روز هفت خرداد سال ۱۳۸۱ هرگز از یاد پرسپولیسیها نمیرود. اولین دوره لیگ برتر و البته اولین قهرمانی سرخپوشان در این تورنمنت.
به گزارش رسانه رسمی باشگاه پرسپولیس، گل قهرمانی را ابراهیم اسدی به ثمر رساند تا نامش تا همیشه به عنوان یکی از طلاییترین بازیکنان تیم در ذهن هواداران باقی بماند. با اسدی در مورد قهرمانی که ۱۹ سال قبل رقم خورد، گپ زدیم.
او در ابتدا گفت: «تقدیر و سرنوشت خواست که من زننده گل قهرمانی باشم. آن روز حتی قرار هم نبود بازی کنم چون مصدوم بودم. مینسک خارجی پایم آسیب دیده بود. قرار بر این شد که اسماعیل حلالی به میدان برود. حتی الیاس یکی از اعضای کادر تدارکات ما به سمت حلالی رفت تا از او بخواهد که به میدان برود ولی حلالی گفته بود مچ پایش درد میکند. به همین دلیل، علی پروین از من خواست تا راهی زمین شوم.»
اسدی افزود: «یکی از دوستان صمیمی پروین هم نزدیک به نیمکت بود و او به پروین گفت به اسدی بازی بده، پشیمان نمیشوی. وقتی قرار بود وارد زمین شوم، علی آقا به من فقط یک جمله گفت: وسط زمین بازی کن، نزدیک به مدافعان باش تا گل نخوریم. استقلال یک مساوی از ملوان بندرانزلی میگیرد و قهرمان میشود اما ما نباید اینجا ببازیم. در صحنه کرنر، روی تجربه به سمت تیر اول رفتم. یک لحظه به من الهام شد که توپ به سمتم میآید. حتی قبل از اینکه حامد کاویانپور ضربه کرنر را ارسال کند، با صدای بلند به او گفتم توپ را به سمت من بفرست. بالاخره همین اتفاق افتاد و قسمت بود که من ضربه سر بزنم و با همان گل، قهرمان شویم. حتی پروین هم باور نمیکرد قهرمان شویم اما این اتفاق افتاد و علی آقا آخر بازی بالاخره برای اولین بار به خاطر فوتبال اشک شوق ریخت.»
هافبک اسبق سرخپوشان سپس به بیان خاطرهای جالب پرداخت: «بعد از پایان بازی، کلی جشن گرفتیم و دیر وقت بود که به سمت خانه رفتیم. وقتی به نزدیکی خانه رسیدم، از دیدن هیجان مردم، ذوقزده شدم. یک همسایهای داشتیم که جانباز بود و یکی از پاهای خود را از دست داده بود. او چند بنر برای تبریک به پرسپولیسیهای محله آماده کرده بود و کل بچهمحلها را به شیرینی و شکلات دعوت کرد. آن صحنهها هرگز از یادم نمیرود. آن زمان در محله طوس نزدیک اتوبان یادگار امام ساکن بودیم. وقتی این هوادار جانباز مرا دید، اشکش درآمد و من هم دستش را بوسیدم. ما هر چه داریم، از همین هواداران است.»
کاپیتان پیشین پرسپولیس خاطره دیگری هم گفت: «من و داود فنایی مصدوم بودیم و تقریبا اطمینان داشتیم که نمیتوانیم بازی کنیم. من و داود و سهراب انتظاری در کنار هم روی نیمکت نشسته بودیم. قبل از اینکه بازی با فجرسپاسی شروع شود، به فنایی و انتظاری گفتم اگر به زمین بروم، گل میزنم. فنایی گفت: دلت خوش است؛ استقلال با یک مساوی هم قهرمان میشود! بهتر است ساکت باشی و بازی را ببینی! نمیدانم چرا به دلم افتاده بود که گل میزنم و حرف فنایی هم انگیزههایم را بیشتر کرد. اتفاقا دو شب قبل از بازی، یکی از همسایهها به من گفت خواب دیده که اگر من کفش فسفری و زرد بپوشم، گل میزنم! من هم به خاطر اینکه دل همسایهمان را نشکنم، یک کفش فسفری و زرد آدیداس خریدم و به ورزشگاه رفتم. حتی یک جلسه هم با آن کفشها تمرین نکرده بودم اما با همان کفش به زمین رفتم و گل قهرمانی را زدم. سهراب یکی از اولین بازیکنانی بود که در زمان شادی گل، به سمتم آمد. همان لحظه به انتظاری گفتم: یادت هست که قول داده بودم گل میزنم، حالا برو به فنایی بگو!»
اسدی ادامه داد: «فوتبال در آن زمان متعصبانه بود و همه ما عاشقانه پرسپولیس را دوست داشتیم. در هفتههای آخر آن فصل بود که موتور پرسپولیس روشن شد و چند برد پیاپی به دست آوردیم. بعد هم قهرمان شدیم. باور کنید آن قهرمانی که به دل همه چسبید، به خاطر عِرق و علاقهای بود که به پیراهن پرسپولیس داشتیم؛ وگرنه خبری از پول و قراردادهای آنچنانی مطرح نبود.»
او با اشاره به شرایط تیم فعلی گفت: «پرسپولیس با تلاش و مضاعف میتواند دوباره قهرمان شود چون شخصیت تیمی بالایی دارد و به لحاظ روانی، مهره و امکانات بهترین وضعیت ممکن را تجربه میکند. در یک کلام، پرسپولیس فراتر از سطح لیگ ایران و در سطح آسیا بازی میکند. نه تنها لیگ ایران بلکه من امیدوارم پرسپولیس به قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا این فصل برسد. البته فراموش نکنید که جای هواداران واقعا خالی است. من میبینم هواداران واقعا از اینکه نمیتوانند به ورزشگاه بروند، حرص میخورند و دعا میکنم هر چه زودتر این ویروس کرونا دست از سرمان بردارد. پرسپولیس نیاز به حضور هواداران دارد و بدون آنها، کارش واقعا سخت است.»
اسدی در نهایت تصریح کرد: «خدا را شکر که کادرفنی باشخصیتی داریم و اعضای تیم با عشق و علاقه کارشان را انجام میدهند. من با یحیی گلمحمدی و کریم باقری همبازی بودم و میدانم که افراد باشخصیت و بلندپروازی هستند. آنها میتوانند تیم را به سمت قهرمانیهای بیشتر بکشانند. بچهها هم با تلاش زیاد خود اثبات میکنند که شایستگی قهرمانی را دارند.»
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
خونه بابام دوبلکس هستش،
و ۷&6 تا پله میخوره تا بری بالا…
یادمه وقتی سوت پایان بازی رو داور زد،
من با دو تا گام این پله ها رو رفتم بالا،
تا لباس بپوشم، برم خیابون، واسه جشن قهرمانی
من خودم بچه گیلان هستم(صومعه سرا)
و از این که ملوان تونست استقلال رو ببره
دو چندان خوشحال بودم
انزلی چیا میدونن که مردم صومعه سرا چقد
عاشق ملوان هستن
بعد از آن برد مهندس عابدینی پرسپولیس رو با چهار کلمه به بهترین شکل ممکن توصیف کرد که این جمله هم مثل اون بازی تا زنده ام از یادم نمیره
« پرسپولیس یعنی غیرت و شرف »
یادش بخیر چه روزی بود
یادم میاد۱۰دقیقه ی آخر بازی ملوان باکیسه و پرسپولیس مقدس با ملوان بابام که۵۰ساله پرسپولیسیه از شدت استرس پاشد رفت تو حیاط بهش گفتم کجا گفت نمیتونم استرس تحمل کنم یعنی میشه؟مگراینکه معجزه باشه پدرم به شدت پرسپولیسی متعصبی هست…یادش بخیر آخه ملوان پایین جدول بود.عجب قهرمانی ای بود اون سال خیلی به علی سلطان ظلم کردن که فراریش بدن
پرسپولیس با فجر سپاسی بود دوست عزیز…اخ اون روز چه روزی بود کلی استرس و بعد کلی خوشحالی یادش بخیر
حامد سانت کرد و ابی گل زد….یادش بخیر