مرجع خبری پرسپولیس : مهدي قهرمان ما نبود، چون فرياد نمي‌زد، توهين نمي‌كرد، فحش دادن نمي‌دانست و در فستيوال چهار فصل مصاحبه‌هاي ركيك و مشمئزكننده فوتبال ايران، هرگز نقشي را به عهده نمي‌گرفت.


1- اين روزها اخبار و حرف و حديث‌هاي زيادي پيرامون زندگي حرفه‌اي مهدي مهدوي‌كيا به گوش مي‌رسد.

 

از يك‌سو حضور او در بازي دوستانه پيشكسوتان هامبورگ و ستارگان بازنشسته دنياي فوتبال و نيز اهداي جايزه شخصي‌اش به موزه اين باشگاه نام او را سر زبان‌ها انداخت و از سوي ديگر زمزمه‌هاي مربوط به پيوستنش به پرسپوليس در نيم‌فصل، اين بازيكن باسابقه فوتبال ايران را در كانون توجهات قرار داد.

 

با اين وجود اما، شايعه‌اي كه ديروز در رابطه با آينده كيا مطرح شد،‌رنگ و بوي متفاوتي داشت و خيلي از هواخواهان او را شوكه كرد؛ آنجا كه برخي از محافل رسانه‌اي گزارش دادند مهدي تصميم قطعي‌اش را در رابطه با خداحافظي از ميادين گرفته و احتمالا او را ديگر در زمين فوتبال نخواهيم ديد. اين خبر كه با تاييد ضمني امير عابديني نيز مواجه شده، بدون ترديد در صورت نهايي شدن مي‌تواند تبديل به يكي از مهم‌ترين اتفاقات اين روزهاي پرحادثه فوتبال ايران شود. هنوز 48 ساعت هم از مخابره گزارش جدايي قريب‌الوقوع مجيدي از استقلال نمي‌گذرد كه حالا زمزمه‌هاي مربوط به بازنشستگي مهدي مهدوي‌كيا نيز انتشار مي‌يابد. به طور قطع اگر اين هر دو حادثه به طور همزمان رخ بدهند، فوتبال ايران در آن واحد دو تن از ستارگان محبوب و موثر خودش را از دست خواهد داد؛ آنچه بي‌گمان لطمه‌اي جدي به جذابيت‌هاي اين حوزه محسوب مي‌شود.

 

2- مهدي مهدوي‌كيا اولين‌بار در اواسط دهه 70 در فوتبال ايران به عنوان يك ستاره ظهور كرد و وقتي پيراهن شماره 17 فرشاد پيوس را به دست آورد، رسما وارد دروازه‌هاي شهرت و افتخار شد. كيا بعد از درخشش در پرسپوليس به اروپا رسيد و روزهاي بسيار موفقي را در قاره سبز گذراند. او سال‌ها در تيم ملي و باشگاه‌هاي اروپايي‌اش خوش درخشيد و برخلاف بسياري از ستارگان فوتبال ايران، هنرش را حتي براي يك ثانيه هم به عرب‌هاي حاشيه خليج‌فارس نفروخت. كيا – چنانچه پيش‌تر وعده داده بود – در آخرين روزهاي دوران بازي‌اش به ايران بازگشت تا در لباس پرسپوليس با ميادين وداع كند؛ گرچه دست روزگار تا اين لحظه سرنوشت ديگري را براي او تقدير كرده است. همه اينها يعني آنكه نزديك به دو دهه بعد از آغاز جدي دوران بازيگري مهدي، حالا رسيدن خبر بازنشستگي او در يكي از همين سال‌ها نبايد كسي را چندان غافلگير كند. با اين وجود اما، شايعه‌اي كه ديروز منتشر شد، چنان ناگهاني و غيرمترقبه بود كه عملا هواداران فوتبال ايران را شگفت‌زده كرد؛ يعني چه اتفاقي رخ داده كه مهدي حتي حاضر نيست فصل جاري را به پايان برساند؟ از نظر فيزيكي و جسماني، بعيد است مهدوي‌كيايي كه هنوز 34 سالش هم تمام نشده، مشكلي براي همراهي تيمش تا انتهاي ليگ يازدهم يا حتي يك فصل ديگر بازي در دسته برتر داشته باشد. به وفور مي‌توان بازيكناني با سن و سال او، در سطح اول فوتبال حرفه‌اي و سنگين اروپا پيدا كرد. بنابراين چيز عجيبي نخواهد بود اگر مهدي كه زندگي سالمي هم داشته، بتواند براي مدتي ديگر به بازي در فوتبال كم‌فشار ايران – با نيمي از ميزان دوندگي استاندارد جهاني – ادامه بدهد. در اين ميان به نظر مي‌رسد وقوع سلسله‌وار برخي ناملايمات در حق كيا، او را كمي دلسرد كرده باشد؛ از آنچه ابتداي فصل پرسپوليسي‌ها بر سرش آوردند تا چيزهايي كه اين روزها از زبان هواداران داماش شنيد و روحش خراش برداشت.


3- واقعيت تلخ آن است كه نزد ذهن توطئه‌گر و كج‌انديش خيلي از ماها، مهدي مهدوي‌كياي محجوب و بي‌سروزبان، يك قرباني خوش نقش و نگار و يك «متهم» ابدي بوده است. براي ما كه هميشه تعصب را با بخيه و اقتدار را با ژست گرفتن سنجيده‌ايم، كيا هرگز محصول دلپذيري نبوده است. درست همان روزهايي كه جناح راست تيم ملي را شاهراه مرگ رقبا كرده بود، به كم فروشي متهمش كرديم و دقيقا همان موقعي كه حتي اروپايي‌هاي با ديسيپلين هم به انضباط حرفه‌اي‌اش غبطه مي‌خوردند، گستاخانه و قدرنشناسانه به خصوصي‌ترين زواياي زندگي‌اش سرك كشيديم و گندش را درآورديم. مهدي قهرمان ما نبود، چون فرياد نمي‌زد، توهين نمي‌كرد، فحش دادن نمي‌دانست و در فستيوال چهار فصل مصاحبه‌هاي ركيك و مشمئزكننده فوتبال ايران، هرگز نقشي را به عهده نمي‌گرفت. آلماني‌ها به او لقب «موشك» دادند، اما از اين عنوان پرطمطراق، تحفه ما براي مهدي فقط «شك»‌بود و ترديد! فراموش كرديم چطور داليان را بر سر چيني‌ها آوار كرد و چطور با آن گام‌هاي بلند و اساطيري‌اش در ژرلان، برگي از غرورانگيزترين حكايات تاريخ فوتبال ايران را به تحرير درآورد. حتي همين فصل، شش پاس گل ديدني او براي مهاجمان داماش را از ياد برديم و بار ديگر ناحق و ناروا در جايگاه «متهم» نشانديمش، چون كيا اهل در بوق كردن خودش نبود، بازوبند كاپيتاني تيمش را ارث پدري‌اش نمي‌دانست و جملات موقرانه‌اش با خطاب‌هاي عتاب‌آلودي از قبيل متاسفم براي آنهايي كه يا آقايان بدانند شروع نمي‌شد. او هميشه براي ما متهم بوده و شايد حالا لازم شده باشد به مجازات جرم‌هاي ناكرده، محاكمه و به وداع زودرس با فوتبال ايران محكومش كنيم. او خواهد رفت و ما بي‌گناهان هميشگي باقي مي‌مانيم. آيا اين جابه‌جايي سرانجام راضي‌مان خواهد كرد؟


4- امير عابديني مي‌گويد «هو شدن مهدوي‌كيا در رشت، كار شرط‌بندهاست»!‌ عجب ميز قمار باشكوهي چيديم؛ برنده‌اش ما بوديم، هزينه‌اش اعتبار و آبروي يك ستاره قديمي و بازنده‌اش مهدوي‌كيايي كه حالا احتمالا به آلمان برخواهد گشت، پيش همان‌ها كه برايش له‌له مي‌زنند!

* رسول بهروش

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)