به بهانه کاهش سهمیه ایران در لیگ قهرمانان آسیا

مرجع خبری پرسپولیس : از كوروش به كفاشيان رسيدن، آهنگ اضمحلال تدريجي صدها نسل است؛ شايد مسافتي به درازاي فاصله بناي سنگي تخت‌جمشيد كه اين روزها ترك خوردنش خبر اول رسانه‌هاست، تا ساختمان شيك و توخالي فدراسيون فوتبال در خيابان سئول تهران!

 

1- فدراسيون فوتبال ايران در چهار سال گذشته ناكامي‌ها و بحران‌هاي پرشماري داشته است.

مي‌شود دوباره مهم‌ترين‌شان را برشمرد، يا اصلا مي‌شود به عنوان مشتي از خروار، به همين آخرين‌شان يعني حذف قطعي تيم اميد از المپيك 2012 اشاره كرد. ما اين سال‌ها بيش از گذشته به شرم، عجز و سرشكستگي خو گرفتيم و رفته رفته باختن و نتوانستن، به بخشي از اجزاي وجودي‌مان تبديل شد. با اين همه اما، صادقانه و از صميم قلب اعتراف مي‌كنيم خبري كه ديروز در مورد تلاش فدراسيون فوتبال براي قلب واقعيت و جعل حقيقت به گوش‌مان رسيد، بيش از گذشته روح و روان‌مان را آزرد، قلب‌مان را شكست و انديشه‌مان را به مسلخ و تباهي كشاند. نه؛ ما بارها باخته‌ايم و اين شكست‌هاي پي در پي، به تدريج همه‌مان را تا حد و اندازه‌هاي مشتي آدم بخت‌برگشته از پيش بازنده تنزل داده است، اما هنوز نمي‌توانيم باور كنيم به جايي رسيده باشيم كه عده‌اي به خودشان اجازه بدهند به همين راحتي بازي‌مان بدهند، به ما دروغ بگويند و به جاي عروسك‌هاي خيمه‌شب‌بازي به سخره بگيرندمان. كسي مي‌داند اين تاوان كدام گناه است كه مردم ما به اين سنگيني مي‌پردازندش؟!

 

2- بدون هيچ شك و شبهه‌اي اين يكي از بزرگترين رسوايي‌هاي فدراسيون علي كفاشيان است. وقتي ديشب خبر رسيد اسم ايران در بين كانديداهاي نهايي كسب عنوان بهترين فدراسيون سال 2011 وجود نداشته و مسوولان اين مجموعه به «دروغ» به مردم گفته‌اند كشورمان نامزد كسب چنين عنواني است، نتوانستيم موضوع را باور كنيم. مقايسه صفحه مربوط به اين خبر در سايت AFC و سايت فدراسيون فوتبال، شك‌مان را به يقين تبديل كرد كه پاي دروغي بزرگ و توهيني باورنكردني در ميان است، اما باز نمي‌توانستيم اين داستان را هضم كنيم. چرا و چطور شأن و و منزلت ما مردمان ايران زمين تا اين اندازه تنزل يافته است كه عده‌اي مي‌توانند به همين راحتي به چشمان‌مان زل بزنند و فريب‌مان بدهند؟ آيا جنس ما با جنس آدم‌هايي كه آن سوي آب زندگي مي‌كنند، نام آنها هم تصادفا «مردم» است و هر كسي يك بار به آنها دروغ بگويد بايد همه چيزش را بگذارد و برود، فرق مي‌كند؟ پس چطور ما اينجا هر لحظه دروغي تازه‌تر مي‌شنويم و حتي وقتي اين خلاف‌گويي‌ها فاش مي‌شود، باز انگار نه انگار؟!

 

3- دل‌مان براي خودمان مي‌سوزد و بيشتر از آن، براي فدراسيوني كه گمان مي‌كند با تصاحب مشتي عنوان كاغذي مي‌تواند خوشبختي را براي فوتبال اين مملكت به ارمغان بياورد. موفقيت و كاميابي، ربطي به اين افتخارات قلابي و واهي ندارد، كه اگر داشت، وقتي سه سال پيش «واقعا» عنوان بهترين فدراسيون آسيا را به دست آورديم، مي‌توانستيم سر و ساماني به وضعيت خودمان بدهيم و از اين رخوت و كسالت بيرون بياييم. اين همه زور زدن و حتي گاهي به دروغ و دغل متوسل شدن براي قهرماني در عالم كاغذها، چه ارزشي دارد وقتي در دنياي واقعي، زير بار انبوهي از شكست‌ها كمر خم كرده‌ايم؟ اصلا فرض كنيد ما نه روي سايت فدراسيون فوتبال، بلكه در واقعيت كانديداي فتح مقام بهترين فدراسيون قاره بوديم و حتي اين عنوان را از كشورهايي مثل ژاپن و قطر مي‌برديم؛ آيا باز اين به معناي پيشرفت حقيقي و بهبود وضعيت فوتبال كشورمان بود؟ نه آقايان؛ ما كجا و قهرمان شايسته آسيا كجا؟ ما كجا و ميزبان جام‌جهاني 2022 كجا؟ شايد بهتر باشد ما اول يك دفترچه يادداشت براي ثبت اسم بازيكنان اخطاري‌مان درست كنيم!

 

4- پادشاه نوشت «خدايا اين كشور را از دشمن، خشكسالي و دروغ در امان بدار» و ما ديشب قلب‌مان شكست وقتي فهميديم در همين كشور حتي استحقاق شنيدن يك خبر درست و صادقانه فوتبالي را هم نداريم. از كوروش به كفاشيان رسيدن، آهنگ اضمحلال تدريجي صدها نسل است؛ شايد مسافتي به درازاي فاصله بناي سنگي تخت‌جمشيد كه اين روزها ترك خوردنش خبر اول رسانه‌هاست، تا ساختمان شيك و توخالي فدراسيون فوتبال در خيابان سئول تهران!

 

* به قلم رسول بهروش

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)