سه شنبه 24 دی / (13:42)

مرجع خبری پرسپولیس : تمرین و تمرین انگار هیچ لذتی برایش فراتر از تمرین مداوم نیست .

پسركي كه قدش فقط تا كمر دروازه‌بان جوان تام اصفهان مي‌رسيد آنقدر پابلند كرد تا بتواند ستاره محبوبش را ببوسد. بعد با همان لحن كودكانه پرسيد:«چه كار كنم تا مثل شما بشوم آقاي عابدزاده؟»

نگاهش كرد و دستي به سرش كشيد؛ «تمرين كن. خيلي تمرين كن. جان بكن.»

دويد و توي دروازه ضلع شرقي ورزشگاه شهر صنعتي اراك ايستاد. سال‌هاي پيش بود و احمدرضا داشت بخشي از تاريخ فوتبال ايران را مي‌ساخت. محبوبيتي بي‌نظير انتظارش را مي‌كشيد. عابدزاده آنقدر قد كشيد كه در زمان آن بيماري عجيب، صدها نفر  مقابل بيمارستان كسري زار مي‌زدند. حتي پروين از نيش و طعنه و تهديدها در امان نبود. پسر 16 ساله‌اي كه وقتي پروين را ديد داد زد:«واي به حالت اگر بلايي سر عقاب بياد.»
سلطان هنوز آن فرياد را در ذهن دارد. چه كسي جرات داشت مربيگري تيمي را بپذيرد كه هنوز جاي كفش پروين روي زمين تمرين آن ديده مي‌شد؟

« على پروين» در پرسپوليس! او يك اسطوره است اما بعضى ها با اقدامهاى نابجا به اين واژه لطمه مى زنند و از جذابيت خبرهاى مربوط به او مى كاهند.طى روزهاى گذشته مسابقه اى براى انتشار اخبار روياپردازانه درباره على پروين به راه افتاده است . ترديدى نيست كه على پروين جايگاهى ويژه در فوتبال ايران و پرسپوليس دارد، اما براى محكوم شمردن اين جايگاه ۲ مشكل اصلى وجود دارد. نكته اول اينكه؛ على پروين خود را مسلح نكرده است. اين مسلح شدن مى توانست با اكتساب علم صورت بگيرد و هم با در اختيار گرفتن و كنار خود قرار دادن صاحب علم! چنين مسأله اى را تا كانون شاهد نبوده ايم. اشكال بعدى در ساختار ورزشى است. باشگاههايى مثل پرسپوليس و استقلال به دور از سازمان و ساختارى در شأن خود، عرصه اى بسيار محدود و كوچك نظر هستند و از اين رو ظرفيت ناچيزى براى استفاده از پتانسيلهاى فراوان وجود دارد در غير اينصورت مى شد در جريان استفاده و مهار پروين منافع بسيارى ايجاد كرد. جدا از اين بحث ساختارى، به مسائل ديگرى مى رسيم كه نكته پنهانى نيست. على پروين آنسوى خط قرمز سازمان تربيت بدنى و شخص على آبادى قرار دارد. پروين همچنين به دليل گردن نهادن به مشاوره ها وتوصيه هاى غلط هرچند از نظر مالى، سود كرد اما به جايگاه و اعتبار خود لطمه زد. به عنوان مثال مردم فراموش نمى كنند كه

دوشنبه 23 دی / (11:18)

مرجع خبری پرسپولیس : ممنون که پرسپولیس را نابود کردید

– روز ها ؛ روزهای رویایی و دل نشینی برای هواداران پرسپولیس است. ان ها بعد از مدت ها توانسته بودند طعم شیرین قهرمانی را بچشند و برای ان ها هیچ طعمی شیرین تر از این طعم نبود.پرسپولیس با مدیریت حبیب کاشانی بعد از مدت ها قهرمان ایران شده بود. بعد از فروکش شدن اتش قهرمانی نوبت به اینده شده بود و پرسپولیس باید خودش را برای فصل بعد اماده می کرد. تلاش های حبیب کاشانی برای متقاعد کردن قطبی به ماندن بی فایده بود و افشین قطبی ایران را ترک کرد تا حبیب کاشانی به دنبال سرمربی جدید باشد. تا اینجا همه چیز طبیعی بود ؛ سرمربی تیم قهرمان تیم خود را ترک کرده بود و این فاجعه نبود ؛ همان طور که لیپی هم بعد از قهرمان کردن ایتالیا تیمش را ترک کرده بود ؛ همان طور که کلینزمن بعد از قهرمانی(کار کلینزمن کمتر از قهرمانی نبود) المان ها را ترک کرده بود. خیر…این فاجعه نبود ؛ حبیب کاشانی که یک بار ریسک کرده بود و دست به انتخاب خوبی زده بود  باز هم می توانست انتخاب خوبی داشته باشد. در روزهایی که حبیب کاشانی به دنبال انتخاب سرمربی بود و شرایط تیم کاملا طبیعی و ایده ال بود ناگهان یک حرکت همه چیز پرسپولیس را به باد داد. حبیب کاشانی مدیر عامل تیم قهرمان ؛ همان فردی که نقشش در قهرمانی پرسپولیس انکار نشدنی بود از کار استعفانده(!) شد!! اری ؛ سازمان باز هم عادت قشنگ(!) خودش را تکرار کرد. به دلایل کاملا واضح و روشن(!) حبیب کاشانی رفت.  عوض شدن سرمربی تیم قهرمان امری طبیعی است که بارها و بارها در تمام دنیا رخ داده است اما ایا عوض شده مدیر عامل تیم قهرمان هم امری طبیعی است؟؟ مدیر عامل یک تیم یعنی اندیشه ی حاکم بر ان تیم…مدیر عامل یک تیم یعنی تصمیم گیرنده ی یک تیم… و عوض کردن مدیر عامل یک تیم؛ ان هم تیم قهرمان یعنی عوض کردن اندیشه ی تیم قهرمان ؛ یعنی عوض کردن اندیشه ای که منجر به قهرمانی شده بود!! اری… سازمان با هنرمندی اش اندیشه ای که منجر به قهرمانی شده بود را عوض کرد. اری ؛ جناب کاشانی شما اشتباه کردی که قهرمان شدی…

دوشنبه 23 دی / (11:06)

مرجع خبری پرسپولیس : منتظر صدای شترق باشید !

حسین هدایتی این روزها راضی ترین عضو هیات مدیره است، مردی که یک تنه برای بیرون کردن داریوش مصطفوی دست به کار شد و رمز عابر بانکش را که دیگر دست هر کسی افتاده بود تغییر داد تا مدیرعامل در موضع ضعف قرار بگیرد. مدیرعاملی که پول ندارد یعنی هیچ بازدهی ای ندارد و هدایتی از این پوئن به بهترین نحو استفاده کرد. رییس هیات مدیره پرسپولیس که فهمیده بود مصطفوی با پول هایش می تازد و حسابی مانور می دهد خیلی زود به اپوزیسیون مدیرعامل تبدیل شد تا امروز حرفش را به کرسی بنشاند.عکس هایی که امروز از جلسات هیات مدیره بر روی خروجی سایت ها و روزنامه ها قرار می گیرد نشان می دهد که لبخندهای پیروزمندانه او به معنای رضایت قلبی اش است

دوشنبه 23 دی / (10:37)

مرجع خبری پرسپولیس : مدیر عاملی پرسپولیس آخرین سمت داریوش خان ؟!

يكي از صندلي‌هاي راحتي ميز مقابل رياست را انتخاب كرد، خيلي آرام و با طمانينه نشست و چشمانش را بر روي چشمان رئيس فيكس كرد و هر از چند گاهي با لبخندهاي ملايم، صحبت‌هاي او را تاييد كرد. سي‌وشش دقيقه بعد از دفتر رئيس بيرون آمد و به اولين تماس تلفن همراهش كه مي‌دانست همان خبرنگاريست كه قبل از جلسه درباره موضوع بحثش صحبت كرده بود، پاسخ داد و گفت:«تابحال در عمرم چنين جملات تحليلي و دقيقي نشنيده بودم» اين بازتاب اولين برخورد داريوش مصطفوي و محمد علي‌آبادي بود كه در روزهاي تعليق اتفاق افتاد. همان جلسه‌اي كه داريوش در آن به رئيس وعده داد كه راه برون رفت از تعليق فدراسيون فوتبال را به درستي مي‌داند و مي‌تواند روي «صفايي اينا» را كم كند. ماموريتي كه گرچه با ناكامي او به پايان رسيد. اما علي‌آبادي را وامدار مصطفوي كرد كه در پايان اين پروژه، شكست خورده مطلق بود.

این روزها نام مربیانی چون فاتح تریم، برانکو ایوانکوویچ،‌سنول گونش، افشین قطبی و …. برای حضور در پرسپولیس مطرح

 شده اما می‌توان برای هر یک از این گزینه‌ها دلایلی آورد که امکان حضورشان در ایران را به صفر نزدیک می‌کند، مثلا فاتح تریم که سرمربی تیم ملی ترکیه است و شایعه حضورش پرسپولیس به دروغ سیزده شبیه می‌ماند. یا برانکو که او هم بارها اعلام کرده فعلا نمی‌خواهد در آسیا مربیگری کند و عجیب از همه سنول گونش است که آلترناتیو تمام مربیان استقلال و پرسپولیس در پنج سال اخیر بوده و در تمام این سال‌ها به غیر از حضور یک روزه‌اش در تهران و بازدیدش از ورزشگاه‌ آزادی کار دیگری انجام نداده است.

با این حال و در این جنجال رسانه‌ای اعضای هیات مدیره پرسپولیس تنها بر روی یک گزینه تاکید دارند و‌آن هم لوکا بوناچیچ است که این روزها در کرواسی مشغول آماده کردن خود برای سفر به تهران است و از طریق مدیر برنامه‌هایش که در حال حاضر در دبی حضور دارد در جریان مذاکرات با پرسپولیس قرار می‌گیرد.

حسین هدایتی که در انعقاد قرارداد با افشین قطبی هم ماموریت یافته بود که وی را برای حضور دوباره در پرسپولیس ترغیب کند این بار هم از طرف هیات مدیره مامور شده که به صورت مستقیم با مدیر برنامه‌های بوناچیچ مذاکره کند و بمب خبری هدایتی هم که از مدت‌ها پیش قولش را داده بود خبر توافق با بوناچیچ است.

حتی گفته می‌شود توافق اصلی با بوناچیچ حاصل شده و

اوضاع بدجورى قمر در عقرب است و ظاهرا همه كمر به خدمت تيم بستند و خارج كردن پرسپوليس از اين بحران. اما به نظر مى رسد تنها چيزى كه اين وسط فراموش شده، همين پرسپوليس است. در شرايطى كه همه به دنبال حل كردن مشكلات هستند و يافتن راه چاره، فراموش كرده اند پرسپوليس بايد جمعه به مصاف فولاد برود. تيمى كه در طول سال هاى اخير ثابت كرده حريف سرسختى براى سرخپوشان است. پرسپوليس كه همه در فكر آن هستند جمعه در شرايطى بايد به مصاف فولاد برود كه كادر فنى آن روى لبه تيغ ايستاده و هيچ اميدى به بقاى خود ندارند. يعنى به زبان ساده تر با استرس و نگرانى بالاى سر تيم هستند نه با خيالى جمع و آسوده! هر چند ظاهرا به پيروانى فرصت داده شده و او هم با بيان اين مطلب كه «اگر قصد تغيير كادر فنى را داريد بهتر است مربى خارجى بياوريد» در پى به سر و سامان رساندن اين تيم است. ا

باشگاه پرسپولیس پس از استعفای داریوش مصطفوی با چالش دیگری به نام انتخاب سرمربی خارجی تیم فوتبالش

 مواجه شده است. اتفاقی که قرار است بزودی رخ دهد و از میان گزینه های مطرح شده یکی به عنوان سرمربی جدید سرخپوشان معرفی شود.

باشگاه پرسپولیس طی هفته های اخیر اوضاع آرامی نداشت و هرچند پس از استعفای داریوش مصطفوی و انتخاب عباس انصاریفرد به عنوان مدیرعامل این باشگاه وضعیت بهتری پیدا کرده است اما کماکان این باشگاه پرطرفدار درگیر مشکلات و انتشار شایعاتی است که عملکرد تیم فوتبال آنرا نیز تحت تاثیر خود قرار داده است.

براساس این گزارش، پس از جدایی مصطفوی از پرسپولیس مسئولان این باشگاه زمینه پرداخت بدهی های قبلی به بازیکنان و بخشی از پیش پرداخت آنها را فراهم کردند و از این طریق آرامش روحی و روانی را به بازیکنان خود هدیه کردند تا بتوانند با انگیزه تر از قبل در تمرینات شرکت کنند.

اما مهمترین خبر این روزهای باشگاه پرسپولیس می تواند

شروع ليگ هشتم با يک اتفاق مثبت براي فوتبال همراه شد. حضور مربياني که براي اولين بار به عنوان سرمربي روي نيمکت مي نشستند، اين ذهنيت را در بين اهالي فوتبال ايجاد کرد که فوتبال ايران از اين پس مي تواند حساب ويژه اي به توانايي آنها باز کند.اما با رسيدن ليگ برتر به ميانه هاي راه، مشخص شد که سرمربيان جوان براي تجربه موفقيت بايد به داشته هاي خود اضافه کنند تا بتوانند در ليگي که “تاکتيک شناسي” و “بازيخواني حريف” حرف اول را مي زند، حرفي براي گفتن داشته باشند

اين اتفاق، اتفاقي مثبت محسوب مي شود، چون قبل از اينکه ضعف سرمربيان جوان در ناکامي شان دخالت داشته باشد، بايد به اين نتيجه رسيد که تيم هاي حاضر در ليگ برتر، فوتبال را به صورت علمي و با تکيه بر روش هاي روز نوين بازي مي کنند و زمان فوتبال ديمي و نتيجه گرفتن ها بر اساس شانس و شيوه هاي چند سال پيش گذشته است.

در زير نگاهي داريم به سرمربياني که با وجود آشنايي به علم روز فوتبال، به دليل مواجهه با شرايط حرفه اي به اين نتيجه رسيدند که براي “سرمربي” شدن در سطح ليگ برتر بايد به اندوخته هاي خود بيافزايند.