش شكست بود و تكامتيازهاي خنثي. چنانكه چهره شاداب و متفاوت سرخها در دربي، شدهمه اميد پرسپوليس و بعد از همان بازي هم بود كه عهدنامه قهرماني را رو كردند؛ عهدنامهاي كه نه دواي درد پرسپوليس شد و نه مانعي براي ناكاميهاي دوبارهاش.
36) از باخت خانگي برابر صبا بيش از چند روز فاصله نگرفته بوديم كه محسن عاشوري پرسپوليس را ترك كرد. او تنها دستيار ايراني مانوئل ژوزه بود كه شايعههاي تاييد نشدهاي از اخراجش توسط باشگاه ميگفتند و خود باشگاه در توجيه رفتنش ميگفت او استعفا داده. ژوزه هم البته مخالفتي با جدايي او از كادر فنياش نداشت.
37) به بازی رفت با سپاهان هنوز نرسیده بودیم که ژوزه با اخراج علی کریمی، پرسپولیس را شوکه کرد. می گفت:«بعد از بازی با فجر به من فحش داده. اگر جرات دارد بیاید این حرف ها را به خودم بزند نه اینکه پشت سرم و فارسی بگوید که متوجه نشوم.» او البته توجیه دیگری هم برای این تصمیمی داشت و آن اینکه «کروش آنها را علیه من می شوراند.!» انگار که عده ای در باشگاه خواسته بودند کریمی نباشد و به همین منظور همه نباید ها را رسانده بودند به گوش سرمربی، علی کریمی بعد از اخراج؛ نزدیک به دو ماه از پرسپولیس دور بود و بازگشتش را با پیروزی در بازی پانزدهم برابر ذوب آهن جشن گرفت.
38) نخستين اولتيماتوم را پرسپوليسيها بعد از هفته هشتم از مديرعامل گرفتند؛ به خاطر عملكرد نااميدكنندهشان در بازي بيبرنده با نفت تهران. اولتيماتومي كه آنهم اثربخش نبود و پرسپوليس بازي پرماجراي بعد از آن را در اصفهان به سپاهان باخت.
39) ابهامي كه از بازي رفت با سپاهان به جا مانده بود، همچنان دست نخورده است. آن روز را پرسپوليسيها به شكلي عجيب در اصفهان به سرگرداني گذراندند و بيش از نتيجه بازي، تلوتلو خوردن آنها است كه در ذهنها جا خوش كرده. غير از مهدويكيا، نوري، نوروزي و نقيزاده كه ميگويند از آن بازي چيز زيادي در خاطرشان نيست، سرپرست پرسپوليس هم در رختكن به حال اين بازيكنان دچار شد. اگرچه كه آزمايشهاي بعد از آن هيچ مشكلي را اثبات نكرد اما خود پرسپوليسيها هنوز معتقدند آبهايي كه باشگاه سپاهان برايشان تهيه كرده بود، مشكلدار بوده است.
40) چه بازي تبليغاتي بوده و چه نه، پرسپوليسيها توانستند پاي استفان آپيا را به ايران باز كنند و آن را هم بگذارند به حساب قدرتشان. اين بازيكن غنايي چند روزي را با پرسپوليس تمرين كرد اما سر آخر نه ژوزه تاييدش كرد و نه يحيي تا در فوتبال ايران جايي برايش نباشد.
41) حميدرضا عليعسگري همين كه پيشنهادهاي ليگ برترياش را به رخ كشيد و از نيمكتنشينيها گله كرد، با تصميم سرمربي پرتغالي از تيم اخراج شد و چند هفته بعد از آن نامش را در ليست مازاد نوشتند تا با پرسپوليس وداع كند.
42) باخت به داماش كه سوت خورد، اتهام كمكاري پرسپوليسيها هم بر سر زبانها افتاد. خيلي زود مشخص شد كه كار، كار نزديكان مديرعامل و همكاران او در باشگاه بوده و خيلي زود هم باور دروغ بودن اين شايعه را در ذهنمان نشاندند.
43) شهاب گردان كه اول فصل ميگفت با حضور گلر خارجي مشكلي ندارد، نيمكت نشيني را تاب نياورد و نخستين بازيكني بود كه در نيمفصل غزل خداحافظي را خواند و رفت.
44) بعد از باخت خانگی برابر تراکتورسازی در آخرین بازی نیم فصل بود که ژوزه پرسپولیس را تحویل داد و پیش از آنکه شایعه تکراری اخراجش – که پیش از این هر بار از سوی مدیرعامل رد شده بود – به اجرا برسد، استعفایش را به شیوه ای تازه نوشت و شبانه با دستیارانش ایران را ترک کرد. روزی هم که رفت، پرسپولیس بر پله دوازدهم جدول ایستاده بود ؛ همان رتبه ای که در روز آمدنش با به رخ کشیدن آن ، پرسپولیسی ها را خجالت داده بود.
45) روزي كه يحيي گلمحمدي در قامت مربي – نه سرمربي – به پرسپوليس آمد، آن بازي عجيب برابر سپاهان را هم پرسپوليس از سرگذرانده بود. يحيي آمد تا هم تفكراتش را به سرمربي هديه كند و هم اينكه اگر قرار بر رفتنش شد، بيدردسر بر جاي او بنشيند؛ اتفاقي كه تنها 5 روز بعد از خداحافظي مرد پرتغالي رسميت پيدا كرد و همه اختيارهاي فني را سپردند به يحيي. كميته فني هم با تصور حرفگوشكن بودن او اين انتخاب را پذيرفت. يحيي گلمحمدي اما همان ابتدا با اعلام اينكه هيچ دخالتي از سوي هيچكس و حتي علي پروين را برنميتابد اقتدارش را به رخ كشيد و تكليف همه را يكسره كرد.
46) مجتبي حسيني نخستين مربي بود كه به دستياري يحيي رسيد و انتقادهاي پيشكسوتان را دوچندان كرد. در واكنش به همان انتقادها بود كه با وجود مخالفتهاي پروين، باشگاه را ترغيب كرد به فراخواندن پرسپوليسيهايي همچون كريم باقري و ادموند بزيك براي حضور در كادر فني. عجيبترين انتخاب براي دستياري يحيي اما وينكو بگوويچ بود كه 10 سال پيش، سرمربي همين پرسپوليس و خود يحيي گلمحمدي بود. او از بازي برگشت برابر صبا با پرسپوليس همراه شد، از بازي حذفي با نفت روي نيمكت نشست و كمي بعد از دربي هم كنار گذاشته شد.
47) با وجود اختلافهاي باشگاه با مانوئل ژوزه و همچنين هدفدار به نظر رسيدن مصاحبههاي پرسپوليسيها عليه او، مهرداد پولادي، غلامرضا رضايي، سيدجلال حسيني و شهاب گردان به خاطر مصاحبه عليه اين مربي پرتغالي به كسر 10 درصد از پول قراردادشان جريمه شدند.
48) اگرچه باورش آسان نيست اما قهر مهدي مهدويكيا از پرسپوليس را هم به عنوان يك شايعه شنيديم. او بعد از تعويضش در دربي گفت كه ميتوانسته تا آخر در بازي باشد و شايعهها ميگفتند به خاطر همين اعتراض، بازي بعد از آن را به نيمكتنشيني گذراند. اعتراض و قهر از پرسپوليس و سرمربياش را هم در ادامه همين شايعه شنيديم كه البته هم خود مهدويكيا تكذيبش كرد، هم يحيي و هم باشگاه.
49) نقطه عطف پرسپوليس در اين فصل پرحادثه همان پيروزي 6 گله در خط شروع جام حذفي بود. بازي اول بعد از رفتن مرد پرتغالي كه نخستين روز سرمربيگري يحيي در پرسپوليس هم بود. از آن روز، پرسپوليس چهرهاي تازه به خود گرفت و همان تحول كافي بود براي لمس دوباره پيروزيهايي كه تا پيش از آن نقش حسرت داشت.
50) اختلافهاي كهنه ژوزه و كروش چالشي تازه بود براي پرسپوليس كه خودش كم حاشيه ندارد؛ دعواهايي كه سر آخر باشگاه را هم با كارلوس كروش و فدراسيون رودررو كرد و بين آنها اختلافي انداخت به بزرگي شكايت به مراجعي بالاتر از كميته انضباطي فدراسيون. آرامش هم درست روزي به پرسپوليس بازگشت كه مرد پرتغالي عزم رفتن كرد.
51) در روزهای پایانی سال و درست یک روز مانده به بازی پرسپولیس مقابل مس کرمان که آخرین بازی این تیم در سال به حساب می آمد مهدی مهدوی کیا بعد از اینکه دید در لیست 18 نفره بازی جایی ندارد در جلسه ای نیم ساعته با یحیی گل محمدی تصمیم به خداحافظی از فوتبال گرفت که با توجه به اینکه او قبلا گفته بود در پایان فصل خداحافظی خواهد کرد این خبر به شدت حاشیه ساز شد. برخی گل محمدی را عامل این اتفاق دانستند اما رویانیان گفت کاری می کند تا کیا از تصمیمش منصرف شود. قرار شد کیا تا آخر فصل با تیم تمرین کند و در صورت صعود به فینال جام حذفی دقایقی به میدان برود اما بعد اعلام شد مراسم خداحافظی او در دیدار پرسپولیس مقابل هامبورگ برگزار خواهد شد.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024