کاش او به جای پوشیدن لباس کارگران شهرداری ، در شهرداری تبریز و سایر تیم ها سنگ بنای سقوط را نمی گذاشت.
گل- ممد مایلی ؛ خالق اتوبان یکطرفه سلطان این روزها بیش از گذشته در فوتبال دیده می شود. دایی می گوید «خدا به یکی استعداد میده میشه مسی به یکی میده میره شهرداری کار میکنه».(برای شنیدن فایل اظهارات دایی اینجا کلیک کنید) هیچ حرفی از استعداد نداشتن نمی زند بلکه تفاوت استعدادها را مطرح می کند اما مرد متهم به تصاحب نیمکت های «نمایشگاه کتاب» کیلومترها راه می رود تا در نزلی کفن نارنجی بر تن کند و مقابل سرمربی پرسپولیس کفن پوش شود بی آن که حتی بفهمد دایی چه گفته است.
مایلی کهن سالهاست ردای حق طلبی بر تن کرده اما خود به کمترین آداب و رسوم ساده اخلاقی هم پایبند نیست و به همین دلیل حتی اگر گفته دایی را شایسته نقد بدانیم کسی که باید مقابل او جبهه بگیرد مایلی کهن نیست.
کسی که در کارنامه اش سابقه بالا رفتن از فنس ورزشگاه و حمله به یک هوادار را دارد، خبرنگار را کتک زده ، بیانیه های گروهبان قندلی و کوتوله نوشته و در نزاع با عابدینی و شرفی و … بدترین الفاظ را به کار برده آیا می تواند مصلح فرهنگی باشد؟
بی جهت نیست که خیلی ها گفتار و رفتار او را در جهت دیده شدن تحلیل می کنند و این روزها در ائتلاف با پروین به بیان ارقام قراردادها می پردازد تا این شائبه را به وجود بیاورد که می خواهد جانشین دایی شود.
مایلی کهن ولی در تمام سالهای اخیر و در قامت سرمربی یک بازنده بالفطره بوده که راه سقوط تیم ها را خوب بلد است.
هافبک اسبق پرسپولیس ، پس از حضور در کادر فنی پرسپولیس یک سال دور از شغل خود بود اما با دستیاری بهمن صالحنیا در تیم جوانان به کار بازگشت اما به ناگاه و در میان تعجب همگان حکم سرمربیگری تیم ملی را دریافت کرد.او از سال 1372 تا 1375 سرمربی تیم ملی ایران بود و پس از کسب نتایج خوب در نهایت با شکست در مرحلهی مقدماتی جام جهانی مقابل قطر از کار برکنار شد. مایلیکهن بعد از یک سال دوری از فوتبال با مربیگری سایپا به این عرصه بازگشت و جانشین حمید علیدوستی شد. مایلیکهن در سایپا در سال اول نتایج خوبی گرفت و به مقام سوم لیگ رسید اما در فصل بعد نتایح ضعیفش منجر به جدائی او از سایپا شد او سپس در سال 78 به شهرداری تبریز رفت وسپس با این تیم به دستهی پایینتر رفت تا مدتی از مربیگری دور بماند .
مایلی کهن اما در سال 83باردیگر به عرصهی مربیگری بازگشت و در تیم سایپای کرج جانشین جیوانی می شد. مایلیکهن که از آغاز فصل هدایت نارنجیپوشان را در دست گرفته بود ، پس از مدت کوتاهی به علت کسب نتایج ضعیف از کار برکنار شد تا باردیگر جیوانی می به کار خود بازگردد اما با این حال این سرمربی ایتالیائی نیز نتوانست سایپا را از سقوط نجات دهد.
نکتهی جالب آن است که سرمربی اسبق تیم ملی ایران درحالی جانشین جیوانی می در آغاز دورهی اول لیگ حرفهای شد که سرمربی اسبق کاتانیا ، با سایپا در فصل قبل تربه مقام ششم جدول چهارده تیم لیگ آزادگان رسیده بود. این نشان از آن داشت که مسئولان سایپا انتظار فراتری از تیم خود داشتهاند ، انتظاری که فقط مایلیکهن راه آن را میدانست !
مربی ناکام فصل گذشتهی سایپا سپس با دستیار همیشگی اش نادر فریادشیران به پیکان رفت و این تیم را در آستانهی سقوط قرار داد. گرچه او در میانههای فصل اخراج شد اما درنهایت حضور فرهاد کاظمی در پیکان نیز ثمری نداشت و پیکان یکسره تا ته دره رفت.
مایلیکهن پس از دو سال دوری از فوتبال که بیارتباط با نتایج او در پیکان و سایپا نبود ، به تیم فوتبال فولاد -خوزستان پیوست تا این تیم نیز به عاقبت دو تیم سایپا و پیکان و البته شهرداری تبریز دچار شود. در فصل 06-2007 فولاد با مایلیکهن گام به رقابتهای لیگ برتر گذاشت اما بازهم توفیقی برای این مربی نداشت. پس از تکرار ناکامیهای مایلیکهن در فولاد ، او در میانههای فصل از کار برکنار شد و جای خود را به آگوستو ایناسیو داد ، هرچند ایناسیو نیز کاری از پیش نبرد و فولاد سقوط کرد.
پس از آنکه علی دائی از سایپا راهی تیم ملی شد ، سکان هدایت سایپا به دست پیر لیتبارسکی سپرده شد. اما این اسطورهی آلمانی نتوانست انتظارات را برآورده سازد و در همان ابتدای فصل از کار برکنار شد تا پس از صرف صبحانه رئیس جمهور با محمد مایلیکهن هدایت سایپا برای چندمین بار به دست سرمربی اسبق تیم ملی سپرده شود تا همه نگران سقوط سایپا به لیگ دسته اول باشند اما این اتفاق دیگر تکرار نشد و سایپا فصل را با نتایج قابل قبولی به اتمام رساند و درنهایت در ردهی دهم جدول قرار گرفت تا این مربی طلسم سقوط تیمهای باشگاهی تحت هدایتش را بشکند. سایپا در دیدار پایانی فصل 09-2008 در دقیقهی 90 گل تساوی را به استقلال زد تا جرقهی جنجالهای او و قلعهنوعی زده شود .نتایج مایلیکهن در این فصل سبب شد تا مقامات سایپا دو سال دیگر قرارداد این مربی را تمدید کنند تا او در فصل بعد نیز بر روی نیمکت سایپا حضور داشته باشد ولی نتیجه کار او در سال دوم ضعیف بود و نارنجی پوشان در تمام فصل در وحشت سقوط به دسته پایین تر بودند که در نهایت این تیم با برد حرف و حدیث دار مقابل سپاهان در لیگ ماندنی شد.و البته با لطف همان مربی ای که مایلی قبلا درباره اش بیانیه نوشته بود!
مایلی بعد از سایپا پس از آن نیز مدیریت فنی پرسپولیس را عهدهدار شد و بازهم به دلایل بسیاری ، از این پست نیز کنار رفت تا پس از مدتی دوری از فوتبال با تیم حسین هدایتی به لیگ برتر بازگردد و هدایت تیمی را برعهده بگیرد که با آن سقوط تازه ای را تجربه کرد تا بعد از سایپا و پیکان و شهرداری و فولاد ، گهر را هم به سقوط وادارد.
ذهن مایلی یک رفتگر می خواهد تا اشتباهات دیگران را از ذهن وی پاک کند و ناکامی ها و اشتباهات خودش را برایش یادآوری نماید و بداند تا به رفع عیوب خود نپرداخته نمی تواند به اصلاح سایرین بپردازد.
نسل تازه هواداران فوتبال از مایلی کهن هیچ شناختی ندارد جز همین مصاحبه های تلخ و رفتارهای عجیب و غریبش. او برای بازیافت خود در فوتبال ایران و صندوقچه اذهان چه دارایی دارد؟ پوشیدن پیراهن کارگران شهرداری اگر بنا بود محبوبیت بیاورد برای بزرگتر از مایلی کهن می آورد. او باید راهش را عوض کند ؛ از بیانیه نویسی به گریه برای داوران رسیدن و از آنجا به دنبال نقش آفرینی در قامت مدیر فنی پرسپولیس بودن و بی اذن سرمربی ، بدنساز را عوض کردن و تراشیدن موی سر و حمله به فتح الله زاده و ….هیچ یک سقوط پنج تیم را جبران نمی کند. کاش حاج محمد به جای حضور در نقش حسابرس پرسپولیس به حساب خودش می رسید.کاش او به جای پوشیدن لباس کارگران شهرداری ، در شهرداری تبریز و سایر تیم ها سنگ بنای سقوط را نمی گذاشت.
کاوه چلمبری
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024