مرجع خبری پرسپولیس (13:25) : / دوشنبه 16 دی

در این مسیر اگر عابدزاده فحش نمی خورد دقیقا به همان دلیلی است که پیروانی و مصطفوی فحش می خوردند !

– پيرواني مي‌بازد. حسي مشترك از شادي و يأس در ميان پرسپوليسي‌ها شكل مي‌گيرد. يأس بابت به قهقهرا رفتن تيم محبوبشان اما شادي چرا؟ طرفداراني كه شعار«حيا كن، رها كن» را براي افشين پيرواني سر دادند در واقع مي‌خواستند به چيزي چنگ بزنند تا خودشان را خلاص كنند.

براي همين وقتي شكست پرسپوليس در بازي با ذوب‌آهن مسلم شد به نوعي شادي عجيب و غريب دست يافتند. خوشحالي از سر خشم؛«اينكه راه براي رفتن افشين هموارتر شد.»

2- پيرواني هيچ‌وقت نمي‌خواست تبديل به بازنده شطرنج پرسپوليس باشد. نه او و نه هيچ مربي ديگري از شكست حتي براي تامين مصلحت، استقبال نمي‌كند. ولي باخت. نكته ديگري وجود ندارد. باخت و بد هم باخت. يك نمايش كسل‌كننده و بدوي از تيمي كه مارك كهكشاني روي پيشاني‌اش چسبانده شده، پازل رسيدن طرفداران به نقطه تلاقي خشم و شادي را كامل كرد. نوعي انتقام از چيزي بود كه خودشان هم دقيقا نمي‌دانستند چيست! آنها با خشم به نقطه لذت رسيدند. برعكس آن هم صدق مي‌كند؛«با لذت به خشم رسيدند»
… و بعد بالاخره بايد يك‌جايي خودشان را خالي مي‌كردند. شكست هفته قبل مقابل ملوان با شعارهايي غافلگير‌كننده عليه پيرواني همراه شد.

انتظار نمي‌رفت به افشين فرصت ندهند. ولي ندادند. چون اصلا هدف اصلي، مربي جواني به نام افشين پيرواني از خانواده بزرگ پيرواني‌ها نبود.

او را مي‌توان دم‌دست‌ترين شي ويترين دانست كه حي و حاضر مقابل چشمشان داشت رژه مي‌رفت. بقيه پس پرده بودند و هنوز زمان بود تا؛«چون پرده برافتد نه تو ماني و نه من!» براي همين فحش شنيد و درهاي خروج را نشانش دادند.

3- اما در فاصله بازي ملوان تا ذوب‌آهن، جامعه ملتهب به عادت ديرينه خود كه همان فراز و فرود سريع السير است ناگهان آرام شدند. انتظار تنها كاري بود كه اميد را نيز با خود همراه داشت اما انتظار نتيجه معكوس داد. پرسپوليس به شكلي مضحكانه همه چيز را مقابل ذوب‌آهن باخت. از فهم گروهي فوتبال گرفته تا مراحل آماده‌سازي دروازه‌بان‌ها و مديريت و… همه چيز را باخت. آنگاه دمل چركي سر باز كرد.

افشين پيرواني كه به زعم بسياري از طرفداران نشستن روي نيمكت داغ پرسپوليس هنوز برايش زود بود ناگهان ويران شد. پس از مسابقه و در كنفرانس مطبوعاتي سعي كرد همه چيز را عادي جلوه دهد. ولي دو اشكال عمده وجود داشت. يكي اينكه هيچ چيز واقعا عادي نبود و حتي هشدار كيومرث هاشمي نوعي دستور رئيس به مرئوس با لحن آمرانه تلقي مي‌شد و ديگري به كاريزماي شخصيتي پيرواني برمي‌گشت.

او متاسفانه به فن بيان مسلط نيست. خوب حرف مي‌زند ولي كامل نه! حتي بازي با تن صدا را بلد نيست و نمي‌تواند آن تاثيري را كه شايد در بطن ادبياتش موجود باشد روي صفحه بريزد. براي همين حالا در رديف اول متهمان نشسته است. مي‌توانست بهتر از خود دفاع كند يا حداقل با تسلط بر جزئيات زباني ادبيات خود فضايي وهم‌آلود به وجود آورد تا مخاطب به ترديد برسد.

پيرواني اين كار را نكرد، چون بلد نبود.

4- وقتي از لذت منتهي به خشم صحبت مي‌كنيم بايد ترسيد. اينگونه از خشم حتي منطق و حتي تعريف «خشم» كليشه‌اي را ندارد تا بتوان با استفاده از راه‌هاي رفتارشناسانه موجود كنترلش كرد. چرا كه براي توجيه لذت آن فكري انديشيده نشده است. همه كار ريتميك و از پيش تعيين شده خود را انجام مي‌دهند. مربي ارنج مي‌كند، مدير حاشيه را مديريت مي‌كند و بازيكن بازي مي‌كند اين يك رابطه سه سويه در شرايط عادي است و نه شرايط پيچيده پرسپوليس كه بايد براي يك لبخند يا عصبانيت بازيكنش نيز كار تخصصي انجام دهد.
پيرواني اينها را در هيچ مكتب كلاسيكي ياد نگرفته است پس اگر مي‌رود سراغ نعيم سعداوي كه اتفاقا مي‌تواند در آينده به لحاظ فني مهره‌اي قابل اعتنا باشد نبايد خرده گرفت. سعداوي آن قطعه گمشده پازل پرسپوليسي‌ها نبود. حداقل فعلا نبود. آنها  چيزي فراتر از انگيزه رو به جلو حركت كردن نياز داشتند كه سعداوي نمي‌توانست انگيزه مورد اشاره باشد.

5- طرفداران پرسپوليس گيج شده‌اند. نمي‌دانند بايد يقه چه كسي را بگيرند. هيچ‌كس خودش را مقصر نمي‌داند و همه دارند با مصاحبه‌هاي پي‌درپي عملكرد خويش را توجيه مي‌كنند. «أناالحق»

اما ترديد مخاطبان اين باشگاه پرطرفدار تهراني در شناسايي مقصر فقط يك روي سكه است. شناسايي مقصر دردي را دوا نمي‌كند. يعني داروي قطعي نيست. روزها مي‌گذرند و پرسپوليس هرلحظه از جامي كه سال گذشته صاحب آن شد دور و دورتر مي‌شود. همه اين نقاط براي تراكم خشم دروني هواداران كافي است. آنها شلاق برمي‌دارند و مي‌زنند و هر روز پوستر جديدي از جبهه مقابل خود را مي‌شكافند تا به «بن پياز» برسند.
در اين مسير اگر احمدرضا عابدزاده فحش نمي‌خورد دقيقا به همان دليلي است كه پيرواني و مصطفوي و بقيه بازيكنان فحش مي‌خورند. ادامه خشم لذت‌بخش هواداران و افزايش اشتياق برون‌فكني شخصي با كمك فوتبال خطرناك است. خيلي خطرناك.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)