مرجع خبری پرسپولیس : پرسپوليس به هيچ جامي نمي‌رسد!

بلاتكليفي مشخصه بارز وضعيت كنوني باشگاه پرسپوليس است. وقتي مي‌بينيم در همهمه اختلاف‌نظرها، خودرايي‌ها و بي‌ثباتي‌هاي باشگاه پرسپوليس، تيمي مانند سپاهان در حال بستن و تكميل مجموعه خود است و بدون حواشي و جنجال سازي سال‌هاي گذشته، هم تمام اعضاي كادر فني خود را شناخته و هم فهرست بازيكنانش را تكميل مي‌كند، به آينده‌اي نه چندان دور مي‌انديشيم.

مي‌توان از همين امروز و در حالي كه پرسپوليس بدون مدير مشخص و مربي معين روزها را سپري مي‌كند و حريفانش را در حال پيشي گرفتن از خود مي‌بيند، در رويا‌هايمان به فردايي قدم بگذاريم كه جام قهرماني به كاپيتان تيم قهرمان سپرده مي‌شود. آيا پرسپوليس را با شكل زندگي كنوني‌اش مي‌توان لايق قهرماني دانست؟

پرسپوليس ما را ياد كودكاني مي‌اندازد كه والديني بي‌مبالات تربيتش مي‌كنند. والديني كه چوب بر سر كودك خود مي‌گذارند و او را از درس خواندن نهي مي‌كنند يا براي امرار معاش به سر كار مي‌فرستند. پرسپوليس دقيقا براي كودكانش حكم فرزندخوانده‌اي را دارد كه بزرگ كردنش به عهده والدين نيست و نقشي تزييني را در يك خانواده بازي مي‌كند. فرزندي كه درس نمي‌خواند و كار اجباري مي‌كند تا شكم والدينش سير شود، البته در روز رستاخيز، همه از او انتظار بزرگي و شكوه دارند. چه كسي براي اين كودك قدمي برداشته؟

بازخواني اوضاع نابسامان كنوني باشگاه پرسپوليس مثل روخواني يك كتاب چندبار خوانده شده است. يارگيري بي‌منطق مديرعامل در يك توليدي پوشاك يا استفاده ابزاري و تبليغاتي در روزهاي خاص از نام اين باشگاه، قرار گرفتن مديران محبوب هواداران در شرايطي ويژه و بعد كنار رفتن تك‌تك آنها به بهانه چند شغله بودن، همه و همه گواه مستدلي است بر نابساماني‌هاي اخير اين تيم. مي‌توان از شكايت وينگادا و تلاش هدايتي به حسابرسي‌هاي مالي هم حرفي زد، اما چه سودي در پس نمايان كردن اين سياهي بر پيكره باشگاه خواهيم ديد؟!

شايد بازگشت حبيب كاشاني به مجموعه مديريتي باشگاه،

بهترين خبري بود كه تمام هواداران اين تيم انتظار داشتند. اما همين جمعيت هرگز تصور نمي‌كرد كاشاني به دليل حضور در ارگاني دولتي مانند شوراي شهر براي زندگي در اتاق مديرعاملي باشگاه پرسپوليس با منع قانوني مواجه خواهد شد. در عين حال حميد استيلي كه با وعده محكم مسوولان سازمان دال بر موافقت براي سرمربيگري او در باشگاه پرسپوليس رايزني‌هايي را براي حفظ بازيكنان آغاز كرده بود، حالا خود را مقابل يك بازي از قبل طراحي شده مي‌بيند. احتمال بازگشت او به پرسپوليس به شكل مشخصي كاهش مي‌يابد! آيا باز هم بايد شاهد بازگشت عباس انصاري فرد به اتاق مدير عاملي باشگاه بود؟!

اين گوشه‌هايي است از زندگي پرهرج و مرج كودك محبوب فوتبال ايران! پرسپوليس با دلسوزي كدام والدين بايد به آينده زندگي خود اميدوار شود؟

 

مي‌توان مقايسه‌اي ساده داشت. سپاهان تمرينات خود را استارت زده و استقلال با وجود مشكلات دروني‌اش در تسويه‌حساب بازيكنان، كار خود را آغاز كرده است. مس كرمان برنامه‌هاي يك ساله‌اش را به صورت مكتوب درآورده و حالا با نقشه راه، كار خود را آغاز كرده است. اما پرسپوليس در حالي كه نه مديران خود را مي‌شناسد و نه مذاكره‌اي با كادر فني اين تيم انجام شده، به موعد آغاز ليگ نزديك مي‌شود. در پس اين قياس ساده چه نتيجه‌اي مي‌گيريد؟

رفتار دوگانه سازمان تربيت بدني در نوع خود جالب است. سازمان كه روز17 خرداد بدون هيچ اطلاعيه قبلي و بسرعت حبيب كاشاني را به هيات‌مديره وارد كرد و حتي براي او حكم مديرعاملي نوشت، از ابتداي هفته بعد از آن باز هم سياست سكوت و آرامش را برگزيد و خود را از معركه دور كرد. كاشاني معلق ماند و اين بهترين موقعيت بود تا عباس انصاري‌فرد به صورت مرموزانه و نامشخصي مذاكرات خود را با بازيكناني خاص ادامه دهد. در اين كه نمي‌توان به آينده اين باشگاه لااقل در سال آينده اميدي بست، ترديدي نيست؛ اما پرسش اصلي اينجا شكل مي‌گيرد كه آن تعجيل و بعد آن بي‌صدايي چه نسبتي با هم دارند؟ آيا بايد اين ادعا را پذيرفت كه تلاش‌هاي عباس انصاري‌فرد در سازمان تربيت بدني راي و نظر سازمان را براي تاخير در امضاي حكم مديران جديد به وجود آورده است؟

***

از كودكتان چه انتظاري داريد؟ اگر او را در كودكي به كار اجباري فرستاديد، فردا انتظار تبديل شدن او به يك ديپلمات را نداشته باشيد كه اگر شد، بايد به محيط پيرامونتان شك كنيد

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)