مرجع خبری پرسپولیس : به نظر مي‌رسد ناكامي‌هاي پايان ناپذير باشگاه پرسپوليس، بدجوري اعصاب و روان برخي از بازيكنان،‌ مربيان و دست‌اندركاران اين تيم را به هم ريخته و باعث شده است تا خيلي از آنها، مواضع عجيب و غريبي بگيرند.

در همين راستا،‌ طي چند روز اخير شاهد حملات مستقيم تعدادي از پرسپوليسي‌ها به هواداران بوده‌ايم؛ به اين ترتيب كه شعارهاي انتقادي تماشاگران معترض اين تيم روي سكوها، با پاسخ‌هاي زهرآگين و تند عده‌اي از اين آقايان لابه‌لاي صفحات روزنامه‌ها روبه‌رو شده و دوستان كه لابد حالا خودشان را از هر زمان ديگري به «وداع» نزديك‌تر مي‌يابند، از هيچ يورشي به طرفداران دريغ نكرده‌اند.

وقتي يكي مثل محسن عاشوري مصاحبه مي‌كند و رسما «تعصب» هواداران را زير سوال مي‌برد، ديگر جاي تعجب چنداني ندارد كه امثال سامان آقازماني، مازيار زارع و غلامرضا رضايي كه هنوز پنج دقيقه بازي مفيد هم براي پرسپوليس انجام نداده‌اند، لب به گلايه از تماشاگران بگشايند و براي خطاب كردن آنها از الفاظي مثل «هوادارنما» سود ببرند. دستيار استيلي در حالي به سياق سرمربي اين تيم انگشت اتهامش را به سمت عشق و علاقه تماشاگران نشانه مي‌رود كه به نظر مي‌رسد اين بي‌شرمانه‌ترين معامله تاريخ باشد. اي كاش رفقا دست كم از آن 15 هزار نفري خجالت مي‌كشيدند كه در سرماي استخوان سوز جمعه تهران، باوجود اين همه ناكامي باز رنج حضور در ورزشگاه را به خودشان هموار كردند و تازه مثل نيمكت‌نشينان ميليونر پرسپوليس، اين شانس را هم نداشتند كه لاي انبوهي از پتوهاي گرم پنهان شوند. آيا واقعا مي‌توان چنين جماعتي را به صرف اعتراض‌شان، بي‌تعصب ناميد؟!

 

به نظر مي‌رسد «هواداران»، مهم‌ترين قربانيان تكاپوهاي سرخپوشان براي توجيه ناكامي‌هاي ريز و درشت‌شان هستند. در منطق غلط و فلسفه معيوب پرسپوليسي‌ها، ريشه همه ناكامي‌ها به شعارهاي اعتراضي تماشاگران بر مي‌گردد؛ اينكه حميد استيلي هنوز تركيب اصلي‌اش را (از شخص دروازه‌بان تا بازيكن نوك حمله) نشناخته، اينكه كادر فني قرمزها كه پنج هفته براي رونمايي از پرسپوليس رويايي فرصت مي‌خواست، حالا بعد از 11 مسابقه هنوز هم عملكرد قابل دفاعي ندارد، اينكه بود و نبود مازيار زارع در زمين «هيچ» فرقي با هم نمي‌كند و «سايه» آندو تيموريان هم هزار بار موثرتر از اوست و اينكه رفتار و گفتار مبهم مديرعامل سرخپوشان هم ثمره‌اي غير از افزايش حيرت و گيجي طرفداران ندارد، همه و همه معضلاتي هستند كه لابد ريشه آنها همين رفتارهاي پرخاشگرانه تماشاگران است!

 

كساني كه امروز به غيرمنصفانه‌ترين شكل ممكن هواداران را متهم مي‌كنند به اينكه هيچ فرصتي براي كار در آرامش به آنها ندادند، لابد فضاي منحصربه فرد قبل از داربي تهران را از ياد برده‌اند؛ آنجا كه تنها يك نمايش نسبتا مطلوب و البته بي‌نتيجه در برابر ذوب‌آهن، باعث شد همه دور هم جمع شوند و از تماشاگر و پيشكسوت گرفته تا منتقد و كارشناس، براي تيم پالس‌هاي مثبت و روحيه‌بخش بفرستند. حاصل آن همه انرژي گذاشتن آيا، غير از اين بود كه سرخپوشان ضعيف‌ترين نمايش دو دهه اخير خودشان در تاريخ داربي‌ها را ارايه دادند؟ چرا و چطور آدم‌هايي كه براي توجيه شكست‌هايشان، فهرست بلندبالايي از دلايل رنگارنگ را رديف مي‌كنند و هميشه هم اعتراض هواداران را بر صدر اين سياهه مي‌نشانند، حتي براي يك بار به اين فكر نكرده‌اند كه شايد عدم كفايت و توانايي خودشان باعث به وجود آمدن بخشي از اين مشكلات شده باشد؟ آيا واقعا اعتراف به «نتوانستن»‌ اينقدر دشوار است كه خرد و معرفت را هر دو با هم به زوال بكشاند؟

ظاهرا مشكل اصلي به تفاوت برداشت‌ها از مفهوم «تعصب» برمي‌گردد. آنان كه امروز فريادهاي اعتراضي روي سكوها را تاب نمي‌آورند و به همين بهانه «عشق» هواداران را كتمان مي‌كنند، انتظار دارند طرفدار با تعصب تحت هر شرايطي سكوت كند، خون دل بخورد و هر اتفاق نامباركي رخ داد، هيچ واكنش تلخي نشان ندهد.

 

چنين تعريفي البته نه برازنده تماشاگران شيفته و واقعي فوتبال، كه تصوير عده‌اي بي‌اراده و بي‌تفاوت است. «اعتراض»، حق مسلم همه اجتماعات مدني تشكل يافته از انسان‌هاي همفكر به شمار مي‌آيد و قطعا طرفداران فوتبال هم از اين قاعده مستثني نيستند. كاملا قبول داريم كه گاهي شكل، سوژه يا زمان اين اعتراض‌ها از سوي هواداران پرسپوليس نامناسب بوده است، اما يقينا نمي‌توان همه مشكلات اين روزهاي سرخپوشان را معلول اين ماجرا دانست. پرسپوليس آقاي استيلي «بيمار» است و بدون هيچ ترديدي مرض اين تيم، در درجه اول مربوط به نقصان‌هاي فني و مديريتي مي‌شود.

به اين راحتي‌ها نمي‌توان انگ بي‌تعصبي زد به مردماني كه بدون هيچ چشمداشتي، بي‌قرارداد و پيش‌پرداخت و قسط و پاداش، پاي تيم محبوب‌شان مي‌ايستند و حتي با اعتراض كردن‌شان هم اول ذهن و اعصاب خودشان را به قربانگاه مي‌كشانند. شايد صفت سنگين بي‌تعصب، بيشتر برازنده آناني باشد كه براي رسيدن به پرسپوليس از هيچ كوشش و كارشكني و مشقتي پرهيز نكردند و حالا هم بي‌توجه به آنچه بر «تيم مردم» مي‌گذرد، جانانه به جايگاه نارواي خودشان چسبيده‌اند!

* رسول بهروش

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)