ارتش سرخ
۳۰ دی ۱۳۸۷ ۱۳:۳۵:۱۶

جادوگر کفش قرمز

دوشنبه 30 دی (13:59)

مرجع خبری پرسپولیس : چند گانه های نیکبخت // مقاله اختصاصی مرجع خبری

علیرضا نیکبخت در فوتبال ایران از خودش چند داستان مجزا و البته تاثیر گذار بر جای گذاشته که با هم می خوانیم :

اول : ابومسلم – آماتور

در اولین نمایش مهم و تاثیر گذار نیکبخت در تیم ابومسلم که هدایتش را اکبر میثاقیان بر عهده داشت درخشید (!) آن تیم ابومسلم بازیکنانی داشت که بعد ها بعضی از آن ها بدل به چهره های مهم در فوتبال ایران شدند . در همان سال اول که این تیم درخشید بلافاصله ارسطو محمدی و علیرضا واحدی نیکبخت راهی تیم استقلال تهران شدند و رضا عنایتی که با آن ها گلزنی قهار نشان می داد تنها گذاشتند . علیرضا که نقش اول این نمایش بود در ابومسلم مثل بازیگران جوان بازیگوش ولی پر حرارت و پر انگیزه نشان می داد . همین حرارتش بود که او را آبی پوش کرد (!) انگاری که علیرضا احتیاج به یک کارگردان خوب و یک نمایشنامه بهتر را حس می کرد .

دوم : استقلال – نیکبخت اکتور می شود !

دومین نمایش نیکبخت در فوتبال ایران سه سکانس مهم و باورنکردنی داشت و اجرای به یاد ماندنی این سه سکانس او را به نقش اول نمایش بدل کرد و در طول سال هایی که آبی پوش بود ستاره ای محبوب شد که بود و نبودش سرنوشت یک مسابقه را رقم می زد .

سکانس اول نمایش نیکبخت در استقلال :

تیم به تازگی دست سوکوموروخوف سپرده شده بود و نیکبخت به همراه ارسطو محمدی به تازگی سر از استقلال در آورده بود . روز اولی که نیکبخت با پیراهن آبی در ورزشگاه مرغوبکار استقلال تمرین کرد تماشاگران در گوش هم می گفتند :” دویدنش رو نگاه کن … مثه اروپایی ها می دوه …!” و یک ماه بعد او در دور مقدماتی باشگاه های آسیا با گل های به یاد ماندی که به تیم لبنانی زد حلاوتی شیرین بین خودش و هواداران آبی ایجاد کرد !

سکانس دوم نمایش نیکبخت در استقلال :

استقلال در لیگ قهرمانان آسیا در عربستان با الاتحاد مساوی کرد و در تهران بازی با نتیجه یک-یک در حال پیگری بود و این یعنی حذف استقلال ! اما در نودمین دقیقه علیرضا اکبرپور توپی را از جناح راست روی دروازه ارسال کرد و مردی با شماره 22 آن را به تور دروازه الاتحاد رساند و این یعنی انفجار آبی آزادی ! نیکبخت دوباره وردی خواند و استقلال را راهی مرجله بعدی کرد .

سکانس سوم نمایش نیکبخت در استقلال :

۲۸ دی ۱۳۸۷ ۱۲:۱۷:۳۳

بی خود نیست که اسمش را گذاشتند تاریخ !

جمعه 27 دی (19:47)

مرجع خبری پرسپولیس : حالا عین این داستان در پرسپولیس تکرار می شود …

تاریخ شناسان معتقدند که تاریخ بیش از آنکه نمایشگر تمدن و پیشینه ی یک ملت باشد آینه ای است برای عبرت اندوزی مردمان عصر جدید .اما انسان ها در بسیاری موارد از تجربه های تاریخ بی بهره می مانند .

1- روزهای پس از جام جهانی آلمان روزهای پر التهابی بود برای فوتبال ایران . از طرفی مسئولان سازمان تربیت بدنی و بزرگان فوتبال ایران در پی جانشینی برای محمد دادکان بودند و از طرفی نزدیک بودن جام ملت های آسیا باعث شده بود تب انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال هم بالا بگیرد . آن روزها داریوش مصطفوی که قرار بود ناجی فوتبال ایران شود در مصاحبه هایی رویاپردازانه خبر از امضای قرار داد با فیلیپه اسکولاری و ویسنته دل بوسکه می داد . سرانجام در عین ناباوری اهالی فوتبال امیر قلعه نوعی سکان هدایت تیم ملی فوتبال ایران را بدست گرفت . آن روز هر چه نوشتیم و فریاد زدیم بهترین تیم ملی تاریخ فوتبال ایران به مربی بزرگتر و معتبرتری احتیاج دارد به گوش آقایان نرفت که نرفت . امیر قلعه نوعی که پس از برنامه ی عجیب سه ساله سرانجام موفق شده بود تیم مطبوعش را به عنوان قهرمانی لیگ برتر برساند سکاندار تیم ملی فوتبال ایران شد و نتیجتا با حذف مفتضحانه ی تیم ملی فقط حسرت ماند و افسوسی که از سوختن نسل پر افتخار فوتبال ایران بر دل اهالی فوتبال نشست .

۱۸ دی ۱۳۸۷ ۰۹:۳۶:۲۹

بگذار برخیزد اشک مردم بی لخند

سه شنبه 16 دی / (17:12)

مرجع خبری پرسپولیس : جنگیدن تا آخرین لحظه ی ممکن و نا امید نشدن تا همیشه .

داستان نه تراژیک بود و نه دراماتیک . داستان عین رئالیسم بود . تنها کمی به رمان های گارسیا مارکز می مانست و رگه هایی از رئالیسم جادویی برای هیجان ماجرا چاشنی شده بود . پرسپولیس همان طور قهرمان شد که باید می شد . قطبی و تیمش در مقابل تمام موانع و مشکلات تنها یک سلاح در اختیار داشتند که در زبان استعاره قلب شیر لقب گرفته بود . و این یعنی جنگیدن تا آخرین لحظه ی ممکن . نا امید نشدن تا همیشه و حفظ روحیه برتری جویی به همراه نترسیدن و اعتماد به نفس . در روز آخر هم پرسپولسی برد تا عکس قلب شیر تا ابد روی جام حک شود . واقعا حیف نبود پرسپولیس قهرمان نمی شد ؟