بازخوانی خاطرات بهترین مدافعان تاریخ پرسپولیس

 

مرجع خبری پرسپولیس : من بازيكن برق تهران بودم و آقاي ناصر ابراهيمي هم اولين مربي‌ام در اين تيم بود. همزمان عضو تيم المپيك هم شده بودم و از طرف پرسپوليس، شاهين، استقلال و ابومسلم پيشنهادهايي رسيد. ناصر ابراهيمي به من گفت خيلي زود به تيم‌هاي بزرگ نروم.

 

 

 رفتم ابومسلم و دو سال براي اين تيم بازي كردم. در اردوي تيم ملي بوديم كه علي پروين پيشنهاد داد به پرسپوليس بروم. سال 55 پرسپوليسي شدم اما حضور دو ساله در ابومسلم به من كمك زيادي كرد. وقتي علي آقا پيشنهاد داد باورم نمي‌شد. خيلي خوشحال بودم. با قراردادي 60 هزار توماني به علاوه يك بي ام و 2002 به پرسپوليس رفتم. البته بي ام و با اينكه نو بود مدام خراب مي‌شد و بايد به تعميرگاه مي‌بردمش، آن زمان هم مكانيكي اين ماشين سخت بود ولي فكر مي‌كنم علي آقا اين ماشين را به ما انداخت (!)

 

پنجعلي بارسي
وقتي رفتم پرسپوليس، بيژن ذوالفقارنسب و جواد الله‌وردي دفاع وسط بودند و رضا وطنخواه در دفاع چپ بازي مي‌كرد. بعد از مدتي وطنخواه خداحافظي كرد و من در دفاع چپ بازي كردم، مدتي ديگر هم گذشت و به دفاع وسط رفتم.

 

 

 

 آن زمان بازيكنان بزرگي در پرسپوليس بازي مي‌كردند اما بزرگاني مثل ذوالفقارنسب، الله‌وردي، فاتحي مقدم، دادگان و مايلي‌كهن خيلي هوايم را داشتند و كمك زيادي كردند تا شكوفا شدم. من از سال 55 تا 72 ، به مدت 17 سال پيراهن پرسپوليس را پوشيدم و فكر كنم چيزي حدود 10 سال كاپيتان اين تيم بودم. هواداران پرسپوليس هم به من مي‌گفتند «پنجعلي بارسي».

 

 

 

هيكلت شبيه پنجه!
از همان اول كه به پرسپوليس رفتم شماره 5 را برداشتم. من پنج تا علي بودم و شماره 5 به اسمم مي‌آمد. به هرحال اين شماره با اسمم همخواني داشت. البته از بازي فوتباليست‌هايي مثل بكن باوئر و پرويز قليچ‌خاني كه با اين شماره در مركز خط دفاعي بازي مي‌كردند هم خوشم مي‌آمد و اين موضوع در انتخاب شماره تاثيرگذار بود. مرتضي فنوني‌زاده هم به شوخي به من مي‌گفت، «هيكلت شبيه 5 است، چون گرد هستي».

 

نزديك بود قهرماني را از دست بدهيم
قهرماني با پرسپوليس در جام برندگان جام آسيا بهترين خاطره‌ام از دوران بازيگري در اين تيم است، ضمن اينكه يك بار هم به عنوان كاپيتان تيم منتخب آسيا و بهترين مدافع آسيا بعد از بازي‌هاي پكن شناخته شدم. در فينال جام برندگان جام، المحرق را برديم. يادم مي‌آيد بعد از گل انصاري‌فرد مشغول شادي و ماچ كردن يكديگر بوديم كه بازيكنان حريف بازي را شروع كردند و نزديك بود برد را از دست بدهيم. من از گوشه زمين دنبال بازيكن حريف كردم و خدا را شكر آن بازيكن توپ را به بيرون زد و ما برديم و قهرمان شديم.

 

يك ساعت گريه كرديم
بدترين خاطره‌ام شكست در فينال سال بعد قهرماني آسيا، مقابل نيسان ژاپن بود كه همين حالا هر وقت يادم مي‌افتد حالم را خراب مي‌كند. اول قرار بود بازي رفت در تهران باشد اما برف آمد و ما رفتيم ژاپن. آنجا با گل حسن شيرمحمدي، يك- يك مساوي كرديم اما در تهران باختيم. شكست ناراحت‌كننده‌اي بود. خودمان يك ساعت داخل رختكن گريه كرديم. ورزشگاه هم پر بود و همه خيلي ناراحت بودند اما هيچ كس عليه تيم، مربي و بازيكنان شعار نداد. فكر مي‌كنم در اين بازي تركيب بدي داشتيم و با غرور بازي كرديم. فكر مي‌كرديم در تهران جشن قهرماني را مي‌گيريم اما داغش به دلمان ماند.

 

زير فشار، ناصر را راه انداختم
بازي 3- صفر مقابل استقلال بهترين خاطره‌ام از بازي‌هاي دربي است. در آن بازي دوتا پاس به ناصر محمدخاني دادم كه هر دوي آنها منجر به گل شد. البته نمي‌شود اسمش را پاس گل گذاشت چرا كه ناصر پا به توپ حركت كرد. در نوبت اول به او پاس دادم و ناصر را داخل 18 قدم زدند كه پنالتي شد. دفعه دوم هم زير فشار بوديم، داخل 18 قدم خودمان استپ كردم و ناصر را راه انداختم. ناصر هم 3-2 نفر را دريبل كرد و گل زد. البته در دربي باخت هم داشته‌ام اما آن زمان وقتي مي‌باختيم كسي ناسزا نمي‌گفت. خيلي از بازي‌هايمان هم دعوا شد و به هم خورد. شايد 5-4 تا بازي بود و جالب اينكه هر دفعه فدراسيون نتيجه را به نفع استقلال 3- هيچ اعلام مي‌كرد!

 

علي آقا مي‌گفت حالا درست شد!
براي يك مدافع، استعداد خيلي مهم است. به اضافه اينكه بتواني با توپ خوب كار كني. تكنيك من خوب بود و هيچ وقت نگران نبودم توپ از پايم جدا شود و توپ را لو بدهم. خيلي زحمت مي‌كشيديم، هر وقت احساس مي‌كرديم بدنمان سرحال نيست، اضافه تمرين مي‌كرديم، علي آقا هم تمرين ويژه تپه برايمان مي‌گذاشت. آن زمان پارك نبود، تپه‌هاي داوديه بود و تا شكوفه نمي‌زديم علي آقا (پروين) بي خيال نمي‌شد! وقتي حالمان به هم مي‌خورد، تازه علي آقا مي‌گفت: «حالا درست شد!» وحيد قليچ به علي آقا مي‌گفت: «علي آقا اينجا شتر به زانو درمياد» اما واقعا بدن‌هايمان درست بود. در ضمن فقط براي بازي‌هاي سنگين به اردو مي‌رفتيم و براي مسابقات عادي خبري از اردو نبود.

 

پرسپوليس جاي بهترين‌ها بود
پرسپوليس هميشه جاي بهترين‌ها بود و بهترين بازيكنان جذب اين تيم مي‌شدند چرا كه مردم از ما قهرماني مي‌خواستند و خبري از بازيكنان معمولي در تركيب تيم ما نبود. اگر من بخواهم 4 مدافع برجسته پرسپوليس را بگويم از آقايان ذوالفقارنسب، محرمي، آشتياني و فنوني‌زاده نام مي‌برم كه همگي در زمان خود «بهترين» بودند.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)