مرجع خبری پرسپولیس : سپردن عمليات نجات به گزينه‌هاي امتحان پس داده داخلي يا مربيان به اصطلاح نامداري كه سال‌ها بين باشگاه‌هاي عربي دست به دست شده‌اند و بيشتر از مغزشان، از شكم‌شان كار كشيده‌اند، چندان معقول به نظر نمي‌رسد.

1- از لحظه‌اي كه مسابقات اين فصل پرسپوليس به پايان رسيد و مصطفي دنيزلي راهي تركيه شد، انواع و اقسام حرف و حديث‌ها در مورد آينده كاري او در ايران به وجود آمد.

حتي مدت زمان يك ساله باقي مانده از قرارداد افندي هم باعث نمي‌شد حاشيه‌سازها و شايعه‌پردازها دست از گمانه‌زني‌هاي جديد بردارند. بعد از سپري كردن 9 ماه كابوس‌وار، اين حجم وسيع از اخبار ضدونقيض در مورد آينده مجهول كادر فني سرخپوشان باعث شد عملا در طول تعطيلات هم آب خوش از گلوي هواداران پايين نرود. از آن سو هر روز يك آينده جديد براي دنيزلي تعريف مي‌شد و از اين سو، هر لحظه يك گزينه تازه براي نيمكت سرخپوشان علم مي‌كردند. اين داستان‌ها ادامه دارد و حتي به اوج هم رسيدند؛ آنجا كه گفته مي‌شد متسو رهبر آينده كادر فني پرسپوليس است و دنيزلي صرفا براي خداحافظي مي‌آيد. اگرچه خبر توافق نهايي بشيكتاشي‌ها با «صمد آي‌بابا» در آخرين ساعات روز گذشته هواداران را تا حدودي دلگرم كرد، اما شايعات تا آخرين لحظات ادامه داشتند و سكوت باشگاه پرسپوليس هم اين فضا را رعب‌آورتر مي‌كرد. دنیزلی البته بامداد یکشنبه هم به تهران نیامد، ‌و آيا واقعا ادامه همكاري او با پرسپوليس قطعي است؟ دست كم تا اين لحظه هيچ پاسخ روشني براي اين پرسش‌ها وجود ندارد.

2- محمد رويانيان اين روزها به شدت در فضاي بمب تركاندن قرار گرفته است؛ هر لحظه خبري تازه در مورد تحركات نقل و انتقالاتي او به گوش مي‌رسد و هر روز ستاره‌اي جديد در تور سردار گير مي‌افتد. خطر بزرگ اما، اين است كه همين تحسين شدن‌هاي پياپي او و كاراكتر قهرمانانه‌اي كه وي فعلا در آن فرو رفته، در نهايت به آسيب ديدن پرسپوليس بينجامد و به عبارتي بمب آخر، در دستان خود سردار و عليه تيمش منفجر شود. بي‌گمان بسياري از دلال‌هاي سيري‌ناپذير فوتبال ايران طي اين مدت حداكثر فشار را متوجه رويانيان كرده‌اند تا او ضمن زدن قيد دنيزلي، يك نام بزرگ و دهان پر كن را براي نيمكت پرسپوليس انتخاب كند. سردار اما، بايد هوشيارتر باشد و خطر يك فصل ناكامي و ملامت را به چند روز تعريف و تمجيد اطرافيانش نخرد. پرسپوليس با مصطفي دنيزلي قرارداد دارد و اگر نتواند اين گزينه معقول و محبوب را حفظ كند، قطعا با فشار افكار عمومي مواجه خواهد شد و منتقدان از رويانياني كه اين همه ستاره جذب كرده، خواهند پرسيد چرا و چطور نتوانسته ستاره اصلي تيمش را حفظ كند؟

3- مي‌گويند و به گزاف مي‌گويند كه اين دنيزلي، آن دنيزلي ليگ ششم نيست. استنادشان هم به چند سفر جسته و گريخته‌اي است كه آقامصطفي در خلال نيم‌فصل دوم ليگ يازدهم به تركيه داشت و دست دوستان را براي چنين تفسيرهاي شگفت‌انگيزي باز گذاشت. اين در حالي است كه تنها با اندكي كار كشيدن از اين حافظه منفعت‌طلب و مصلحت‌گرا، مي‌توان به ياد آورد كه در وضعيتي به مراتب بدتر، دنيزلي درخشان ليگ ششم هم هفته‌اي يك بار براي تفسير مسابقات سوپرليگ در كانال CNNترك راهي كشورش مي‌شد و البته آنقدر روي كارش در تهران تمركز داشت كه مي‌توانست آن نمايش‌هاي استثنايي را از سرخپوشان بگيرد. او حالا بعد از يك نيم‌فصل عذاب كشيدن از دست بي‌بنيه‌ترين پرسپوليس تاريخ، مي‌تواند نفر اول يك كاروان پراميد براي فصل آينده باشد. بنابراين اميدواريم خبرهايي كه در مورد تمايل نسبي مديران باشگاه به فسخ قرارداد با آقامصطفي مي‌شنويم، چندان دقيق نباشد.

4- سپردن عمليات نجات پرسپوليس به گزينه‌هاي امتحان پس داده داخلي يا مربيان به اصطلاح نامداري كه سال‌ها بين باشگاه‌هاي عربي دست به دست شده‌اند و بيشتر از مغزشان، از شكم‌شان كار كشيده‌اند، چندان معقول به نظر نمي‌رسد و آقايان نبايد گنجي را كه دشوار به دست آورده‌اند، به آساني از كف بدهند. آيا محمد رويانياني خاطرش هست كه بعد از جذب افندي، تا مدت‌ها پز احترامش به رأي هواداران را مي‌داد؟ آيا او امروز بار ديگر اين توانايي را دارد كه روي سايت رسمي باشگاهش دنيزلي، متسو و دايي را به نظرسنجي بگذارد و بعد تصميمش را اجرايي كند؟ مديرعامل پرسپوليس چندي پيش اعلام كرده بود قرارداد كاظميان را به خاطر ولادت امام جواد تمديد كرده است.  كاري به درست يا غلط بودن اين طرز تفكر نداريم، اما حتي اگر همين منطق را هم مبنا قرار بدهيم، نكته ظريفي خواهد بود اينكه اتخاذ كنندگان آن تصميم، ظاهرا قصد دارند در روز مبعث با «مصطفي» دنيزلي قطع همكاري كنند!

* رسول بهروش