پرسپولیس نیوز : از اولين ديدارم با برانكو حدود چهارده پانزده سال مي گذرد.

بلاژويچ و دستيارانش دو سه ماهي بود كه كارشان را در تيم ملي ايران شروع كرده بودند. در محل اقامتشان نشسته بوديم به حرف زدن. آن روزها روحيه اي در ما وجود داشت تا  كمك كنيم به شكستن قدرت مطلق پرسپوليس و استقلال. مي خواستيم تيم هاي شهرستاني هم صاحب حق و قدرتي باشند. مي گفتيم راه تيم ملي نبايد فقط از سرخابي ها بگذرد ( اشتباه مي كرديم؟ شايد… ) به همين دليل از بلاژ ايراد گرفتيم كه چرا فلان و بهمان بازيكن در ليست تيم ملي نيستند؟
بلاژويچ ناگهان برافروخت. گفت به پروفسور بگوييد شناسنامه ها را بياورد. ما گيج و منگ كه پرفسور كيست و شناسنامه بازيكن چيست؟
برانكو در حالي كه كلي دفتر و دستك و پرونده و پوشه زير بغل داشت وارد شد. قبلاً چند باري او را كنار بلاژ ديده بوديم. در تمرينات هم او را مي ديديم كه نفر اول جريان تمريني است. اما آن روز مرتبه نخستي بود كه "مرد كم حرف" سخن مي گفت. بلاژويچ رو به ما كرد و پرسيد: خب، كدام بازيكن از نظر شما جا افتاده است؟
يادم نيست اسم چه كسي را برديم، اما هر كه را گفتيم برانكو شناسنامه اش را رو كرد. او در چند هفته تمام بازيكنان ليگ ايران را آناليز كرده بود. با جزئيات آنها را مي شناخت و براي هر كدام پرونده اي داشت كه شامل تمام خصوصيات آنها از جسمي و رواني گرفته تا پزشكي و فني و تكنيكي و تاكتيكي و انضباطي و غيره مي شد. ايرادهاي ما را با دليل و مدرك جواب مي داد و قانعمان مي كرد. شناخت برانكو از بازيكنان حتي در بسياري از موارد از مربيان باشگاهي اين بازيكنان هم بيشتر، دقيق تر و گسترده تر بود.

 

اين آغاز آشنايي شد. هر چه گذشت بيشتر پي به دانش اين تحصيل كرده دانشگاه ورزش يوگسلاوي برديم. از او بسيار آموختم. برانكو بي منت و خست، با سخاوتمندي تمام دانسته هايش را با ديگران به اشتراك مي گذاشت. از او در فوتبال چيزهايي شنيديم كه تا آن روز به گوش ما هم نخورده بود. در مورد پرفسور نكته جالب ولع و ميل او به آموختن بود. برانكو وقتي چند سال بعد مربي ايران در جام جهاني شد مرد داناتري نسبت به روزهاي مقدماتي جام جهاني ٢٠٠٢ بود. برخي از اعتقادات سال ١٣٨٠ خود را در آستانه جام جهاني آلمان رد مي كرد. مي گفت بايد با تغييرات تغيير كنيم.
حالا او مربي پرسپوليس است. تيمش مي بازد. چه بايد بگويم غير از اين كه پرسپوليس مشكل مربي ندارد. مشكل پرسپوليس همان است كه بود. اين تيم صاحبِ لايق و شايسته و كاردان و فهيم و مدبر و مدير ندارد.
دلم براي پرسپوليس مي سوزد، براي برانكو هم. او خيال مي كرد پرسپوليس هنوز همان است كه بود. اما نمي دانست پرسپوليس را مشتي نالايق به تاراج برده اند. حال او بايد يك تنه به لشكر مشكلات بزند، واقعاً يك تنه.
*علی حق شناس

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)