مرجع خبری پرسپولیس : برنامه ورزش و مردم و بهرام شفیع بخشی از خاطرات 32 ساله میلیونها ایرانی هستند.

 

بهرام شفیع اما همراه با اجرای این برنامه سالهای سال گزارش مسابقات ورزشی را برعهده داشت، کاری که معتقد است اکنون هم به خوبی از عهده آن برمی‌آید اما خودش دیگر تمایلی به انجامش ندارد.

 

 

صحبت‌های مجری ورزش و مردم با قانون مروری بر این برنامه و البته گفتنی‌هایی شیرین از زبان بهرام شفیع است.

 

-آقای شفیع نحوه ورودتان به تلویزیون چگونه بود؟ مسلما به آسانی این روزها نبوده است.
در سال 59 اولین آزمون سراسری دقیقا به شکل کنکور برگزار شد و من به همراه نزدیک به 5 هزار داوطلب در این آزمون شرکت کردم. این آزمون برای اجرا و گزارش در صدا و سیما بود که سه ماه بعد از آن تاریخ نام خودم را در میان 700 قبول شده در روزنامه جمهوری اسلامی دیدم. بعد از آن نوبت به آزمون حضوری و تست صدا، انتقال، ضریب هوش، نداشتن لهجه و دیگر مسایل به عمل آمد که سرانجام من به همراه قاسم افشار گوینده خبر انتخاب شدیم.

 

-پارتی هم داشتید؟
نه، بدون هیچ سفارش یا پارتی بازی انتخاب شدیم و چون انتخابمان از مسیر اصولی و صحیح صورت گرفت به همین دلیل هم راه درست را ادامه دادیم.

 

-از چه سنی وارد برنامه ورزش و مردم شدید؟
زمان ورود به صدا و سیما 22 یا 23 ساله بودم. با توجه به علاقه خودم و آزمون هایی که انجام شد وارد گروه ورزش شدم ورزش و مردم درسال 58 توسط جواد متقی قهرمان و رکورددار شنای ایران و فارغ التحصیل دانشگاه شریف و به دعوت خرازی رییس خبرگزاری ایرنا به تلویزیون آمد، آغاز به کار این برنامه با تهیه کنندگی وارطان آنتاسمیان و اجرای مجید وارث همراه بود، من هم از سال 60 به عنوان گزارشگر و مجری به این برنامه اضافه شدم، بعد از پایان فعالیت وارث که زحمات زیادی برای این برنامه کشید و به غیر از مقطعی که با شبکه معارف همکاری داشتم در سایر این سال ها تهیه و اجرا برنامه ورزش و مردم با من بوده است و فکر می‌کنم برنامه ورزش و مردم از نظر سابقه در ایران یک رکورد دست نیافتنی داشته و در آسیا و جهان هم شاید 7 یا 8 برنامه را بتوان قابل رقابت با ورزش و مردم دانست.

 

-خودتان هم ورزشکار بودید؟
خوب من در تیم فوتبال جوانان تهران بازی می کردم اما به دلیل تحصیل در نهایت فوتبال را ادامه ندادم. والیبال و بسکتبال هم بازی می کردم و طبیعتا اگر کسی اهل خانواده ورزش نباشد نمی تواند زیاد در ورزش ماندنی شود. کار کردن در این حوزه نیازمند این است که درونش باشی و جنس شادی و غم هایش را بشناسی.

 

– در طول این 30 سال برنامه های ورزشی بسیاری آمده و رفته اند، چه در زمان های گذشته مانند برنامه «در قلمرو ورزش» و چه در زمان حال، در این بین دلیل ماندگاری برنامه شما چه بود؟
خوب وجود یک اساسنامه یا منشور عملی در میان عوامل این برنامه با موضوع اینکه رسیدن به هر هدفی باید برمبنای اصول باشد راز ماندگاری ورزش و مردم بوده است. این برنامه هیچ گاه به هیچ جناح و گروه سیاسی وابسته نبوده و مستقل و بی خط عمل کرده است. یک اشتباه بزرگ برای هر برنامه این است که خود را به جناح خاصی متصل کند. به همین دلیل است که در طی این سالها با وجود تغییرات مدیریتی در شبکه یک و اتفاقات دیگر این برنامه به حیات خود ادامه داده است.

 

-برخی معتقدند برنامه تان چالشی نیست؟
من انتقادها به برنامه را همواره رصد می‌کنم برخی از آنها درست است اما گاهی دوستان چالش را با بی‌ادبی اشتباه می‌گیرند و تصور می‌کنند که چالش یعنی حتما به راه افتادن جار و جنجال است. خوب در یک خیابان هم اگر دو نفر دو سمت خیابان بایستند و با هم محترمانه بحث کنند برای مردم جذابیتی ندارد اما یک درگیری فیزیکی حتی باعث ترافیک در خیابان می‌شود. به هر حال جوانهای ما احساسی هستند و چالش از نظر آنها یعنی بحث و جدال که برنامه ما این کار را انجام نمی‌دهد. اما در این برنامه مهمان ها به چالش گرفته می شوند.

 

-برخی انتقادها هم به نحوه اجرای شما باز می گردد با اینکه برنامه تان را ورزش بدون مردم می‌خوانند. نظر خودتان چیست؟
ببینید تلویزیون سرقفلی من نبوده و نیست، اگر این نگاه به مردم و ورزش نبود مسلما من هم در این برنامه جایگاهی نداشتم. خوب تصور می کنم عده ای از کسانی که مدعی هستند برنامه های مختلف شبکه های تلویزیونی را فتح کرده‌اند به دنبال این برنامه هستند اما تا به حال زورشان نه به من بلکه به خدایی که به او توکل دارم نمی رسد. اگر این برنامه ورزش بی مردم بود 32 سال دوام نداشت. من معتقدم وجود دوستان و همکاران خوب در این سالها و دوری از حاشیه این برنامه را میان مردم نگه داشته است.

 

-خودتان در این مدت از ادامه راه خسته و ناامید نشده اید؟
نه، من واقعا در کار پشتکار و سماجت زیادی دارم نه در سازمان صدا و سیما بلکه در همه امور زندگی این روحیه را دارم. آندره مانرو نویسنده فرانسوی در یکی از مطالبش راجع به جنگ جهانی دوم می نویسد«از ژنرال دوگل سوال کردیم شما در جنگ با ارتش نازی ها هیچ وقت نا امید نمی شوید دلیلش چیست؟ و او پاسخ داده بود که من در زندگی هیچ گاه به دامنه کوه نگاه نمی کنم بلکه نگاهم به قله است و برای همین در مسیر رسیدن به قله سختی های دامنه کوه آزارم نمی دهد.» من هم در زندگی همواره نگاهم به قله بوده است و معتقدم با پشتکار و توکل به عنایت الهی انسان پیشرفت می کند.

 

-ورزش و مردم و نود رقیب هم هستند؟
واقعا نه، اصلا مقایسه این دو برنامه ناجوانمردانه است و ورزش و مردم را باید با سایر برنامه های تولیدی ورزشی در سایر شبکه ها مقایسه کرد. چراکه برنامه عادل تخصصی و برای فوتبال است اما در برنامه ما ژیمناستیک و تنیس روی میز هم پخش می کند. با این حال ورزش و مردم با اختلاف کمی بعد از نود در رده دوم نظرسنجی های صدا و سیما قرار دارد و این موضوع جایگاه برنامه در میان افکار عمومی را نشان می دهد.

 

-در یکی از برنامه هایتان که سر مسابقه فوتسال خیلی برای برنامه نود کری می خواندید؟
بله واقعا در آن مسابقات قهرمانی حق بچه های ورزش و مردم بود. تیم ما همه رقیبان را با 7-8 گل برده بود و تیم نود با مساوی و پنالتی تا فینال آمد. روز فینال هم 50 دقیقه تاخیر داشتند و داور می خواست ما را برنده اعلام کند اما گفتم گناه دارند و به هر حال ما به حق واقعی خودمان نرسیدیم.

 

-خودتان کار عادل فردوسی پور را چطور ارزیابی می کنید؟
من عادل را واقعا دوست دارم. او هم همواره به من احترام گذاشته و قدردان بوده است. عادل بسیار با اطلاعات و با سواد است. نمی توان گفت که کار او بدون ایراد است اما خودش همواره دنبال کم کردن این نقص هاست و معتقدم باید قدر او و برنامه نود را بدانیم. من وقتی گزارش های عادل را هم گوش می کنم حسابی کیف می کنم و پسرم هم تحت تاثیر گزارش های اوست و با هم دوست صمیمی هستند.

 

-پسر شما هم گویا وارد دنیای گزارشگری شده، شاید هم قرار است جانشین شما در ورزش و مردم شود؟
بله تن صدای خوبی دارد و فکر کنم بتواند جز چهارمین یا پنجمین گزارشگران فوتبال شود اما نه به ورزش و مردم نمی آید و به شبکه ورزش می رود.

 

-شما سالهای سال گزارشگر فوتبال هم بودید چه شد که دیگر دست از گزارش برداشتید این یک تصمیم شخصی بود؟
بله، خودم دیگر تصمیم گرفتم این کار را ادامه ندهم. به هر حال من کار گزارشگری را زمانی آغاز کردم که هیچ کدام از امکانات امروزی از قبیل شبکه های ماهواره ای و جستجوهای اینترنتی نبود. مسابقات از طریق گروه امپکس ضبط می شد و ما بدون دسترسی به اطلاعات و منابع باید بازی ها را گزارش می کردیم. بیشتر مواقع گزارش ما برمبنای داده های ذهنی و اطلاعات عمومی بود. منظورم این نیست که نام بازیکنان یا تیم ها را تخیلی می گفتیم یعنی آنکه مثلا من رنگ پیراهن تیم گلاسکو رنجرز را می دانستم و با نام برخی بازیکنانش آشنا بودم. ابتدا بازی ها را نگاه می کردیم و بعد در صحنه های آهسته مثلا می دیدم کدام بازیکن گل زده است و به دنبال اطلاعات از او می رفتیم تا زمان گزارش با اطلاعات کامل صحبت کنیم.

 

-پس کارتان زمین تا آسمان با این روزها متفاوت بوده است؟
(با لبخند) بله، مثل الان دسترسی به جستجوی گوگل و تلکس و اینها نبود. در واقع اکنون رقابت بین گزارشگران بر مبنای میزان تعداد پرینت هایشان از اینترنت است و اینکه هرکدام بتوانند تا مثلا 4 صبح اطلاعات بیشتری را برای گزارش بازی از اینترنت استخراج کنند. دامنه دسترسی به اطلاعات آنقدر زیاد شده است که می بینید مثلا در جریان گزارش دیگر گزارشگر می داند که «عمه مارگریت» فلان بازیکن مرغابی دوست دارد یا بازیکن دیگر به اسب سواری هم علاقه مند است. البته این را اینکه یک گزارشگر حین گزارش 10-20 تا از این اطلاعات را ارائه دهد خوب است اما اگر تمام نود دقیقه گزارش حاوی این پیام ها باشد دیگر بیننده را آزرده خاطر می کند چراکه در مرحله اول جاذبه بازی برای بینندگان به گزارش خود مسابقه است.

 

-اسامی بازیکنان را از کجا پیدا می کردید، مثلا اگر یک بازی از لیگ برزیل را قرار بود گزارش کنید؟
خوب در آن زمان نامه ای به سفارت کشورها می زدیم و اسامی بازیکنان را از انها می گرفتیم مثلا برای بازی های لیگ برتر جزیره اسامی را از سفارت انگلستان می گرفتیم یا همینطور سفارت سایر کشورها همانند برزیل که نام بردید.

 

-در برنامه هایی که از زمان های گذشته نشان دادید تنوع بیشتری بود مانند مستندهای ورزشی اما ورزش و مردم هم مانند تمام برنامه های ورزشی به دام فوتبال افتاده است.
ببینید من خودم منتقد توجه زیاد به فوتبال هستم اما باید پذیرفت که فوتبال بیشترین علاقه مند را دارد. کسی هم نمی تواند ادعا کند که نباید مثلا بازی رئال مادرید و بارسلونا از تلویزیون پخش نشود. اما به جای بازی ساندرلند و ایپسویچ که می شود یک رشته دیگر مانند تکواندو یا پینگ پنگ را نشان داد. به هر حال برنامه ورزش و مردم هم مطابق با ذائقه بینندگان لاجرم به فوتبال می پردازد اما در همین برنامه هفته گذشته شاهد بودید که همه میهمان های برنامه غیر فوتبالی بودند. شایسته از فدراسیون تنیس یا افشارزاده از کمیته ملی المپیک.

 

-با این تفاوت های کار گزارش در زملت حاضر با گذشته اگر می شود کمی از مخاطرات کاری گذشته بگویید.
در یکی از مسابقات جام ملت های آسیا در سالهای اوایل انقلاب که در یکی از کشورهای شرق اسیا بود و بگذارید که نامش را نبرم، مسابقات بر روی نوارهای دو اینچی که اندازه ای بسیار بزرگ داشت و وزنش تا 10 کیلو هم می رسید ضبط شده بود و ما می خواستیم به هر شکل ممکن فیلم این بازی ها را به ایران برسانیم. از نظر قانون خارج کردن فیلم این مسابقات از تلویزیون آن کشور بسیار دشوار بود اما خود رییس تلویزیون انها به ما پیشنهاد داد که این فیلم ها را از راه دیوار بیرون ببریم، من به آن سوی دیوار تلویزیون رفتم و منتظر ماندم ، همکارانم این نوارهای سنگین را به این طرف می انداختند و من باید آنها را می گرفتم چون اگر به زمین می خوردند از بین می رفتند. وزن نوارها آنقدر سنگین بود که من بعد از گرفتنش به زمین خوردم. به هرحال با این روش ما فیلم ها را به ایران رسانده و بعد از کپی فیلم بازی ها، دوباره هم به تلویزیون ان کشور بازگرداندیم.

 

-حالا خودتان پرسپولیسی هستید یا استقلالی؟
من چون در وزارت دارایی کار می کردم، طرفدار تیم دارایی هستم. آن دوران که جلال طالبی سرمربی آن بود و عزیز اصلی دروازه بان بود.

 

-شیرین ترین خاطرات ورزشی شما در این 3 دهه چه بوده است؟
خوب یکی از آنها پیروزی رسول خادم بر خادارتسف در المپیک آتلانتا بود. خادم می‌گفت «تمرینات خدارتسف را دیده بودم و متوجه شدم مربی او شگرد من در هنگام بارانداز را به او گفته و بر روی همان تمرین می کنند.» در روز مسابقه فینال کار به وقت اضافه رسید و وقتی خادم خادارتسف را خاک کرد این بار دقیقا بارانداز را برخلاف شگرد همیشگی اجرا کرد و پیروز شد. یکی دیگر از خاطرات خوبم مدال طلا رضازاده در المپیک سیدنی بود. اما یکی از بهترین ها مربوط به دو سال پیش یعنی سال 89 است. در مسابقات جام جهانی هاکی وقتی گروه بندی رقابت ها مشخص شد من به آن اعتراض کردم و بعد از یک روز پیشنهاد تازه ای را برای گروه بندی عادلانه رقابت ها ارائه کردم که 14 عضو آن را پذیرفتند و این موضوع گالیوانی رییس فدراسیون جهانی را خشمگین کرد. جالب آنکه مسابقه ما با آمریکا دقیقا در روز 22 بهمن برگزار شد و ما در این روز 6 بر 2 آمریکا را بردیمو در این رقابت ها ما روسیه را هم 7 بر4 از پیش رو برداشتیم و کانادا را هم بردیم و این رقابت ها در پزنان لهستان به یکی از بهترین خاطراتم تبدیل شد.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)