مرجع خبری پرسپولیس : داستان احمدرضا عابدزاده و باشگاه پرسپولیس دو سر باخت داشت. عقابی که در طول یک هفته دستکم در نظر بخشی از هوادارنش شبهه داشتن تعلقات دنیوی ایجاد کرد و سرپرست موقتی که به بهای حمایت از بوقچی اسطوره را کشت!

شنیدن خبر انتقال احمدرضا عابدزاده به کلانتری ونک آنهم پس از درگیری با یکی از لیدرهای پرسپولیس در محل این باشگاه از آن دردهای بی درمان فوتبال است که بیش از همیشه احساس تلخ فروپاشی ارزش ها را در خود گنجانده!

هر چند احمدرضا عابدزاده طی هفته های گذشته رفتار به دور از انتظاری داشته و آب را به آسیاب دشمن ریخته که در خصوص دلایل این رفتارها کمی به او حق می دهیم اما سوال اینجاست که تفاوت احمدرضا عابدزاده که عنوان محبوب ترین فوتبالیست ایران را یدک می کشد با دیگران چیست؟

 

 

 

 

 

به عقاب حق می دهیم عنوان عجیب “آنالیزور تمرینات” را در شان خود نداند و آن را برنتابد اما قطع به یقین هیچ کدام از هواداران دو آتشه عقاب که به عشق او از راه های دور و نزدیک راه غول بتنی آزادی را پیش می گرفتند توقع نداشتند در آستانه بازی حساس با استیل آذین که تمام راه های تضعیف پرطرفدارترین تیم فوتبال تاریخ این مملکت را نشانه گرفته از نیمکت مربیگری این تیم سر درآورد و تنها چند روز بعد به بهانه عجیب فیزیوتراپی وارد باشگاه محبوب خود شده و نیروهای انتظامی را مقابل این باشگاه بکشاند!

در سوی مقابل از حبیب کاشانی می پرسیم، شما که ادعای شفافسازی در فوتبال را دارید و خود را مبرا از واقعیت موجود در فوتبال ایران می دانید که همانا گشودن دروازه های محبوبیت به هر ترفند و بهانه ای حتی با شکستن قفل های قصر تقدس اسطوره هاست؛ براستی نمی توانستید به شیوه ای دیگر و با حفظ شان عابدزاده این مساله را به شکل درست حل و فصل کنید؟

و آیا پرداخت دستمزد مربی دروازه بان های باشگاه که اتفاقا از اسطوره های این تیم و فوتبال ملی نیز محسوب می شود از پرداخت دستمزدهای برخی نزدیکانتان که در دو دوره فعالیت در این باشگاه به عناوین بعضا عجیب و قریب به این مسند کشانده اید سخت تر است؟

بوقچی سابق که حالا عنوان آبرومندانه تر لیدر را یدک می کشد چه حقی برگردن این تیم و هوادارنش دارد؟ مگر نه این است که هر کدام برای هر مسابقه به اندازه درآمد یک ماه قشر کارگر حقوق می گیرند و دست آخر ادعا می کنند به عشق مردم حنجره مبارک را خراشیده اند؟

خیلی پیش از این ها در اواسط دهه شصت و اوایل دهه 70 که نه لیدری بود و نه شعارهای رنگارنگ فرهنگی وضعیت استادیوم ها بهتر بود یا حالا که رسانه ملی ماموری را برای کم و زیاد کردن صدای تماشاگران گمارده تا شعارهای هنجارشکن کمتر گوش خانواده های ایرانی را بخراشد!

بله آقای کاشانی! شما هم بازنده اید، شمایی که علی رقم تمام شعارهای عامه پسند و هوادار خریدارانه رنگ فریب و ریا گرفته اید و به همان راهی می روید که امروز به راه راست فوتبالی ها تبدیل شده و ما به آن می گوییم مرگ مردانگی در فوتبال!

این بازی دو سر باخت داشت و تنها کسی که از آن منفعت برد حسین هدایتی و هواداران کیک و ساندیس بودند! همانی که در وبسایت شخصی باشگاهش بیانیه می دهد و از آن هایی که با گرفتن یک ساندیس و کلاه آفتابگیر راه ورزشگاه را در پیش می گیرند و دست آخر عنوان پر طمطراق هواداران باشگاه فرهنگی  ورزشی استیل آذین را یدک می کشند می خواهد به پرسپولیس توهین نکنند!

پویا نوایی

انتهای گزارش اختصاصی / امانت داری – استفاده از این خبر با ذکر نام نویسنده مجاز است

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)