يكشنبه آينده، 100 هزار هوادار به نمايندگي از ميليونها فوتبالدوست ايراني به افتخار مهدي مهدويكيا به پا خواهند خاست و در مقابل شخصيت ستودنياش كرنش خواهند كرد.
یادداشت رسول بهروش؛ 1- از حالا فقط شش روز ديگر تا پايان دوران بازيگري يكي از محبوبترين اساطير تاريخ فوتبال ايران زمان باقي مانده است. مهدي مهدويكيا عنقريب دنياي مستطيل سبز را ترك خواهد كرد و ما، هنوز نرفته دلتنگ همه آقاييهاي او شدهايم. آنچه كيا با كولهباري از مداراهاي بينظير و بلندطبعيهاي استثنايي، حتي در همين روزهاي آخر از خودش به جا ميگذارد، چنان گنجينه ارزشمندي است كه تا سالها ميتوان به آن رجوع كرد، از محتوياتش لذت برد و براي بيتكرار ماندنش افسوس خورد. كاپيتان محجوب پرسپوليسيها نه تنها در مقابل همه نامهربانيهايي كه با او شد مواضع منفي و مخرب اتخاذ نكرد، بلكه همدلانه تا انتها ايستاد و كوشيد تا از هزينه شدن شخصيت و اعتبارش، نيرويي در مسير بالا رفتن پرسپوليس بسازد. وقتي بعد از يك نيمفصل عالي بدون هيچ دليل موجهي به سكوها تبعيد شد، مهدي ميتوانست قهر كند و جنجال بسازد، اما در بحبوحه رنج كشيدنهايش به اصفهان رفت و گلطلايي محمد نوري را با بلندترين پرش زندگياش جشن گرفت؛ همانطور كه پس از اعلام بازنشستگي و حضور خاطرهانگيزش در استوديوي نود، حتي حزن در گذشت مادر را هم در تهران جا گذاشت تا در لحظات جهنمي سرخپوشان در عضدي، به پرسپوليسيها روحيه جنگندگي بدهد.
2- شكي نيست كه يكي از عوامل رسيدن پرسپوليس به يك قدمي فتح جام حذفي باوجود روبهرويي با يك قرعه بسيار دشوار، انرژي رواني خوبي بود كه مهدوي كيا به همبازيانش تزريق كرد. اگر بنا بود او به واسطه اجحافي كه در حقش شد سر ناسازگاري بگذارد و قهر و گوشهنشيني در پيش بگيرد، شايد بخش بزرگي از افكارعمومي و رسانهها حق را به وي ميدادند، اما او نخواست اپوزيسيون تيمي باشد كه از عمق جان دوستش داشت. حالا اگر مهدي به خواسته قلبياش برسد و پس از بلند كردن كاپ قهرماني با ميادين وداع كند، ميليونها هوادار پرسپوليس او را نقش اول فتح جامي خواهند دانست كه در كل مسابقاتش تنها «شش» دقيقه به ميدان رفته است. اين كيمياي خوشدلي و محبت است؛ چيزي كه انگار رفته رفته در فوتبال ايران به متاعي ناياب و افسانهاي تبديل ميشود.
3- رفتار اين فصل مهدويكيا در قبال پرسپوليس و هوادارانش، ميتواند الگويي مطلوب و در دسترس براي تيم ملي باشد. اگر سرخپوشان توانستند به كمك اتحاد و همدلي ناشي از فداكاري يك ستاره محبوب به روند صعوديشان ادامه بدهند و تا مرز قهرماني و آسيايي شدن پيش بروند، چرا تيم ملي نبايد در گذرگاه بسيار خطرناك جامجهاني از همين موهبت بهره ببرد؟ غير از ستارههاي داخل زمين، تيم ملي به مهدويكياهايي در بيرون از ميدان نياز دارد؛ اسطورههايي كه از خودگذشتگيشان، گروه را به پيش براند و از غيرممكنها، ممكن بسازد. به جاي گلري كه بدون هيچ توضيح خاصي ناگهان بناي ناز كردن ميگذارد، به جاي مدافعي كه شبانه اردو را ترك ميكند و دنبال زندگياش ميرود يا به جاي هافبك خلاقي كه در اوج آمادگي همچنان روي خوش به حضور در تيم ملي نشان نميدهد، فوتبال ايران به ستارههايي از جنس مهدي محتاج است كه جايي فراتر از نوك بينيشان را ببينند و همه خير و شر دنيا را در نفع و ضرر خودشان ندانند. همين امروز تاريخ فوتبال كشور به يكي مثل علي دايي افتخار ميكند كه هميشه تيمملي را بالاتر از موقعيت باشگاهياش ديد و بارها حتي با وجود مصدوميت براي اسم ايران به ميدان رفت. موضوع اصلا به دوستداشتن يا نداشتن كيروش مربوط نيست كه اگر اينطور بود، شايد جفايي كه گلمحمدي در حق مهدويكيا كرد هرگز از دست مرد پرتغالي عليه يك بازيكن ديگر برنيايد. مهم اسم تيمملي است و اينكه صعود به جامجهاني چقدر ميتواند يك ملت را خوشحال كند. اگر اين اولويتها در نظر گرفته شوند، بعيد است فلان مربي از حالا خواب نيمكت تيمملي را ببيند و فلان ستاره، در روياي زمين خوردن كيروش و كساني كه زبان او را ميفهمند، به سر ببرد!
4- يكشنبه آينده، 100 هزار هوادار به نمايندگي از ميليونها فوتبالدوست ايراني به افتخار مهدي مهدويكيا به پا خواهند خاست و در مقابل شخصيت ستودنياش كرنش خواهند كرد. اينكه او چطور چنين جايگاهي در قلب مردمش پيدا كرده، رمز و رموزي دارد كه تامل در آنها ميتواند خيلي از مشكلات فرهنگي فوتباليستهاي ما را حل كند.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024