پنجشنبه 10 بهمن(12:00)

مرجع خبری پرسپولیس : كشف شيميدانان پرسپوليس روي جدول تناوبي  / زمان، عنصري است كه مي‌سوزد

چند سال داريد؟ در چه رشته‌اي تحصيل مي‌كنيد؟ شغل تان چيست؟ آيا بنا به سن و سال يا دانش و تحصيلاتي كه داريد جذب شغل و پيشه‌اي كه در آن فعاليت داريد، شده‌ايد يا نيازي ديده‌ايد تا يك جدول تناوبي عناصر شيميايي را روي ديوار خانه، اتاق خواب يا محل كار خود نصب كنيد؟

جدولي كه در آن 118 عنصر شيميايي بر اساس خواص شيميايي از خواص بازي تا خواص اسيدي در آن از بالا به پايين و چپ به راست طبقه بندي شده‌اند. جدولي كه 113 عنصر آن را تا امروز بشر دو پا روي محيط زندگي‌اش كشف كرده و انتظار بقيه‌‌اش را مي‌كشد. اين چنين جدولي در باشگاه پرسپوليس كه نه آزمايشگاه شيمي دارد، نه محلي است براي فعل و انفعالات مرسوم آزمايشگاهي، شايد بزودي بر ديوار اتاق هيات مديره باشگاه نصب شود.

در جدول تناوبي عناصر شيميايي مي‌توان نام 5 عنصر ناشناخته را ديد كه هنوز در طبيعت كشف نشده است؛ اما شايد انتظار بشري براي رسيدن به يكي از اين عناصر به پايان رسيده باشد. باشگاه فرهنگي ــ ورزشي پرسپوليس، پس از حدود 6 ماه تحقيق و بررسي توانسته نام و مشخصه‌هاي اين عنصر ناشناخته را كشف كند.

شايد همين امروز يا فردا مجيد فرخزادي در قـــامـــت ســخــنـگــوي بــاشـگــاه مـقــابــل دوربين‌هاي تلويزيوني حاضر شود و نام اين عنصر جديد را چنين معرفي كند: «ما در تحقيقات 6ماهه خود فهميديم كه عنصري به نام زمان، كه در زبان لاتين به آن time نيز گفته مي‌شود، قابليت سوختن و شعله ور شدن دارد، بـدون ايـن كـه بخواهيم از شعله يا جرقه‌اي استفاده كنيم و البته اين عنصر در زمان سوختن، شعله‌اي به وجود نمي‌آورد، ولي مي‌تواند خسارت‌هاي بسياري به بار آورد.» احتمالا پس از اعلام كشف عنصر قابل اشتعالي به نام زمان، مي‌توان اميد داشت كه تمامي اعضاي هيات‌مديره و هيات‌رئيسه باشگاه پرسپوليس نيز به عنوان كاشفان قطعي و حتمي اين عنصر معرفي شوند.

*‌*‌*‌

1 ــ افشين قطبي

پـرسـپـولـيـس زمـان سوزي مي‌كند. اين داسـتـان تكراري و قديمي هيات‌مديره‌اي است كه باشگاه پرسپوليس را از 6 ماه قبل تحت كنترل و مديريت خود گرفته است.

آيا نمي‌توان نشانه‌هايي پررنگ از فرصت سوزي و از دست دادن زمان را روي نمودار فعاليت تك‌تك اعضاي اين هيات‌مديره در تمامي عرصه‌ها ديد؟

كـمي به عقب برمي گرديم. روزي كه هـيــات مــديـره جـديـد تـصـمـيـم گـرفـت بـا بـازگـردانـدن افـشـيـن قطبي، وداع اجباري حـبـيــب كــاشـانـي را در سـايـه نـگـاه دارد. بازگرداندن قطبي، نه بر اساس نيازي تاريخي و زماني كه بيشتر به دليل علاقه مسوولان باشگاه به رسانه‌اي شدن و قرارگرفتن در كورس خبري به درازا انجاميد. در اين ميان مـي‌تـوانـيـم نـقـش تـك‌تـك مـديـران در بـه تـعـويـق‌افـتادن انعقاد قراردادي يكسويه با افشين قطبي را ببينيم.

*‌*‌*‌

2 ــ داريوش مصطفوي

از ابـتـدا مـشـخص بود مردي كه بازده كاري‌اش در فدراسيون فوتبال هرگز قابل اعتنا و توجه نبوده است، نمي‌تواند در باشگاه پرسپوليس و در قامت اول شخص تصميم گيرنده، موثر واقع شود.

در حقيقت اين جمع اضداد بود. سازمان تربيت بدني با وارد كردن عضوي متمول سعي داشت به او نهايت اختيارات را وعده دهد و البته با حضور مديري كه به حرف شنوي و فرمانبرداري از مديران مشهور است، خود را از دايره قدرت دور نكند. داريوش مصطفوي اما نتوانست تعادل را برقرار كند. او در كنار ضعف‌هاي هميشگي مديريتي‌اش دچار دوگانگي در تبعيت شد.

پرسپوليس زمان سوزي مي‌كند. اين داستان تكراري و قديمي هيات‌مديره‌اي است كه باشگاه پرسپوليس را از 6 ماه قبل تحت كنترل و مديريت خود گرفته است

براستي مدير عاملي كه همواره استعفا و عزلش توامان تكذيب مي‌شد، بايد از كدام جـريـان تـبـعـيـت مـي‌كرد، از سازمان يا از هدايتي؟

براي عبور از داريوش مصطفوي، هدايتي و حتي ديگر اعضاي هيات‌مديره، طرحي را آغاز كردند كه يكي از لازمه‌هايش، شكست تيم بود.اين كه چرا سكوها در پايان هر بازي به آن شكل عليه مصطفوي قيام مي‌كرد در نوع خود عجيب بود. چرا هرگز به دنبال پـاسـخـي بـراي ايـن پـرسـش نـگـشـتـيم؟ آيا استقلالي بودن و نسبت دادن گرايش‌هاي اين مدير به تيم آبي تهران منطقي بود؟

داريوش مصطفوي رفت تا باز هم شاهد سوختن زمان باشيم. عباس انصاري فرد نه براي نجات پرسپوليس كه در حقيقت براي دل مديراني وارد شد كه مي‌خواستند نفوذ و رسوخ خود را به بدنه باشگاه تكميل كنند. آيا تصور مي‌كنيد انصاري‌فرد ناجي واقعي اين باشگاه است؟

*‌*‌*‌

3 ــ افشين پيرواني

واقعا تصور مي‌كنيد او گزينه‌اي مناسب براي هدايت تيمي است كه بايد به عنوان نماينده قهرمان ليگ ايران به باشگاه‌هاي آسيا برود؟ افشين را مي‌توان سرمايه اين تيم و همين فوتبال دانست، ولي دقيقا نشاندن او در همين تيم گواهي است بر سرمايه‌سوزي.

پرسپوليس به كدام تجربه و دانش و فن روان‌شناسي او مي‌تواند تكيه كند؟ پيرواني در اولين سال حضورش به عنوان مربي بايد با دنياي ناشناخته‌اي روبه‌رو شود كه مربياني مانند قلعه‌نويي هم حتي تاكنون نتوانسته‌اند آن را از نزديك لمس كنند.‌

افشين پيرواني هم ابزاري است براي هدر دادن زمان، براي سوزاندن فرصت و البته قرار گرفتن دوباره مديران باشگاه در تيررس نگاه مطبوعات. هدايتي، فرخزادي، آخوندي يا هر يك از اين مديران كنوني باشگاه مي‌توانند تبديل شوند به ناجيان باشگاه.

شـكست احتمالي در ليگ، دربي، ليگ قهرمانان آسيا از راه مي‌رسند و آنگاه همين مديران مي‌توانند دوباره قد علم كنند و به ميان روزنامه‌هاي سياسي و ورزشي و تيزرهاي خبري سيما بيايند و از مذاكره با مربياني بزرگ حرف بزنند. آيا عباس انصاري‌فرد براستي تصميم‌گيرنده باشگاه است؟

افـشين پيرواني هم ناخواسته تبديل به ابزاري مي‌شود تا عنصر زمان در اين باشگاه بسوزد و از ميان برود. چه عاقبتي انتظار تيمي را مي‌كشد كه سال پيش تحت مديريت حبيب كاشاني و با كسر 6 امتياز باز هم به عنوان قهرماني ليگ رسيد؟ امروز حتي اضافه شدن 6 امتياز به اين تيم هم باعث زنده شدن اميد قهرماني اين تيم نمي‌شود‌.

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)