مرجع خبری پرسپولیس : «دربی 68، نوار تساوی‌های ملال‌آور را پاره کرد و خط بطلانی کشید بر ادعای آنهایی که مدام دم از تبانی در دربی می‌زدند؛ تمام!»

سعید مظفری‌زاده نفسی عمیق کشید، دست‌هایش را به نشانه پایان بازی بالا برد و بعد با تمام وجود در سوت خود دمید و پایان بازی را اعلام کرد. پرچم‌های قرمز روی سر و دست هواداران پرسپولیس می‌چرخید. در هیاهوی ورزشگاه، دوربین تلویزیونی روی علی دایی زوم کرده بود که با چشمانی نمناک، اطرافیانش را در آغوش می‌گرفت.

بی شک او یکی از خوشحال‌ترین پرسپولیسی‌های حاضر در ورزشگاه بود و به واسطه کاریزما و ابهت ذاتی‌اش، تمام نگاه‌ها را متوجه خود کرده بود اما بیرون از کادر تصاویر، صمد مرفاوی، مرد آرام و مظلوم استقلال انگشت بهت و حسرت به دهان گرفته بود و روی نیمکت به شعار هوادارانی گوش می‌داد که یکصدا علیه او و مدیریت باشگاه شعار می‌دادند. صحنه‌ای غم‌انگیز که حسی نوستالژیک را به تصویر کشید و گویای داغی بود که بابت شکست بر دل استقلالی‌ها نشسته است.

صمد از جایش تکان نمی‌خورد؛ او لابد به صحنه‌های 20 دقیقه اول بازی فکر می‌کرد؛ به ضربه فرهاد مجیدی در دقیقه 10 مسابقه از داخل 6 قدم که چقدر بد زده شد و می‌توانست همان ابتدا کار را تمام کند و بعد با گل دقیقه 15 فرهاد، 2- صفر جلو بیفتد تا در عمل خیال همه را راحت کرده باشد. صمد مات و مبهوت نشسته است و انگار هیچ صدایی نمی‌شنود. او لابد افسوس می‌خورد که چرا در نیمه اول از ضعف سازماندهی پرسپولیس و اشتباهات مکرر این تیم استفاده نکرد و حتی پس از گل مجیدی، به حفظ آن نپرداخت تا در دقیقه 35، روی یک اشتباه از امیرآبادی، حمیدرضا علی عسگر از راست فرار کند و با یک پاس خوب، پایه‌ریز گل هادی نوروزی باشد.

صمد همچنان مبهوت است. او به اشتباهات خود فکر می‌کند؛ لابد از خود می‌پرسد که چرا اینطور شد، چرا باختیم، چرا امیرآبادی اینقدر ضعیف بازی کرد. اوج افسوس او برای توپی است که حسین کاظمی در دقیقه 67 زد و حقیقی آن را دفع کرد تا سید صالحی از داخل 6 قدم به جای آنکه دروازه خالی را باز کند با یک بغل پای مبتدیانه توپ را به شکم علیرضا حقیقی بکوبد.

صمد همچنان روی نیمکت نشسته است؛ گهگاهی انگشت‌هایش را لای موهایش می‌کشد و احتمالا به تعویض اشتباه خود مبنی بر بیرون بردن سیاوش اکبرپور فکر می‌کند و به یاد می‌آورد 4 سال قبل را که اشتباه مشابهی انجام داد و آن زمان علیرضا منصوریان- که بهترین هافبک استقلال بود- را بیرون کشید تا عملا میانه زمین را به دست هافبک‌های پرسپولیس بسپارد.

صمد حالا بازی را باخته است؛ او به آینده‌ای فکر می‌کند که برایش مبهم است. هرگز صمد اشتباهات خود را فراموش نخواهد کرد. او تا آخر عمر صحنه‌ای را که هوار ملامحمد در عرض توپ را به کریم باقری سپرد تا کاپیتان با تجربه پرسپولیسی‌ها از فاصله‌ای بالغ بر 25 متر دروازه استقلال را باز کند از یاد نمی‌برد اما چه سود که بازگشت به گذشته و اصلاح اشتباهات دردی را دوا نمی‌کند و باید دید که آیا روزی روزگاری دوباره دست تقدیر این فرصت مغتنم را به صمد خواهد داد که شکست در دربی را جبران کند یا نه؟

صمد همچنان روی نیمکت نشسته و نظاره‌گر هلهله پرسپولیسی‌ها است.

او علی دایی را می‌بیند که سربلند و مغرور، برای مصاحبه تلویزیونی به سمت عادل فردوسی‌پور می‌رود و حتما می‌داند که دایی چه حرف‌هایی دارد؛ او می‌داند که دایی از موقعیت‌های خوب پرسپولیس مثل ضربه سر هوار و شوت دقیقه 90 کلاه‌کج و … خواهد گفت.

بازی تمام شد؛ پرسپولیسی‌ها خوشحال ورزشگاه را ترک کردند و استقلالی‌ها هم ناراحت و پکر اما هیچکس به این نکته توجه نکرد که همه ما از تساوی‌های یک- یک شرمسار بودیم و حالا که این طلسم شکسته و نوار تساوی‌ها پاره شده خوشحال باشیم.

پرسپولیسی‌ها خوشحالند که با شلیک استثنایی کریم به قلب تساوی‌ها برنده شدند و استقلالی‌ها هم امیدوار باشند که به فاصله چشم بر هم زدنی دربی دیگری از راه می‌رسد و چه بسا آن روز، آنها برنده این بازی بزرگ باشند.

خوشحالیم که دربی 68، نوار تساوی‌های ملال‌آور را پاره کرد و خط بطلانی کشید بر ادعای آنهایی که مدام دم از تبانی در دربی می‌زدند؛ تمام!

نویسنده : سعید زاهدیان

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)