مرجع خبری پرسپولیس : پرسپوليس عصر دوشنبه يك پيروزي عالي و بي‌حرف و حديث كسب كرد. در روزي كه خيلي‌ها نمي‌توانستند نگاه اميدوارانه‌اي به قرمز داشته باشند، شاگردان دايي بهترين نمايش خود از شروع ليگ دهم را ارايه كردند و موفق شدند فيناليست ليگ قهرمانان آسيا و صدرنشين مقتدر ليگ‌برتر را با دو گل از پيش‌رو بردارند و به روند ناكامي‌هاي اخير خود خاتمه دهند.

در روند حركتي پرسپوليس طي اين مسابقه آنقدر نكته مثبت وجود داشت كه ذكر همه آنها مسلما از حوصله اين مقال خارج خواهد بود.

 

نترسيدن از نام و آوازه حريف و ورود به عرصه جنگ‌هاي تن به تن آن هم با كمال قدرت، مرتفع كردن اشتباهات دفاعي و پوشش دادن مناسب به هم‌تيمي درگير، عقب نكشيدن و به زمين خودي نرفتن بعد از گل برتري، استفاده بهينه از تمام عرض زمين براي باز كردن دفاع حريف و روي نياوردن به سانترهاي بلند و بي‌حاصل بخشي از نكات مثبتي بود كه در پرسپوليس روز دوشنبه آن هم مقابل ذوب‌آهن به چشم آمد و مسلما با بيشتر شدن آنها مي‌توان روزهاي بهتري براي پرطرفدارترين تيم باشگاهي ايران متصور شد، ولي همين پرسپوليس نقاط ضعفي هم داشت كه در صورت برطرف شدن آنها وضعيت براي قرمزهاي پايتخت ايده‌آل‌تر هم خواهد شد.

 

 

1- پرسپوليس هنوز با مشكل عديده يك مهاجم تخصصی گلزن از اول فصل تاكنون دست و پنجه نرم مي‌كند. تيمي كه بهترين گلزن ملي جهان را به عنوان سرمربي روي نيمكت خود مي‌بيند، مهاجمي در اندازه‌هاي فني علي دايي ندارد و مثل آب خوردن موقعيت‌هاي طلايي را از دست مي‌دهد و اين براي يك تيم تهاجمي و پرطرفدار اصلا مورد جالبي نيست. بي‌ترديد همه تيم‌ها مثل ذوب‌آهن براي يك بازي پاياپاي با پرسپوليس وارد زمين نمي‌شوند و دايي براي روزي كه حريفان در يك‌سوم دفاعي خود تراكم مي‌كنند، بايد يك مهاجم نوك قدرتمند داشته باشد.

 

2- از آخرين مسابقه‌اي كه پرسپوليس با اوت‌دستي‌هاي سپهر حيدري به گل رسيده، آنقدر گذشته كه احتمالا خود سپهر هم آن را فراموش كرده است. اوت‌هاي مدافع مياني قرمزها راحت جلوي دروازه مي‌رسند، ولي هيچ‌كدام تند و تيز نيستند و با قوسي كه برمي‌دارند، كار مهار را براي دروازه‌بان و يا دفع توپ را براي مدافعان راحت مي‌كنند.

 

در اين ميان هافبك‌ها و مهاجمان پرسپوليس هيچ‌كدام سرزن تخصصي نيستند و روي اين پرتاب‌ها مشخصا ديگر مدافع مياني تيم يعني عليرضا نورمحمدي هم به درون محوطه جريمه حريف مي‌آيد. به اين ترتيب هر دو مدافع مياني پرسپوليس روي توپ‌هايي كه احتمال گل‌شدنشان به پنج درصد هم نمي‌رسد، در محوطه يك‌سوم دفاعي حريفان هستند و همين امر باعث مي‌شود پرسپوليس روي ضدحملات سريع بعد از هدر رفتن اين اوت‌ها به شدت آسيب‌پذير شده و دچار آشفتگي دفاعي شود. وقتي از اين نوع پرتاب‌ها استفاده‌اي نمي‌شود، آيا بهتر نيست با يك پرتاب كوتاه مالكيت توپ همچنان در اختيار تيم بماند و سازمان دفاعي هم به‌هم نريزد؟

3- وقتي علي دايي در پايان مسابقه با ذوب‌آهن پيرامون پنالتي هدر رفته پرسپوليس و دليل واگذاري آن به اميرحسين فشنگچي مورد سوال قرار مي‌گيرد، پاسخ مي‌دهد: «سه پنالتي‌زن تيم ما زارع، نوري و فشنگچي هستند و قرار است هر كس روحيه بهتري داشت و داوطلب بود، پشت توپ قرار گيرد. حالا هم مشكلي نيست. در فوتبال اين چيزها طبيعي است، فداي سر اميرحسين (فشنگچي)!»

حركت دايي براي روحيه دادن به بازيكني كه پنالتي را مقابل صدرنشين ليگ هدر داده، در نوع خود قابل تقدير و ادامه سياست كاري او مبني بر حمايت از تمام شاگردانش است، ولي سرمربي پرسپوليس فقط یک اشتباه را توجیه می کند. آقاي دايي؛ تمام تيم‌هاي باشگاهي منظم و با برنامه دنيا براي ضربات ايستگاهي تدابير ويژه‌اي دارند و در مورد ضربات پنالتي هم هميشه مثل تيم شما پنالتي‌زنان اول تا سوم تيم مشخص مي‌شوند. ولي انتخاب اين نفرات هم براساس حس مسووليت‌پذيري و اعتماد به نفس نفرات در كنار توانايي زدن پنالتي صورت مي‌گيرد.

 

در هيچ تيمي شما نمي‌بينيد كه در حضور پنالتي‌زن اول يك ضربه حساس به فرد ديگري واگذار شود، مگر اينكه كسب پيروزي قطعي باشد و براي مواردي چون روحيه دادن يا حضور يك مهاجم در كورس آقاي گلي، وظيفه پنالتي زدن از پنالتي‌زن اول سلب مي‌شود. اگر بعد از گل نشدن پنالتي فشنگچي، پرسپوليس گل تساوي را مي‌خورد و دو امتياز حساس را در عين برتري ميداني از دست مي‌داد، باز هم جمله دايي «فداي سر اميرحسين» مورد قبول انبوه علاقه‌مندان اين تيم قرار مي‌گرفت؟

 

در خصوص استفاده بهینه از سایر ضربات ایستگاهی و کرنرها هم که تاکنون بسیار گفته ایم و برای مسابقاتی که گره میخورد از نان شب هم واجب تر است. با رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت این پرسپولیس روزهای آفتابی تری هم خواهد دید…

از آرش رستم نمدی

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)