مرجع خبری پرسپولیس : تيمي كه به جام جهاني 1998 فرانسه رفت مجموعه‌اي متشكل از برگزيدگان يك نسل طلايي در فوتبال ايران بود كه شايد تا مدت‌ها تكرار شدني نبود. آن تيم 30 نفره ستاره‌هايي را درون خود داشت كه در فوتبال ايراني هر كدام براي خود يلي به حساب مي‌آمدند. از بين اين همه «يل بي‌ادعا» و آن مجموعه رشك‌برانگيز آسيايي، پرسپوليس بيشترين سهم را در «تيم رويايي 98» داشت؛ احمدرضا عابدزاده، نيما نكيسا، نادر محمدخاني، افشين پيرواني، رضا شاهرودي، مهرداد ميناوند، كريم باقري، حميد استيلي و نعيم سعداوي 9 بازيكني كه به غير از دو نفر، بقيه در جام جهاني بازي كردند، همه ستاره‌هاي پرسپوليس به حساب مي‌آمدند.
اين اتفاق حتي در مقايسه با تيمي كه به رهبري محمد مايلي‌كهن به جام ملت‌هاي 1996 امارات رفت كمتر ديده شد چرا كه تيم 98 كمتر پرسپوليسي بود! مايلي‌كهن كه همواره خود را يك پرسپوليسي اصيل مي‌داند 13 بازيكن سرخپوش را به اردوي تيم ملي دعوت كرد و در تمام دوران سرمربيگري‌اش در تيم ملي به بازيكنان تيم محبوبش اهميت فوق‌العاده‌اي مي‌داد تا جايي كه بارها صداي دوستداران حريف سنتي و داعيه‌داران حضور در تيم ملي از اردوي رقيب را درآورد. علاوه بر 9 بازيكن پرسپوليس كه از اين تيم به جام جهاني رفتند، ستاره‌هاي تيم ملي همه پرسپوليسي‌هاي جدا شده از پرسپوليس بودند؛ علي دايي، محمد خاكپور و مهدي مهدوي‌كيا. آن روزها طرفداران پرسپوليس مقابل دوستداران حريف سنتي سرشان را بالا مي‌گرفتند و در كري‌هاي رايج از اين «برتري» براي به در بردن حريف از ميدان نهايت استفاده را مي‌بردند.
آنها خوشحال بودند از اينكه تيمي كه بعد از 20 سال جهاني شده يك تيم كاملاً پرسپوليسي بود با ستاره‌هاي دوست داشتني و توانمند و اين مي‌توانست سند قابل اعتنايي در افتخارات باشگاه و البته دليلي بر برتري در كري‌هاي معمول هواداري باشد.
***
علي دايي زياد پرسپوليسي نبود يا در حالتي ديگر نسبت به بازيكنان پرسپوليس ديد فوق‌العاده‌اي نداشت. او همواره 3 يا 4 سرخپوش را در ليست خود قرار مي‌داد و بعضاً با كمي عناد ورزي يا كج سليقگي از يكي دو مهره آماده و توانمند اين تيم به راحتي عبور مي‌كرد. افشين قطبي كه سرمربي تيم ملي شد خيلي‌ها منتظر تغيير اوضاع بودند و در واقع دوباره انتظار يك تيم ملي كاملاً پرسپوليسي را مي‌كشيدند كه البته تصور اشتباهي هم نبود. قطبي در نخستين ليستي كه منتشر كرد 9 پرسپوليسي را به اردو فرا خواند تا ثابت كند كمي احساس و كمي اعتقاد ويژه را به تفكراتش اضافه كرده است. اين گستره 9 نفره اما با افت پرسپوليس و كسب نتايجي كه همسنگ شأن اين تيم نبود كم‌كم لاغر و لاغرتر شد. قطبي در دوره قبلي از 6 پرسپوليسي دعوت كرد كه البته فقط از نيمي از آنها استفاده كرد.با شروع ليگ نهم و تغيير چهره پرسپوليس و سياست خاص عباس انصاري‌فرد در جذب بهترين‌هاي تيم‌هاي ديگر، پرسپوليس تبديل به مجموعه‌اي از خوب‌هاي ليگ شد اما در سومين ليستي كه بعد از شروع ليگ برتر اعلام شد حتي احساس و اعتقاد ويژه قطبي نيز باعث نحيف‌تر نشدن كلوني پرسپوليسي‌هاي تيم ملي نشد. ديروز افشين قطبي تنها دو بازيكن پرسپوليس – ميثاق معمارزاده و مجتبي زارع – را به اردوي تيم ملي فرا خواند كه اگر اين دو خوش شانس باشند و قلم قرمز روي نامشان كشيده نشود، نهايتاً نيمكت تيم ملي را اشغال خواهند كرد!
***
شايد مرور زمان اهميت رخ دادن اين اتفاق ويژه را براي پرسپوليسي‌ها از بين برده باشد و شايد مثل بسياري از مسائل مهم بتوان از كنار اين اتفاق نيز راحت عبور كرد اما احتمال كمي وجود دارد تا با واگويه حقيقت‌ها و قياس پرسپوليس 10 سال پيش و تيم امروزي به حركت بازيكنان در جهت «بهتر شدن» يا «بهتر ديده شدن» كمك كرد. امروز از مديران، مربيان و البته خود بازيكنان پرسپوليس بايد اين سوال اساسي را پرسيد كه «چه بر سر پرسپوليس آمده كه تنها 2 بازيكن ذخيره در تيم ملي دارد؟» آيا اين هشداري است براي تيمي كه هر روز در جهت «متوسط‌تر شدن» گام‌هاي بلندي برمي‌دارد؟ شايد هم بتوان به خود بازيكنان رسيد، آنهايي كه فكر مي‌كنند مي‌توانند از اين پرسپوليس به تيم ملي برسند اما هرگز نمي‌دانند ديگر اين پرسپوليس متوسط برخلاف دهه گذشته يا قبل‌تر از آن در زمان آقايي پرسپوليس در دهه 60 و 50 پلي به سوي تيم ملي نيست و شايد در آينده هم نتواند باشد. واقعاً بر سر اين پرسپوليس چه آمده است؟
 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)