مرجع خبری پرسپولیس : وحید هاشمیان که دیماه سال گذشته به پرسپولیس آمد با تاکید بر اینکه در آن مقطع هیچ مذاکره‌ای با استقلال نداشت، در مورد انتشار عکس دیدارش با حبیب کاشانی گفت: یک جوان گفت اجازه هست یک عکس یادگاری بگیرم اما فردا همان عکس در روزنامه‌ها بود!

 

به گزارش مرجع خبری و به نقل از مهر ، مهاجم با اخلاق فوتبال در گفتگویی تفصیلی به مسائل مختلفی اشاره کرد، که برخی از صحبت‌های وی به رسم امانت نزدمان باقی ماند:

 

* پیش از حضور در آلمان با پاس شکست تلخی را تجربه کردید و پس از حذف این تیم از  جام در جام آسیا به بوندس لیگا رفتید…

– وحید هاشمیان: انگار همین دیروز بود، در آن مسابقات ابتدا “سیب” اردن را در دو دیدار رفت و برگشت با نتیجه 10 بر 3 شکست دادیم.

در دور بعد با الطلبه عراق بازی داشتیم که در بازی رفت در تهران با یک گل شکست خوردیم. برای بازی برگشت 5-6 روز زودتر به عراق رفتیم، تیم پاس آن زمان بسیار قوی بود که مهدی مهدوی‌کیا، فرهاد مجیدی و محمدرضا مهدوی را هم به عنوان یار کمکی گرفتیم، آن بازی زمان صدام برگزار شد و در حالیکه همه چیز به سود تیم میزبان بود به تساوی یک بر یک دست یابیم و حذف شدیم.

 

* اما آن پاس با پاس امروز تفاوت‌های زیادی دارد…

– من یادم نمی‌آید بازیکنان پاس داور را بزنند و یا چنین مسائلی در طول تاریخ این باشگاه رخ داده باشد. همچنین شما نگاه کنید هر چه مدیر خوب، مربی خوب و بازیکنان مطرح در لیگ ایران پاسی هستند. از محمود یاوری، اصغر شرفی، مهدی دینورزاده، حسین فرکی گرفته تا مربیان امروزی از جمله اصغر مدیرروستا، مهدی تارتار و … همه پاسی هستند. بازیکنان مطرحی هم از این تیم به لیگ معرفی شد که نمونه‌های زیادی هستند.

* بعد از 11 سال حضور در اروپا به ایران برگشتید، چه تفاوت‌هایی نسبت به گذشته در لیگ مشاهده کردید؟

همه چیز را نمی‌توان منفی دید، متاسفانه در ایران عادت داریم از همه چیز انتقاد کنیم. فکر می‌کنم اگر ما را به بهشت هم ببرند ایراد می‌گیریم. امروز نسبت به 12 سال پیش فوتبال ایران سازمان یافته‌تر شده، سازمان لیگ داریم، فدراسیون قوی‌تر شده‌ و برنامه داریم. یادم هست در گذشته برنامه‌ریزی‌ها بسیار ضعیف بود و حتی یک بار پرسپولیس به خاطر تعویق بسیاری از بازی‌هایش از ادامه لیگ کنار کشید. امروز باشگاه‌ها سازمان‌یافته‌تر شده و دیدشان به فوتبال حرفه ای‌تر است. البته در گذشته پول در فوتبال نبود. تیم‌های متمول وجود نداشتند و اکثر بازیکنان دوست داشتند در تیم‌های تهرانی مانند پرسپولیس و استقلال بازی کنند.

 

* اما حالا شرایط کاملا برعکس است؟

– بله دقیقا، در این سال‌ها ناگهان باشگاهی مانند فولاد در تیمش سرمایه گذاری کرد و بازیکنان مطرحش را نگه داشت، پس از آن تیم‌های اصفهانی پلی اکریل، ذوب‌آهن و سپاهان با سرمایه گذاری، اجازه ندادند ستاره‌های خود به تیم‌های دیگر بروند. آنها نه تنها بازیکنان خود را حفظ کردند بلکه بازیکنان تهرانی را هم خریدند و مربیان تهرانی را هم به تیم‌های خود بردند. البته من دوست دارم تیم‌های شهرستانی قوی باشند اما ارزشمندتر آن است که در کنار بازیکنان خارجی، با بازیکنان خودشان و با تکیه بر نفرات بومی شرایط لازم را برای حضور قدرتمند در مسابقات فراهم کنند که در اینصورت چند قطبی شدن به سود فوتبال ایران است.

متاسفانه در ایران به  لیگ‌های جوانان و نوجوانان زیاد توجه نمی شود و کمتر دیدم روزنامه‌ها هر روز از این تیم ها خبری بگذرند. این خبرها می تواند به مربیان و بازیکنان جوان و نوجوان انگیزه بدهد تا پدیده‌ها و نفرات مستعد کم کم خود را به فوتبال ایران معرفی کنند. امروز بازیکنان هم توجه بیشتری نسبت به گذشته به خودشان دارند زیرا می‌دانند هرچه بهتر کار کنند، پول بیشتری بگیرند.

* این موضوع درست است که ورود پول ضربات بزرگی به فوتبال و بازیکنانی ایرانی وارد کرد.

– حضور پول در فوتبال محاسنی داشته که ما به سمت حرفه ای شدن برویم. البته مضرات زیادی هم داشته زیرا پول دست مدیران و کسان درستی نیفتاده است که بتوانند کارهای اصولی، پایه ای و زیربنایی کنند، همیشه پول عمده ای بوده است که پخش شده تا تیم آنی نتیجه بگیرد و بعد هم که پول از دست رفت، بازده لازم را نداشت. همچنین بعضی‌ که در فوتبال سرمایه‌گذاری کردند، برگشتی ندیده، دلزده شدند و برخی از تیم‌ها هم از بین رفتند.

* البته به نظر می‌رسد برخی از بازیکنان ایرانی شایسته پولی نیستند که دریافت می‌کنند؟

– شاید به نظر بعضی‌ها بازیکنان نسبتاً پول خوبی می‌گیرند اما فوتبال ورزش ساده‌ای نیست و در ایران هم برای فوتبالیست‌ها گارانتی وجود ندارد. خدایی نکرده اگر رباط صلیبی بازیکنی پاره شود و دیگر نتواند فوتبال بازی کند، دیگر هیچ چیزی ندارد و تنها همان پول را دارد. شما نگاه کنید از روز اول که به پرسپولیس آمدم تا به امروز تنها دو روز تعطیل بودیم. رقابت نزدیک، استرس بالا و انتقادات بسیار از بازیکنان صورت می‌گیرد و همین نیست که یک طرفه بگویید و تمام شود و برود. در مجموع اما فوتبال ما در مسیر حرفه‌ای گام گذاشته و این شروع کار است که باید با رفع نقاط ضعف هر روز به سوی ها بهتر شدن پیش برویم.

 

* در این مسیر حرفه‌‎ای چه نواقص عمده ای وجود دارد که باید برطرف شود؟

– مشکل لیگ ما تنها مشکل زمانی است که با توجه به آماده سازی تیم ملی و تعطیلات رسمی که داریم زمان برای برگزاری مسابقات لیگ کمتر شود و بیش از همه به تیم‌هایی که نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا هستند، فشار مضاعفی وارد شود. شاید راهکار آن کاهش تعداد تیم‌‌های حاضر در لیگ است زیرا برگزاری مسابقات با 14 یا 16 تیم باعث می‌شود با کمبود زمان هم مواجه نشویم.  حرف من این است اگر بتوانند مسابقات را با 18 تیم برگزار کنند و زمان لازم هم وجود داشته باشد، بد نیست اما اینکه زمان کم بیاوریم و در نهایت 3 روز به 3 روز بازی بگذارند تا تنها مسابقات تمام شود که این مسئله به تیم‌ها و بازیکنان لطمه می‌زنند.

* آیا کاهش تیم‌ها به فوتبال ما ضربه نمی‌زند؟

– کاهش تعداد تیم‌ها مشکلاتی را به همراه دارد، بطور مثال اگر مسابقات با 18 تیم برگزار و تیم‌ها در کل کشور پخش شوند، باعث می‌شود بازیکنان مستعد تمام شهرهای کشور فرصت نمایش توانایی‌های خود را بدست آورند اما وقتی تعداد تیم‌ها کم شود و شهرهایی مانند تبریز، کرمان و … نماینده‌ای درلیگ نداشته باشند یکسری از بازیکنان مستعد این تیم‌ها به راحتی دیده نمی‌شوند زیرا به دسته پائین‌تر می‌روند و با توجه به اینکه در ایران تنها به لیگ برتر توجه می‌شود، این استعدادها از بین می‌روند. در مجموع اگر واقعاً مشکل زمانی وجود دارد بهتر است تعداد تیم‌ها را کاهش دهند.

* با توجه به این مشکلات چرا تصمیم گرفتید برای ادامه فوتبال خود به ایران بیائید؟

– من می‌خواستم در آلمان و تیم دسته اولی بازی کنم و مطمئن بودم هانوفر سقوط نمی‌کند اما تیم ما در 13 بازی پایانی تنها یک امتیاز گرفت و ناباورانه به دسته پایین‌تر سقوط کرد. در آن مقطع با توجه به سنم انگیزه نداشتم دیگر در لیگ دسته دوم آلمان بازی کنم و حضور در چنین مسابقاتی برایم سخت بود. چندین پیشنهاد از تیم‌های استرالیایی و ‌آلمانی داشتم اما به مدیر برنامه‌ام گفتم دو هدف دارم یا در بوندس لیگا بازی می‌کنم و یا به ایران برگشته و در یکی از تیم‌های تهرانی بازی کنم.

* یعنی هیچ پیشنهادی از تیم‌های دسته اول آلمانی نداشتید؟

– از فرایبورگ هم پیشنهاد داشتم اما در نهایت آنها یک مهاجم 20 ساله را به خدمت گرفتند. پس از آن شرایط برای حضورم در تیم‌های آلمانی فراهم نشد، گرچه اگر زودتر اقدام می‌کردم این فرصت را داشتم به یک تیم خوب بروم ولی هیچوقت فکر نمی‌کردم هانوفر سقوط کند. دو سه تیم تهرانی مانند نفت تهران، پیکان و صبای قم صحبت‌هایی با من داشتند اما فکر کردم صلاح نیست در آن تیم‌ها بازی کنم که در نهایت پرسپولیسی‌ها با من تماس گرفتند. پرسپولیس پرطرفدارترین تیم ایران و آسیاست و خیلی خوشحالم که این تیم را انتخاب کردم.

* در آن مقطع استقلالی‌ها هم با شما مذاکره کرده بودند؟

– هیچ مذاکره‌ای از سوی استقلال با من نشد و پیشنهادی برای حضور در این تیم نداشتم.

* جریان مذاکره شما با حبیب کاشانی در کافی شاپ چه بود؟

– من با حبیب کاشانی به کافی شاپ نرفتم. کافی شاپ جایی است که برای خوردن قهوه به آنجا می روند نه مذاکره. ما به رستوران یکی از هتل‌های تهران رفتیم، البته دفعه اولم نبود با حبیب کاشانی ناهار می‌خوردم. آقای کاشانی دوست و برادر بزرگتر من است و آن روز صددرصد هیچ مذاکره جدی با هم نداشتم و تنها یک دیدار دوستانه بود. در آن نشست علاوه بر صحبت‌های دوستانه ایشان در مورد وضعیتم پرسید و چون اعلام کرده بودم، ممکن است دیگر بازی نکنم، از سوال کرد که می‌خواهید به فوتبال ادامه دهید یا نه…

* و آن عکسی که از شما در روزنامه ها چاپ شد را چه کسی گرفت؟

– در حال خوردن غذا بودیم که یک پسر نوجوان از من خواست با او عکس یادگاری بگیرم و به من به شوخی به آن پسر گفتم این عکس را توی اینترنت نگذارد اما در نهایت روز بعد دیدم عکس من در روزنامه‌های ورزشی چاپ شده است.

* مذاکرات جدی شما برای پیوستن به پرسپولیس چه زمانی آغاز شد؟

– چند روز بعد حبیب کاشانی با من تماس گرفت و پیشنهاد جدی را مطرح کرد و به من گفت دوست دارید در پرسپولیس بازی کنید؟ من گفتم فعلاً کارهای مربیگری‌ام را انجام می‌دهم. گرچه اول فصل هم با پرسپولیس یک صحبت کوچک داشتم اما در نهایت آن مذاکرات جدی باعث شده به پرسپولیس بیایم.

* همان روزها شایعه شده بود که وحید هاشمیان به خاطر مشکلاتش با علی دایی به پرسپولیس نیامده است.

–  مگر الان در پرسپولیس بازی نمی‌کنم؟ هیچ موقع به جز مقطعی که در بوخوم حضور داشتم با مربی تیم مشکلی نداشتم. من کار خودم را بلدم؛ کتانی‌ام را می پوشم، به تمرین می‌روم و سعی می‌کنم در تمرین جزو بهترین نفرات باشم. اگر مربی تصمیم گرفت از من استفاده کند در زمین مسابقه هم برای موفقیت تیم تمام تلاشم را به کار می‌بندم اما اگر نیمکت نشین هم شوم بیش از گذشته تلاش کرده و می جنگم تا به ترکیب اصلی برگردم، پس کاری به مربی ندارم.

* البته اگر از ابتدای فصل به پرسپولیس می‌آمدید، هم برای پرسپولیس و هم برای شما وضعیت بهتر بود؟

– آدم شرایط آینده را نمی‌تواند پیش‌بینی کند و بداند چه اتفاقی خواهد افتاد. کسی فکر نمی‌کرد بوخوم به دسته دوم برود و اگر می‌دانستم بوخوم سقوط می‌کند، منیجرم زودتر با تیم‌های دیگر مذاکره می‌کرد و کار به روز آخر نمی‌کشید. در آن مقطع پیشنهاداتی داشتم اما پس از سقوط تیم یارگیری‌ها شده بود و مشکلاتی برای حضورم در تیم دیگر وجود داشت. مشکل دیگری هم بوجود آمد که لیست‌ها بسته بود و نمی‌توانستم به ایران بیایم، یک قانونی در لیگ بود که اگر تاریخی رد شود و یا چند بازیکن جذب شود، تیم‌ها نمی‌توانند بازیکن بگیرند که این مسئله شامل حال من می‌شد.

* دلیل اصلی مصدومیت‎های شما چه بود؟ فکر نمی‌کنید زیاد مصدوم می‌شوید؟

– در یک بازی پایم پیچ خورد که مسئله ای عادی است. دیگری هم یک گرفتگی ساده بود که در نهایت با فشار آوردن به کشیدگی تبدیل شد اما تنها مصدومیتم 6 هفته طول کشید، خیلی زود برگشتم و توانستم در زمان‌های کوتاهی که برای پرسپولیس به میدان رفتم برای این تیم تاثیرگذار باشم.

 

http://up.perspolisnews.com/images/1icxrwt1h6zeqsdgpn.jpg

 

* شهرآود 70 یکی از مهمترین بازی‌هایی بود که در آن شرکت کردید ولی بعد از آن بازی انتقاداتی از عملکرد شما مطرح شد، آن انتقادات چه بود؟

– باور کنید نمی‌دانم، بعد از بازی به من گفتند در نشست خبری از دایی انتقاد شده که وحید هاشمیان کند شده است، خودم بابت این انتقادات شوکه شدم، من چهار هفته مصدوم بودم و تازه به زمین آمدم که ضربه‌ام با بدشانسی از بالای دروازه به اوت و یک پاس هم به هادی نوروزی دادم که ضربه وی با بدشانسی به بازیکن خودمان برخورد کرد. نمی‌دانم در آن چند دقیقه باید چه‌کار می‌کردم اما در بازی رفت برابر بنیادکار ازبکستان و دیدار با ذوب‌آهن با بازی خوبم پاسخ آنها را دادم. البته بعضی از تشویق‌ها یا ضد تشویق‌ها که در ورزشگاه‌ها شنیده می‌شود و یا مطالبی که برخی روزنامه‌ها می‌خوانید، به نظر من در ایران عادی نیست.

 

* منظورتان از عادی نبودن چیست؟

– بطور مثال کسانی را تشویق می‌کنند که اصلا نباید بکنند و یا کسانیکه باید تشویق کنند، را تشویق نمی‌کنند. به نظر من شعارها و انتقاداتی که می‌‎شود خودجوش نیست که این مسئله در کل فوتبال ایران وجود دارد.

 

* اما در چندماه اخیر بیشتر این مسئله در پرسپولیس دیده شده است، قبول دارید؟

– در بعضی از بازی‌ها از دقیقه 60 علیه تیم شعار می‌دهند. من تماشاگران پرسپولیس را از زمانیکه در پاس بودم، می‌شناسم. آنها بسیار متعصب بوده و قطعا هیچ تماشاگری از اواسط بازی انتقاد کنند. کسانیکه این مسائل را مطرح می‌کنند را باید تماشاگرنما نامید نه هوادار تیم. تماشاگران اصلی تا آخرین دقیقه در ورزشگاه مانده و پشت سر تیم هستند. آنها می‌دانند پرسپولیس سال‌های خوب و بد زیادی داشته است. مثلا بایرن مونیخ همیشه در آلمان قهرمان می‌شود اما ببینید این فصل به چه وضعیتی افتاده، این اتفاقات جزو فوتبال است.

 

 

* آیا جناح بندی خاصی بین تماشاگران پرسپولیس وجود دارد؟

– از دسته بندی و جناح بندی اطلاعی ندارم. هواداران پرسپولیس، تیمی که پرتماشاگرترین تیم ایران است، همیشه به ما لطف داشته‌اند اما بعضی وقت‌ها انتظار ندارند ما در حالیکه در دهانه دروازه بنیادکار قرار داشته و می‌خواهیم گل تساوی را به ثمر برسانیم، روی توپ برگشتی گل خورده و سه بر یک مغلوب شویم. البته در این فصل بدشانسی هم آورده‌ایم، مثلا در بازی با استقلال ما سراسر هجومی بودیم اما در نهایت بازی را به حریف واگذار کردیم.

 

* آیا زمانی که بوخوم درحال سقوط بود، هواداران از تیم حمایت می‌کردند یا علیه مدیریت، کادر فنی و بازیکنان شعار می‌دادند؟

– ما در برخی از بازی‌ها با نتیجه 3‌ بر صفر یا 4 بر صفر شکست می‌‍خوردیم اما در پایان مسابقه و در تمام تیم‌های آلمانی بازیکنان تیم به سمت تماشاگران می‌روند از سوی آنها تشویق می‌شوند. بازی همیشه ادامه دارد و با یک برد و یک باخت بازی تمام نمی‌شود. البته این اتفاق بارها در فوتبال ایران رخ داده است، مثلا سال گذشته تماشاگران تیم ما، مربی را نمی‌خواستند و مشکلی در این خصوص وجود داشت. همه جای دنیا این مسئله وجود دارد. مربی کلن را چندی پیش به خاطر این مسائل برکنار شد اما در آلمان این مسئله خودجوش است ولی اینجا خیلی هم خود جوش نیست!

 

 

* خیلی‌ها اعتقاد دارند بعد از شکست تیم باید بازیکن ناراحت باشد یا گریه کند، موضوعی که با دیدگاه‌های شما مغایرت دارد.

– در این چند سال یادم نمی‌آید بعد از بدترین باخت بازی گریه کنم. فوتبال است، برد، باخت و لحظات سخت و تلخ دارد. بعد از باخت در هر مسابقه باید فکر کرد و با آنالیز و بررسی که توسط مربیان انجام می‌شود، علت باخت را متوجه شد. این نباید تنها معطوف به مربیان باشد بلکه بازیکن خودش را آنالیز کند که چرا بد بازی کرده است، آیا تغذیه‌ و استراحت مناسب نبوده، فکرش مشغول بوده، شرایط روحی خوبی نداشته و یا واقعا بازی سختی بوده است. وقتی می‌بازیم بازی تمام شده و باید به فکر مسابقه بعدی بود زیرا نباید اجازه داد با نارحتی دیدار گذشته در مسابقه بعدی شرکت و با استرس به میدان رفته و نتوانید در این بازی هم خوب کار کنید.

 

 

* عملکرد خودتان را در این مقطع زمانی که در پرسپولیس حضور داشتید، را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

– وقتی یک تیم خوبی بازی می‌کند روی تمام بازیکنان، مربی و باشگاه تاثیر می‌گذارد، به همین دلیل باید وضعیت من را هم با شرایط پرسپولیس سنجید. به نظرم با توجه به دور بودنم از فوتبال و مصدومیت‌هایی که داشتم، در مقاطعی که به میدان رفتم، بازی‌های قابل قبولی را برای پرسپولیس انجام دادم. البته به جز بازی با بنیادکار که من هم جزو نفراتی بودم که عملکرد خوبی نداشتم. در این مدت از موقعیت‌های گلزنی که یک نیمه شانس در بازی با استقلال و یک شانس در بازی با ذوب‌آهن داشتم، یکی را به گل تبدیل کردم. قطعاً اگر زودتر به تیم می‌آمدم و در بدنسازی‌های پیش از فصل حضور داشتم می‌توانستم بیشتر به تیم کمک کنم.

 

* آیا امروز به شناختی رسیده‌اید که دلیل نوسانات بسیار پرسپولیس و شکست‌های آن را در این فصل بیان کنید؟

– نوسان تیم فقط تنها به 5 بازی که پرسپولیس شکست خورد باز می‌گشت اما در این فوتبال خیلی‌ها نتایج تیم ما را خصوصاً بازی با مس را فاجعه می‌دانند گرچه مس یکی از بهترین تیم‌های لیگ است و ما اگر بازیکنان در نیمه نخست دقت بیشتری می‌کردند می‌توانستیم آنها را با سه گل شکست دهیم.
شما ببیند پرسپولیس دو سال پیش مقابل تیمی قطری با 5 گل شکست خورد اما متاسفانه امروز در پرسپولیس از یک مسئله کوچک یک اتفاق  بزرگ می‌سازند. البته تماشاگران هم حق دارند زیرا دوست دارند پرسپولیس همیشه جزو تیم‌های بالای جدول باشد. در حال حاضر دو بازی دیگر در لیگ داریم که بازی‌های سختی هستند اما با پیروزی در آنها می‌توانیم در جدول رده‌بندی جایگاه‌ بهتری را کسب کنیم، جام حذفی هم هنوز پیش رو است که می توانیم در آن مسابقات هم نتایج خوبی را کسب کنیم.

 

* یعنی به قهرمانی پرسپولیس در جام حذفی امیدوار هستید؟

در جام حذفی هر امکانی وجود دارد و احتمال قهرمانی تیم ما زیاد است. البته این را نباید فراموش کنیم جام حذفی ایران زمانی برگزار می‌شود که همه بازیکنان سایر تیم‌ها استراحت می‌کنند و نفراتی که تیم‌شان به فینال می‌رسد باید 25 روز بیشتر از سایر بازیکنان تمرین کنند. ای کاش برنامه‌ریزی‌ها طوری بود که در وقتی های مرده این مسابقات برگزار می‌شد.

 

* ولی در مجموع هواداران پرسپولیس از شرایط تیم راضی نبوده و خواستار تغییرات در تیم هستند.

– یک سوالاتی است که باید مدیریت به آن پاسخ دهد و یک سوالاتی هست که من می‌توانم جواب آنها را بدهم. این سوال شما را باید مدیریت باشگاه پاسخ دهد. اگر مدیر بودم شاید از اول یک کار دیگر انجام می‌دادم اما من مدیر نبودم و جوابگوی آن هم نباید من باشم، یا مربی هم نیستم. من در جایگاه بازیگری می‌توانم در خصوص خودم نظر بدهم. محافظه کاری هم نمی‌کنم اما سیستم فکری من با سیستم فکری فرد دیگر فرق می‌کند. شاید من الان یک بازیکن آزادم و فشاری روی من نیست و می گویم اگر اینگونه می‌شد یا از آن سیستم استفاده می‌شد، بهتر بود اما شاید اگر مربی یا مدیر بودم، ضریب اشتباهاتم از آنها بیشتر بود.

 

* این اعتقاد وجود دارد که اختلاف حبیب کاشانی و علی دایی عامل ناکامی‌های پرسپولیس بوده است، آیا چنین مسئله ای در پرسپولیس وجود دارد.

– آنچه من با چشم خودم دیده ام را می‌گویم که کاشانی و دایی رابطه خوبی با هم دارند، هم کاشانی از دایی حمایت می‌کند و دایی هم به کاشانی خیلی احترام می‌گذارد. ضمن اینکه خود کاشانی دایی را به پرسپولیس آورده است، پس رابطه خوبی بین آنها بوده است که از بین اینهمه مربی آقای کاشانی، علی دایی را به پرسپولیس آورده است. البته من پیگیر اخبار و اتفاقات پشت پرده نیستم و نمی دانم چه خبر است اما چیزی را نمی‌بینم.

 

* اما می گویند همه چیز از درگیری آن لیدر با علی دایی شروع شد.

– من نمی‌دانم، این را از خودشان بپرسید نه من.

 

* در این روزها شاهد هستیم برخی از بازیکنان پرسپولیس عملکرد بهتری دارند اما نیمکت نشین می‌شوند و برخی به میدان می‌روند که از فرصت‌ها به خوبی استفاده نمی کنند؟

– من نمی توانم در این مورد نظر بدهم اما باید دید مربی چقدر مهره در اختیار دارد.

 

* این مشکل اساسی فوتبال ماست که به خوبی نمی‌توانند مهاجمان را تغذیه کنند. این مسئله را قبول دارید؟

– برای گل زدن ابتدا مهم است مهاجم گلزن باشد و شرایط گلزنی برایش فراهم شود، یک زمانی هست که مهاجم گلزن است اما شرایط گلزنی برایش فراهم نمی شود.  در کل فوتبال مان کمتر بازیکنانی داریم که مانند علی کریمی، محرم نویدکیا و محمد نوری پاسهای خوب و راحت بدهند و مهاجمان را در موقعیت مناسب قرار دهند. این بازیکنان در فوتبال ما انگشت شمارند که با هوش خود بتوانند ضمن بازیگردانی مهاجمان را در موقعیت گلزنی قرار دهند. مشکل دیگری که در تیم ملی و باشگاه‌ها وجود دارد، این است که سیستم‌های تاکتیکی، ایده‌ها و الگوهای لازم در تمرینات برای بازیکنان وجود ندارد که ملکه ذهن آنها شده، حرکت هم را بدانند و آن را اتوماتیک وار در مسابقات اجرا کنند. فکر می‌کنم تنها در ذوب آهن چنین مسئله ای دیده می‌شود.

 

* برای ارتقای مدرک مربیگری چه زمانی در کلاس‌ها شرکت می‌کنید؟

– مدرک B مربیگری را گرفتم و قرار بود زمستان هم در کلاس A شرکت کنم که با پرسپولیس قرارداد بستم که این مسئله عقب افتاد. احتمالا در ماه آگوست برای گرفتن این مدرک در کلاس‌ها مرتبط شرکت خواهم کرد. البته برای مربیگری ثبت نام کردم و منتظرم این اتفاق به زودی رخ دهد. اگر شد وارد می‌شویم و اگر نشد با پارتی بازی وارد یکی تیم‌های خوب می‌شوم! البته شوخی کردم.

 

* پیش از حضور در آلمان ضربات ایستگاهی خوبی می‌زدید اما امروز دیگر پشت توپ نمی‌ایستید…

– در گذشته کاشته زیاد می‌زدم و خیلی هم برای زدن درست آن تمرین می‌کردم اما امروز روی ضربات ایستگاهی بازیکنان زیادی پشت توپ می‌روند و حتی سر آن دعوا هم می‌شود که من حوصله این مسائل را ندارم.

 

* آیا مصدومیتی که در دیدار با آنگولا داشتید باعث شد از دوران اوج دور شوید؟

– من چندین سال کمر درد داشتم ولی در آن بازی کمر دردم بیشتر شد. البته پیش از جام جهانی هم از ناحیه رباط داخلی پا دچار مصدومیت شدم و خیلی فشار آوردم که زود به جام جهانی برسم و این فشار به بدن آسیب وارد کرد. طبیعتاً با آن مصدومیت به جام جهانی نمی‌رسیدم و اگر می‌رسیدم ناآماده بودیم. من اما می‌خواستم هم به جام جهانی برسم و هم آماده باشم به همین دلیل یک فشار بدنی، جسمی و روحی زیادی به من وارد کرد. در بازی با آنگولا هم مشکل کمر درد پیدا کردم و از همانجا با تاکسی از لایپزیک به مونیخ رفتم. فاصله این مسیر بسیار طولانی بود، مثل اینکه بخواهید از انزلی تا بندرعباس را با ماشین بروید. 5 -6 روز آمپول زدم و فیزیوتراپی کردم. در همان زمان تمرین تیم ما شروع شده بود اما به من 2-3 هفته استراحت دادند. این یکی از بدترین کمردردهایی بود که در زندگی ورزشی‌ام تجربه کردم.

 

* البته فوتبال ایران حضور در جام جهانی 2006 را مدیون درخشش وحید هاشمیان در بازی با قطر و ژاپن است؟

– وظیفه‌ام این بود که کارمان را در تیم ملی به نحو احسن انجام دهیم و برویم، هیچ وقت هم به خاطر کاری که انجام دادیم از کسی باج‌خواهی نکردیم زیرا وظیفه ما بود. من هدفم این بود برای تیم ملی گل بزنم و تیم بتواند به جام جهانی صعود کند و هیچ منتی سر کسی نمی‌گذارم.

 

* تلخترین اتفاقی که در فوتبال آلمان برایتان رخ داد درگیری با “ساندی اولیسه” بود؟

– نه آن اتفاق تلخ نبود زیرا همه حق را به من دادند و در نهایت باشگاه این بازیکن را اخراج کرد. گرچه وی پس از رفتنش می‌گفت وحید به سیاه پوست بودن من اهانت کرده اما تمام کسانی که دور من بودند به حرفهایش خندیدند زیرا من اصلاً به او چیزی نگفتم.
اما باید بگویم من خاطرات خوبی در بوخوم داشتم و موفقیت‌های بزرگی با آن کسب کردم اما روزی که به بایرن مونیخ در ورزشگاه خودمان باختیم و به دسته دوم رفتیم، خیلی نتیجه سختی بود و بدترین خاطره من بود.

 

* هاشمیان از انتخاب تیم‌هایش در فوتبال آلمان رضایت دارد و اگر به گذشته باز گردد باز هم به تیمی مانند بایرن مونیخ می‌رود؟

– وقتی بایرن مونیخ را انتخاب کردم از شالکه، اشتوتگارت، لورکوزن و چند تیم دیگر پیشنهاد داشتم ولی در نهایت بایرن را انتخاب کردم زیرا بهترین تیم بود. شاید به شالکه و دورتموند می‌رفتم موفق‌تر بودم اما بایرن را نمی‌‌توان با هیچ تیمی مقایسه کرد و اگر باز هم زمان به عقب بازگردد بایرن را انتخاب می‌کنم.
البته هانوفر انتخاب بد من بود. شاید الان باشگاه آنها شکل گرفته است اما در آن زمان یک تیم پرحاشیه بود که خریدهای بدی انجام دادند. مثلا من و برداریچ را خریده بودند اما هیچ بازیکنی پشت ما نبود که به ما پاس دهد. در تیم اکثراً درگیری بود و درحالیکه بازیکنان هجومی خریده بودند، یک مربی آورده بودند که استاد ضد حمله و دفاع بود، یعنی هیچ چیز به هم نمی‌خورد. شاید من در آن مقطع اشتباه کردم. دوست داشتم به بوخوم هم بروم اما آنها به دسته دوم رفته بودند.

* هنوز هم به بوخوم علاقه دارید؟

– بله هنوز هم بوخوم را دوست دارم اما منیجری به این باشگاه آمد که احتمال دارد بزودی از این تیم برود. وی باعث شد قدیمی‌ها از این تیم دور شده و کنار گذاشته شوند و رئیس باشگاه هم پس از 35 سال جدا شود.

 

* نام “هلیکوپتر” از چه زمانی در فوتبال آلمان روی وحید هاشمیان گذاشته شد؟

– لقب هلیکوپتر را در زمان بوخوم به من ندادند. در نخستین تمرینم در هامبورگ “پاگلزدورف” سرمربی تیم گفت زمانی که توپ ارسال می‌شود وحید مثل هلیکوپتر می‌ماند، که ناگهان به هوا می‌پرد و آرام بالا نمی‌رود و از آن زمان بود که این لقب را به من دادند.

 

* و بهترین مربی شما “نوی روور” بود؟

– مربی بود که از نظر روحی – روانی بسیار قوی بود، او به من می گفت هر کاری کنم بازی ات می دهم و گل هم می زنی، فکر می کنم 27-28 گلی که در بوندس لیگا زدم، زیر نظر این مربی به ثمر رساندم. در مقطعی هم مربی هانوفر شد که با حضور وی دوباره گلزنی هم آغاز شد.

 

* شما به عنوان مهاجم در کارهای دفاعی هم شرکت می‌کردید که این مسئله باعث شد کمتر موقعیت گلزنی بدست آوردید…

– اگر روزی مربی شوم از مهاجمان تنبل که درون 18 قدم بایستند و منتظر شوند توپ به آنها رسیده تا گل بزنند استفاده نمی‌کنم زیرا به روش بازی اینگونه مهاجمان علاقه ای ندارم. فوتبال یک بازی تیمی و دوندگی کل بازیکنان است و در حالیکه در زمان حمله حریف به 9 بازیکن دیگر فشار می‌آید، آنها می‌ایستند. صد درصد وظیفه یک مهاجم گل زدن است اما باید در حفظ توپ، دفاع تیمی و زمانی که حریف فشار می‌آورد هم به تیم کمک کنند. دیگر آن زمان که یک مهاجم تنبل بایستد، منتظر توپ می‌شدند تا گل بزنند و لقب آقای گل را بگیرد، به پایان رسیده است. طبیعی است مهاجمی که شانس گلزنی بدست بیاورد و آنها را از دست بدهد شم گلزنی نداشته و مهاجم نیست. در بازی با بنیادکار چندین بار با ضربات سر مانع از ضدحملات حریف شدم.

 

 

* اینکه 444 روز موفق به گلزنی نشده اید، استرس شما را در زمان حضور در مسابقات افرایش نمی‌داد؟

 

– من 6 ماه بازی نکردم و 2 ماه هم لیگ آلمان برگزار نشد. متاسفانه در این آمار روزهایی که من در خانه‌ام نشسته و یا مصدوم بودم، هم حساب شده است. من چگونه می‌توانم در خانه بنشینم و گل بزنم. من در این مدت استرسی نداشتم و سعی می‌کنم هر زمان که به میدان می روم ابتدا وظیفه‌ام را به نحو احسن انجام بدهم اما اینکه گل بزنم یا نزم زیاد اهمیتی ندارد بلکه مهم مفید بودن برای تیم است. گل بزنم بهتر است، موقعیت گلزنی هم ایجاد کنم خوب است ولی در نهایت دوست دارم اگر گل هم نزدم، برای تیم مفید باشم.

 

* برنامه شما برای آینده چیست، فوتبال را ادامه می‌دهید یا در فصل آینده مربی خواهید شد؟

– تمام فکرم بازی‌های باقیمانده لیگ و جام حذفی را با نتایج خوب به پایان برسانم و دوست دارم، اگر شرایط خوب باشد یک سال دیگر فوتبال بازی کنم. اگر شرایط مناسب باشد یکسال دیگر در ایران بازی می کنم و اگر نباشد البته اخلاق من را دیده اید که ممکن است شش ماه در خانه بنشینم و بازی نکنم. باز هم تاکید می‌کنم اگر شرایط خوب باشد شاید یکسال دیگر بازی خواهم کرد.

 

* تعریف شما از شرایط خوب چیست؟

– بگذارید فصل تمام شود و بعد در مورد تیم‌های آینده صحبت می‌کنم. من بنابر زندگی خودم و زندگی ورزشی‌ام انتخاب می‌کنم، نمی توانم وابسته به افراد دیگری باشد، فوتبال حرفه ای همین است. در یک زمان دوست داشتم در بوخوم بازی کنم اما شرایط طوری بود که حضور در بایرن مونیخ به نفعم بود و به این تیم رفتم. به خاطر همین تا آخر فصل صبر می‌کنم، پس از استراحت ببینم شرایط جسمی و روحی ام چگونه است. اگر شرایط خوب بود یکسال دیگر بازی می‌کنم.

 

* این یکسال را در تهران بازی می‌کنید و یا ممکن است به تیم‌های مطرح شهرستانی هم بروید؟

– به احتمال زیاد فصل آینده در تهران بازی می‌کنم اما در فوتبال همه چیز امکان دارد اما من اسمی از هیچ تیمی نمی‌برم. بطور مثال در اول فصل تمام روزنامه‌ها من را به استیل آذین بردند، در حالی که من از این موضوع خبر نداشتم نه کسی با من صحبت کرده بود. این گمانه زنی بود، من چیزی نگفتم زیرا دلیلی نداشت که بیایم هر روز تکذیب کنم.

* احتمال دارد اگر شرایط مناسب باشد بیش از یکسال به فوتبالتان ادامه دهید؟

– با جوانهایی که می‌بینم فکر می‌کنم بتوانم باز هم بازی کنم ولی فعلا یکسال اگر بشود کافی است.

* به نظر شما می‌توان به کی‌روش و انتخاب‌هایش اعتماد کرد؟

– کی‌روش مربی بسیار خوبی است و به درد فوتبال ایران می خورد. کارنامه‌اش در گذشته خوب بوده و اگر شکست‌هایی هم داشته مانند جام جهانی با تیم پرتغال برابر اسپانیا مغلوب شده است. برای فوتبال ما وی مربی خوبی است، شاید گفته خودم خیلی وارد هستم و اگر کمکهایم این افراد باشند، تاثیر منفی در کارش نخواهد داشت. امروز انتخاب‌ها صورت گرفته و تنها باید حمایت کرد. متاسفانه ما اینقدر مربی شکست خورده داریم که  از همه چیز ایراد می‌گیرند و خودشان هیچ چیز ولی کارشناس با تجربه که بی‌غرض بوده و دوست دارند به فوتبال کمک کنند، هم کم نداریم. اگر قرار است انتخابات صورت گیرد و بعد بنشینیم انتقاد کنیم، چه فایده‌ای دارد، بهتر پیش از انتخاب باید در یک شورا یا کمیته فنی این بحث صورت گیرد زیرا پس از انتخاب، انتقاد

* نسل جدید مربیان ما از همان روز نخست دوست دارند سرمربی باشند، آیا شما می‌خواهید کار مربیگری را از دستیار بودن شروع کنید یا از ابتدا سرمربی می‌شوید؟

– من از دستیار بودن خوشم نمی‌آید، شاید باید این اتفاق بیفتد اما من اصلا علاقه‌ای ندارم. نمی‌خواهم افکار دیگران را پیاده کنم و دوست دارم هر فکری که خودم دارم در زمین پیاده کنم. من دوره‌های مختلف را می‌بینم، صددرصد تیم‌های مختلف را دیده و از مربیان دیگر مشاوره می‌گیرم. البته چون شما این سوال را از من کردید می‌گویم زیرا شاید بگویم از فوتبال خسته شدم و ول کنم و بروم. فعلا ‌قصد دارم بازی کنم و پس از آن دوره خواهم دید و استراحت می‌کنم، اگر شرایط خوب کمک می‌کند، نشد هم که نشده است.

* دلیل کاهش حضور لژیونرهای ایرانی در تیم‌های اروپایی چه بوده است؟

– چند دلیل وجود داشت، ابتدا اینکه فوتبال ما به جام جهانی نرفت و وقتی در چنین تورنمنت مهمی که کلکسیونی برای انتخاب بازیکنان است، حضور نداشته باشید، بازیکنان شما دیده نمی‌شوند و نفرات کشورهای دیگر را انتخاب می‌کنند. همچنین 4 سال است فوتبال ما دچار افت بازیکن با استعداد شده است. بازیکن با استعدادی که بدرخشد را نداریم و اگر بازیکنی می‌درخشد، خودمان داریم غلو می‌کنیم و در این حدها نیستند.
همچنین بازیکنان کشورهای کوچک اروپایی از جمله اسلواکی، اسلوونی و … به بازارهای خوبی برای فوتبال آلمان تبدیل شده اند. آنها هم از لحاظ زبان، اقامت، فرهنگی و بحث قیمت شرایطشان ارزانتر است. البته وضعیت امارات را نمی‌دانم در خصوص آن صحبت نمی‌کنم.

* چرا روزنامه کیکر اینقدر نسبت به عملکرد شما غرض ورزی می‌کرد.

– برخی دلایل را نمی‌توان مطرح کرد اما من هر چقدرخوب بودم و گل می‌زدم به من نمره 4 می دادم و اگر گل نمی‌زدنم نمره 5 می‌گرفتم. می‌توانید این مسئله را از مهدی مهدوی‌کیا بپرسید که متاسفانه بعضی از روزنامه با من غرض‌ورزی می‌کردند.

* فینال لیگ قهرمانان آسیا بین بارسلونا و منچستر برگزار می‌شود، به نظر شما کدام تیم بهتر بوده و حقش قهرمانی است؟

– به نظر من بارسلونا قدرت مطلق فوتبال جهان است. در دیدار حذفی که هم که برابر رئال مغلوب شد حق بارسلونا پیروزی بود و تنها روی ضد حمله بازی را واگذار کرد. منچستر هم بازی های زییایی را از خود نشان داد و قطعاً فینال لیگ قهرمانان با حضور این دو تیم جذابیت بالایی دارد و مسابقه زیبایی خواهد شد اما به نظر من حق بارسلونا است قهرمان اروپا شود.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)