مرجع خبری پرسپولیس : حالا ما از بازمانده حمام خون اين بندر مهآلود، اجراي عمليات نجات براي تيمي را انتظار ميكشيم كه در عشق و محبوبيت چيزي كم از باشگاه پيشين خوزه ندارد. شايد لازم باشد يك نفر به مانوئل بگويد اينجا هم براي خودش يك پا پورتسعيد است.
1- سرانجام پس از كشمكشهاي فراوان سرمربي جديد باشگاه پرسپوليس در ليگ دوازدهم حرفهاي معرفي شد و اگر اتفاق خاصي رخ ندهد، خوزه مانوئل ديخسوس هدايت سرخپوشان در اين دوره از رقابتها را بر عهده خواهد داشت.(توضیح: قرارداد خود را امضا کرده و به زودی ثبت خواهد کرد.)
در پروسه تعيين كادر فني قرمزها، اتفاقات عجيب و غريب فراواني رخ داد كه خيلي از آنها مخصوص فوتبال ايران هستند. در اين مدت بسياري از هواداران پرسپوليس هزار بار در مرز بين خوف و رجا به حركت درآمدند و جاي اميد و نااميدي را در قلبشان تغيير يافته ديدند. پيگيري ثانيه به ثانيه مذاكرات باشگاه با گزينههاي سرشناس خارجي از يكسو به آنها دلگرمي ميداد و شنيدن ناگهاني نامهايي مثل پروين و دايي، ذوقشان را كور ميكرد. ظاهرا اما، اين سريال فرسايشي و عذابآور با يك فينال خوشايند و دلپذير براي پرسپوليسيها به پايان رسيد و آنها توانستند يك مربي موفق و اسم و رسمدار را كه دستكم «روي كاغذ» مانعي براي تداوم كاميابيهايش در ايران ندارد، به تهران بكشانند. كالدرون و خوزه كه دو گزينه نهايي سرخپوشان بودند، هر دو كارنامه قابل قبولي داشتند كه ميشد به آنها دلخوش كرد، اما با انتخاب نهايي مانوئل پرتغالي در عمل بهترين گزينه ممكن رخت هدايت يكي از محبوبترين تيمهاي آسيا را به تن كرد. با وجود همه انتقاداتي كه به عملكرد رويانيان وارد است و اگرچه نميتوان به اين آسانيها رقم اعلامي او در مورد قرارداد خوزه و دستيارانش را پذيرفت، اما بايد جذب اين مربي سرشناس را جزو نكات مثبت كارنامه سردار تلقي كرد. تجربه تاريخي نشان داده در فوتبال ما حتي درست پول خرج كردن هم هنري است كه خيليها از آن بهره نميبرند؛ همانطور كه فلان آقاي مدير به اتكاي سرمايه پايانناپذير فلان مالك، گزينه مضحكي مثل تومباكوويچ را با نزديك به دو ميليارد تومان دستمزد وارد فوتبال ايران ميكند و همه چيز را رو به نابودي ميبرد. همين كه رويانيان خودش و تيمش را در اين گرداب فراگير گرفتار نكرد و مردي را برگزيد كه بزرگترين مدافع او، «كارنامه» اوست جاي قدرداني دارد.
2- آخرين خبرها حاكي از آن بود كه خوزه مانوئل بامداد چهارشنبه وارد ايران ميشود و از عصر پنجشنبه تمرينات تيم جديدش را زير نظر ميگيرد. حضور دوباره يك مربي نسبتا بزرگ و موفق در فوتبال ايران، يك بار ديگر همان نگرانيها و دلمشغوليهاي خاص خودش را به همراه مي آورد. اينكه اگر نتوانيم شرايط مطلوب را برايش فراهم كنيم، اينكه اگر ستارههايمان ساز مخالف هميشگيشان را اين بار عليه او كوك كنند، اينكه امكانات سخت افزاري و نيز سوء مديريت حاد حاكم بر فدراسيون كنوني در مسير كارش مانع تراشي كند و بازدهياش را پايين بياورد و يا اينكه زبان تند و نيت ناپاك «برخي» از پيشكسوتان، جو را به زبانش ملتهب كند؛ اين همه، گوشهاي از دغدغههاي مردماني است كه حالا بعد از دلشورهاي طولاني مدت، فرصتي براي لبخند زدن يافتهاند و لازم است كه با درس گرفتن از گذشته، اين موهبت را از آنها دريغ نكنيم. اميدواريم بازيكنان پرسپوليس ضمن درك صحيح از اين موضوع كه فرصت زياد و ارزشمندي را براي آمادهسازي از دست دادهاند، نهايت همكاري را با خوزه براي موفقيت تيمشان داشته باشند و او را در مسير محقق كردن نظم و ديسيپلني كه ميگويند جزو خصوصيات كارياش است، ياري كنند. نگاهي گذرا به ليست بازيكنان مازاد پرسپوليس فصل پيش و تأمل در بلاتكليفي بسياري از آنها، نشان ميهد موفقيت بازيكن، خيلي از مواقع موازي با موفقيت تيم معنا ميپذيرد و اين كاميابي، بيش از هر چيز ديگري در گرو حفظ نظم و هارموني مجموعه است. همچنين اميدواريم اين بار شاهد تجربه تلخ مشكل آفريني دستياران خطاكار و بلند پرواز ايراني در كار سرمربيان خارجي نباشيم و اگر قرار است كسي بيايد، به قصد تجربه اندوزي و با نيت «كمك» بيايد، نه «پاتك»!
3- سرمربي جديد پرسپوليس كه ظاهرا اختلافات شخصي عميقي هم با دو هموطن سرشناسش – مورينيو و كي روش – دارد، پس از موفقيت نسبي در پرتغال، طلاييترين روزهاي كارياش را طي يك دهه حضور در مصر، با الاهلي اين كشور سپري كرده است. او با تجربه كار در يك كشور جهان سومي و از يك استاديوم چند ده هزار نفري سرخ رنگ، به ورزشگاه سرخ رنگ ديگري نقل مكان ميكند كه به شدت شبيه استاديوم خانگي الاهلي در قاهره است و ميتواند دلتنگيهاي خوزه را تا حد زيادي پوشش بدهد. برخلاف خيلي از مربيان بيكيفيت و تمامشدهاي كه به باشگاههاي ايراني پيشنهاد ميشوند، قطع همكاري مانوئل خوزه با تيم سابقش به دلايل فني و فوتبالي رخ نداده است. او قهرمان بلامنازع تاريخ يكي از محبوبترين تيمهاي باشگاهي قاره آفريقا است كه بعد از وقايع هولناك ورزشگاه پورتسعيد و كشته شدن 74 نفر در جريان بازي تيمش با المصري در سال گذشته ترجيح داد اين كشور را براي هميشه ترك كند. حالا ما از بازمانده حمام خون اين بندر مهآلود، اجراي عمليات نجات براي تيمي را انتظار ميكشيم كه در عشق و محبوبيت چيزي كم از باشگاه پيشين خوزه ندارد. شايد لازم باشد يك نفر به مانوئل بگويد اينجا هم براي خودش يك پا پورتسعيد است. شايد فوتبال ما به اندازه آن فاجعه تاريخي كشته نداده باشد و آمار مرگ و ميرهايش در همان عدد هفت بازي ايران و ژاپن يا سالي چند جانباخته هيجانزده و قرباني خشونت متوقف مانده باشد، اما اينجا هم فوتبال بخش بسيار مهمي از زندگي آدمها را تشكيل ميدهد. حتما به خوزه بگوييد خيلي از آدمهايي كه چند شبانهروز بدون پلك زدن گزارشهاي مربوط به حضور او در پرسپوليس را دنبال ميكردند، با انبوهي از مشكلات ريز و درشت در زندگي شخصيشان دست به گريباناند؛ شغل درست و حسابي ندارند، پساندازشان زير صفر است، عادت گوشت و مرغ خوردن را ترك كردهاند، در آلودهترين هواي دنيا نفس ميكشند و ديري است كه «شادي» از كنج خانههايشان رخت بربسته است. با اين همه، هنوز عادت جدي گرفتن فوتبال را در گير و دار گرفتاريهاي روزمرهشان گم نكردهاند و همچنان حاضرند با دريافت اولين پالسهاي مثبت، بار سنگين غم و اندوهشان را پشت در ورزشگاه جا بگذارند و براي پرسپوليسشان «عشقپارتي»هاي صد هزار نفري تشكيل بدهند. اينجا همان پورتسعيد است، با جوي خوني كه به جاي چمن، در دل ميليونها هوادار فوتبال ميجوشد.
4- ابراز علاقه وسيع و وحشتناك هواداران الاهلي مصر به خوزه مانوئل و كوشش شبانهروزي آنها در فضاي مجازي براي نگه داشتن اين مربي در تيمشان، شباهت زيادي داشت به تلاشهاي همين چند هفته اخير ميليونها پرسپوليسي براي حفظ دنيزلي؛ حالا كه اين هر دو مربي محبوب خارجي به دلايل غيرفوتبالي مجبور به كنارهگيري از تيمهايشان شدهاند، ميتوان حضور «فرگوسن مصر» در ايران را بيشتر به فال نيك گرفت. باشد كه «پدرخوانده»، به خوبي خلأ فني و عاطفي افندي را براي پرسپوليسيها پر كند.
* یادداشت رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024