مرجع خبری پرسپولیس : وقتي رييس سابق سازمان تربيت‌بدني، يك مهندس زمين‌شناسي بوده و وزير كنوني ورزش، ناگهان از وزارت تعاون به اين وزارتخانه آمده و وقتي خود رويانيان كه اصالتا يك پليس است، جانشين يك معلم در پرسپوليس مي‌شود، ديگر صحبت كردن در مورد تخصص و مهارت، كمي عجيب و غيرقابل هضم به‌نظر مي‌رسد.

 

1) عصر ديروز مصاحبه‌اي از محمد رويانيان روي خروجي چند خبرگزاري قرار گرفت كه در آستانه بازي پرسپوليس با صباي قم، فضاي اطراف اين باشگاه را ملتهب كرد.

 

مديرعامل سرخپوشان در اين مصاحبه مدعي شده حدود يك ماه قبل از سمتش در اين تيم استعفا داده و حتي تا قبل از 22 بهمن، در مورد ادامه همكاري با پرسپوليس دچار ترديد بوده است؛ گرچه با روحيه‌اي كه در اين روز از هواداران پرسپوليس در خيابان‌هاي تهران ديده، نظرش تغيير كرده است! اينكه چرا شور و شوق تاريخي هواداران وفادار پرسپوليس بعد از پيروزي حماسي در داربي 13 بهمن نتوانسته سردار را براي ماندن مجاب كند و وي تا روز راهپيمايي براي تغيير عقيده‌اش منتظر مانده، البته نكته جالبي است كه ظاهرا به قلق‌ها و زيروبم‌هاي مديريتي در ايران مربوط مي‌شود، اما آنچه روشن به‌نظر مي‌رسد، اين است كه حرف زدن در مورد مسايلي از قبيل استعفا و دلسردي در مقطعي كه پرسپوليس پس از مدتها به يك آرامش نسبي رسيده، چيزي بيشتر از يك «خودزني» زيانبار نيست. پرسپوليسي‌ها هنوز دارند تاوان اشتباهات مديريت قبلي را پس مي‌دهند و در داخل و بيرون از زمين درگير مصايبي هستند كه از گذشته برايشان به ارث مانده است. در اين شرايط و در حالي كه دنيزلي و مجموعه كم‌بضاعتش در مسير آماده‌سازي براي حضور در مسابقات دشوار آسيايي هستند، حفظ آرامش گروه از هرچيز ديگري مي‌تواند مهم‌تر باشد؛ آنچه البته تأمينش، از شخص مديرعامل بيشتر از هركس ديگري انتظار مي‌رود.

 

2) رويانيان در توجيه استعفايي كه پيش‌تر داده و از سوي وزير بدون پاسخ باقي مانده است، مي‌گويد «من از جنس فوتبال نيستم!» اين در حالي است كه گزارش‌هاي ارسالي حکايت از تمايل نسبي وي براي حضور در انتخابات فدراسيون فوتبال به‌عنوان نامزد هيات رييسه و حتي كانديداي رياست داشته‌اند. آيا مي‌توان از كنار اين همه تناقض، به آساني عبور كرد؟ حتي اگر اصل را بر صحت ادعاي سردار بگذاريم، باز جاي اين پرسش باقي مي‌ماند كه او چرا قبل از ورود به دنياي فوتبال و پذيرفتن مسووليت تيم بزرگ پرسپوليس،‌ حال و هواي اين حوزه را رصد نكرده و چشم بسته وارد عرصه‌اي شده است كه با روحيات او مغايرت دارد؟ آيا براي مديري كه چند دهه سابقه اجرايي دارد، اين يك نقطه ضعف نيست كه پست جديدش را بدون مطالعه و بررسي انتخاب كند و در ميانه‌هاي راه كم بياورد؟ اگر وزارت ورزش همين امرزو با نامه كناره‌گيري رويانيان موافقت كند و يا اگر سردار در ادامه احساسات پرنوسانش بار ديگر از ادامه كار در پرسپوليس نااميد شود، تكليف احساسات و عواطف ميليون‌ها هوادار چه خواهد شد؟ ‌آيا آنها ناچارند بحراني ديگر را به عنوان تاوان انتخاب غلط و ناآگاهانه يك مدير قديمي و سرشناس اين مملكت تحمل كنند؟

 

3) مديرعامل باشگاه پرسپوليس در حالي از هماهنگ نبودن خلق و خوي خودش با دنياي فوتبال به‌عنوان بهانه‌اي براي استعفا ياد مي‌كند كه به‌نظر مي‌رسد در تقسيم مسووليت‌هاي مديريتي در ايران، كم اهميت‌ترين مساله همين «جنس» افراد و هماهنگي آن با زمينه كاري مشاغل جديد است. قاعدتا هيچ راهي نبايد وجود داشته باشد براي اينكه جنس يك مدير، هم با ورزش جور باشد، هم با شيلات و هم با نفت؛ اما محمد علي‌آبادي كه مهندس راه و ساختمان است، در حالي ظرف 6 سال همه اين حوزه‌ها را تجربه كرده است كه حتي ساختن يك جمله با استفاده از كلمات فوتبال، ماهي و نفت هم غيرممكن به‌نظر مي‌رسد! وقتي رييس سابق سازمان تربيت‌بدني، يك مهندس زمين‌شناسي بوده و وزير كنوني ورزش، ناگهان از وزارت تعاون به اين وزارتخانه آمده و وقتي خود رويانيان كه اصالتا يك پليس است، جانشين يك معلم آموزش و پرورش در پرسپوليس مي‌شود، ديگر صحبت كردن در مورد تخصص و مهارت، كمي عجيب و غيرقابل هضم به‌نظر مي‌رسد. شايد اگر با رفتن رويانيان،‌ يك مدير ورزشي موفق – كه اتفاقا در ايران شديدا كمياب هم هست – به پرسپوليس مي‌آمد، مي‌شد ژست امروز سردار را درك كرد، اما وقتي مي‌دانيم جانشين احتمالي او نيز از حوزه‌هايي مثل ايلات وعشاير، وزارت ارشاد، بازيافت، ‌مترو، تامين اجتماعي، سازمان حج و زيارت، ميراث فرهنگي يا بنادر و كشتيراني به اين باشگاه خواهد آمد، نمي‌توانيم با بهانه‌گيري‌هاي امروز رويانيان كنار بيايم.

 

4) از نشانه‌ها اين‌طور به‌نظر مي‌رسد كه بازگشايي پرونده استعفاي يك ماه قبل رويانيان از سوي وي در مقطع كنوني،‌ نوعي اعمال فشار براي كسب همياري و همدلي بيشتر از مراجع بالاتر است، اما مشكل بزرگ از جايي پيدا مي‌شود كه سردار نمي‌داند اتخاذ چنين تاكتيكي در فضاي به شدت پرحاشيه باشگاه پرسپوليس، يك ريسك بزرگ است. شايد اين قبيل استراتژي‌ها در اتمسفر خشك حوزه‌اي مثل ناجا جواب بدهد، اما جايي كه زمين خوردن يك بازيكن در تمرينات به يك جنجال بزرگ تبديل مي‌شود، تهديد به استعفا يك ضربه بزرگ به پيكر تيمي است كه تازه مي‌خواهد رنگ ثبات و آسودگي را ببيند.

 

* یادداشتی از رسول بهروش

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)