ژاوی هم بی‌شرف است امیرخان؟

یادداشت رسول بهروش؛ ۱- روز‌ها می‌گذرند، زمانه تغییر می‌کند و فصل‌ها عوض می‌شوند، اما امیر قلعه نویی انگار سودای دگرگونی در سر ندارد. امیر کماکان همانی است که بود؛ این را دو کنفرانس خبری او قبل و بعد از بازی با سپاهان به وضوح نشان می‌دهند. پیش از مسابقه نیمه نهایی جام حذفی، سرمربی استقلال یک بار دیگر با ادبیاتی مبهم و غیرشفاف، به دیگرانی مجهول اشاره کرد که قصد مقاومت در برابر وی را دارند: «قسم خورده‌اند قلعه نویی را زمین بزنند.» او سال هاست که همین رویه را در پیش گرفته است. از‌‌ همان هفته‌های میانی لیگ پنجم که به اتکای عبارت تازه مخلوق «دست‌های پشت پرده» در صدد مظلوم نمایی برآمد و از دشمنان نامرئی‌اش سخن گفت، همیشه و همه جا امیر را در همین وضعیت دیده‌ایم. در چنین شرایطی ابدا جای تعجب ندارد که با اوج گرفتن رقابت در لیگ و حذفی، دوباره فیل قلعه نویی یاد هندوستان کند و او را وابدارد با استفاده از ادبیات غیرشفاف، برای خودش امتیاز بگیرد. امیر دوباره قبل از نبرد با سپاهان از کسانی گفت که علیه‌اش توطئه کرده‌اند، ناکامی‌اش را می‌خواهند و از هیچ تلاشی برای به زمین کوفتنش دریغ نمی‌کنند. درست مثل همیشه اما، هیچ آدرسی از این خصم دیرین و بدسیرت در کار نبود و «خان» بزرگ فوتبال ایران صلاح ندید اطلاعات بیشتری پیرامون دشمنان مخوفش ارایه بدهد. شگفتی حقیقی اما، لابلای سخنان قلعه نویی پس از کنار رفتن استقلال از جام حذفی نهفته بود؛ جایی که او رفتار خلعتبری در بازگشت از اردوی تیم ملی را «شرافتمندانه» دانست و آن را الگویی برای خسرو حیدری تلقی کرد که جسم رنجورش را بیهوده در کویت خسته کرده بود!

۲- اصل ماجرا این است؛ برخی از عوامل باشگاه استقلال مثل مدیرعامل و کاپیتان این تیم مدعی شده‌اند اعلام مصدومیت خلعتبری در تیم ملی نوعی تمارض بوده و حالا امیر بر خلاف مشی تقبیح گرایانه هم مجموعه‌ای‌هایش، بر «شرف» مهاجم سپاهان به خاطر ذخیره کردن انرژی برای باشگاهش درود می‌فرستد! بله، این امیر قلعه نویی است؛ مردی با یک خروار شعار ملی گرایانه، کسی که در بین هم‌شغلی‌هایش، از همه بیشتر به استفاده از کلمه «ارزش» رغبت دارد. ادعای کنونی سرمربی استقلال، در حالی مطرح می‌شود که همواره در سراسر جهان بازی‌های ملی بسیار محترم‌تر از مسابقات باشگاهی برشمرده می‌شوند. مهم‌ترین و گران‌ترین ستاره‌های هر کشور برای بازی مجانی در تیم ملی سر و دست می‌شکنند و از هیچ کوششی حتی در سخت‌ترین شرایط فروگذار نیستند. قلعه نویی که سخت می‌کوشد وانمود کند از اوضاع و احوال فوتبال روز جهان آگاه است، در این مورد هم می‌تواند به اخبار و گزارش‌های بین المللی مراجعه کند. شگفت انگیز است که درست در روز مورد اشاره امیر، پهنه بازی‌های ملی جهان صحنه چندین مورد ابراز وفاداری سوپراستار‌ها به تیم ملی‌شان بوده است. در همین هفته ایکر کاسیاس به رغم بیرون بودن از ترکیب اسپانیا، با این تیم به فرانسه سفر کرد و کریستیانو رونالدو با وجود محرومیت از بازی با آذربایجان، فرصت استراحت و بازگشت زودهنگام به مادرید را از دست داد تا برای روحیه دادن به هم تیمی‌هایش، راهی باکو شود. اگر بازی با کویت مهم نیست، پس چرا دژاگه که جایگاهش بسیار مهم تراز امثال خسرو حیدری یا خلعتبری است این همه راه می‌آید و ۹۰ دقیقه جان می‌کند؟ یا چطور دانیال داوری برای نیمکت نشینی در همین مسابقه، حضورش در ترکیب اصلی برانشویگ را به خطر می‌اندازد؟

۳- بر خلاف باور قلعه نویی، اصولا هر مسابقه‌ای در عرصه «ملی» مهم است، چون به اسم یک ملت و زیر پرچم آن‌ها برگزار می‌شود. از چند روز پیش از بازی اخیر ماتادور‌ها با فرانسه، مسوولان فدراسیون فوتبال اسپانیا درگیر مصدومیت ژاوی بودند. وقتی روشن شد که حضور در این مسابقه می‌تواند منجر به تشدید صدمه دیدگی هافبک بارسا شود و حتی به میدان رفتن او در لیگ قهرمانان اروپا را در هاله‌ای از ابهام ببرد، دودلی‌ها به اوج رسید، اما در ‌‌نهایت این بازیکن تصمیم گرفت سلامتی‌اش را به خطر بیندازد و کشورش را همراهی کند. شنبه شب وقتی در ویگو جای خالی ژاوی برابر سلتا حس می‌شد، هیچکس در مورد «شرافت» او به تردید نیفتاد؛ حتی وقتی بارسا دو امتیاز مهم از دست داد و بیم کاهش فاصله در لالیگا را به جان خرید. این حکایت یک ستاره است، در کشوری که خیلی از مردمانش و از جمله هم طایفه‌ای‌های ژنرال ژاوی، چندان ادعای یکپارچگی ملی ندارند و در دنیای واژه‌ها، قربان صدقه خاک پاک میهن‌شان نمی‌روند. اصلا مگر همین علی دایی که امروز دایما مورد تحسین قلعه نویی قرار می‌گیرد، بار‌ها باشگاه‌های اروپایی‌اش را به خاطر مسابقاتی در سطح بازی اخیر با کویت ترک نکرد؟

۴- اگر محمدرضا خلعتبری می‌توانسته برای ایران در برابر کویت به میدان برود و این کار را نکرده، رفتار او قطعا مستوجب ملامت و مذمت است. از او بیشتر اما، باید دیدگاه‌های مردی را سرزنش کرد که معتقد است: «درود به شرف خلعتبری، چون از باشگاهش پول می‌گیرد و توانش را برای همین تیم می‌گذارد.» لابد با همین ایدئولوژی استوار بر مبنای «پول» هم بود که خود امیرخان چند سال پیش سپاهان را به استقلال ترجیح داد و با خودش یک فوج ستاره آبی به اصفهان برد!

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)