8 آلترناتیو برای یک نیمکت خالی !
مرجع خبری پرسپولیس : این نفر دوم بودن این روزها از سرمربیگری پرسپولیس مهمتر است !
دستيارى اول پرسپوليس اين روزها اهميت و ماهيت استراتژيك بيشترى پيدا كرده به نسبت روزهاى قبل. حالا همه مى خواهند بدانند فارغ از اينكه اصلاً چه كسى نفر اول است و به عنوان سرمربى با پرسپوليس قرارداد مى بندد، چه كسى نفر دوم خواهد بود.اين «نفر دوم» انگار حالا حتى از نفر اول بودن هم مهمتر است. اگر تاپ مولر اين را مى دانست باور كنيد با نصف قيمت دستيار پرسپوليس مى شد. به اين يك نكته اصلاً و ابداً شك نكنيد.
•••
اينكه عباس انصارى فرد اصلاً و ابداً گزينه اى براى اين پست دارد يا نه، مطلبى است كه تا چند روز آينده خواهيم فهميد. با اين حال تعداد گزينه هايى كه در بازار كار حضور دارند بسيار محدودند. باور كنيد وقتى مى گوييم بسيار محدود اصلاً و ابداً شوخى نمى كنيم.
•••
احمدرضا عابدزاده
شايد نام آورترين گزينه براى دستيارى اول فعلاً عابدزاده باشد. حضور او در كادر فنى قطعى است اما كمتر كسى احتمال مى دهد كه دستيارى اول به او سپرده شود.
كريم باقرى
اگر عباس انصارى فرد بتواند كريم باقرى را راضى كند كه فوتبال را كنار بگذارد خيلى از مشكلاتش حل مى شود اما كريم كنار نمى رود و در نتيجه بحران دستيار اول همچنان باقى مى ماند.باقرى به چندين دليل انتخاب خوبى براى اين گزينه است. اول آنكه همه از او مى ترسند. اين شامل «همه» مى شود! دوم آنكه همه به او احترام مى گذارند. سوم آنكه كريم كاريزيما دارد . چهارم آنكه «مولر» با خود يك دستيار آلمانى مى آ ورد كه كارهاى فنى را انجام دهد و در نتيجه باقرى از اقتدار خود بهره بيشترى مى برد و كار را هم ياد مى گيرد. باور كنيد كه دستيار اول شدن تجربه مربيگرى مى خواهد و كريم از اين تجربه به اندازه كافى برخوردار نيست.
اندر حکایت رئال مادرید ایران !
مرجع خبری پرسپولیس : سیاست نادرستی که همچنان ادامه می یابد …
آمدن تاپ مولر به پرسپولیس خبر خوشی برای این تیم و فوتبال ایران است اما؛
-در پرسپولیس سرمربی از همان لحظه آغاز کار،بهانه های درشت برای موفق نشدن دارد.تاپ مولر میتواند خیالش از گرفتن 850 هزار دلار راحت باشد و از همان روز اول به متهم کردن دیگران در راه ناکامی هم فکر کند.کاری که چند فصلی است پرسپولیسی ها در تابستان انجام میدهند،در سطح استاندارد فوتبال اروپا کم نظیر است.مدیران پرسپولیس خودشان تیم را میبندند و بعد با یک سرمربی به توافق میرسند که مسئولیت فنی تیم را به عهده بگیرد.آخرین مربی ای که در پرسپولیس خودش تیم را بست،علی پروین بود؛مردی که با او نمیشد از این شوخی ها کرد.پروین حداقل در دو موضوع تمامیت خواه بود:بستن تیم در تابستان و ارنج تیم در هر بازی.پرسپولیس برای فصل 85-84 توسط سرمربی اش بسته شد؛همان فصلی که پروین پژمان نوری و مهرزاد معدنچی را جذب کرد و حامد کایویانپور را نیز به جمع قرمزها برگرداند.
پس از ان مصطفی دنیزلی درحالی با پرسپولیس قرارداد بست که فصل نقل و انتقالات تقریبا به پایان رسیده بود.دنیزلی در طول فصل به شدت از این موضوع ضربه خورد به طوری که تیمش چهار مدافع بیشتر نداشت و در پست دفاع آخر مجبور شد از بازیکنانی مثل پژمان نوری استفاده کند یا فرزاد اشوبی را در پست استاپر به بازی بگیرد.شاید بتوان از عقد دیرهنگام قرارداد با دنیزلی و عدم حضور این مربی در پروسه تیم بستن،به عنوان مهمترین دلایل قهرمان نشدن پرسپولیس در فصل 86-85 یاد کرد.پس از دنیزلی،این قطبی بود که دو فصل پیاپی کمترین نقش را در بستن پرسپولیس داشت.
معادله صفر مجهولی از نوع پرسپولیس
مرجع خبری پرسپولیس :
هر چند هنوز نوبت نرسيده به عقد قرارداد مرد آلمانى با پرسپوليس و به ما «نديد بديدها» پوزخند مى زنند وقتى از تاريخ كنفرانس مطبوعاتى «تاپ مولر» سؤال مى كنيم، هرچند هنوز خودكار را نداده اند دست مرد آلمانى كه به سلامتى و ميمنتى و مباركى و فرخندگى و خوشى و شادمانى، قراردادش را امضا كند، هرچند هنوز «توافق نهايى» حاصل نشده و همين قضيه اعصاب هواداران منتظر پرسپوليس را بيشتر از قبل خاكشيرى مى كند، هرچند هنوز ايستاده ايم بر ديوار بلاتكليفى اما اصلاً و ابداً «زود» نيست اگر بپرسيم: چه كسى قرار است دستيار مرد آلمانى شود؟
حميد استيلى كه به كادرفنى پرسپوليس ملحق شد و با انواع و اقسام مربيان كار كرد خوشحال شديم. گفتيم استيلى قرار است سال ها در پرسپوليس كار كند و نيمكت تيم «بيمه» بشود.استيلى اما ماندنى نشد. دل خوش كرديم به پيروانى به كاپيتان تحصيلكرده و موفق. عمر بقاى او اما حتى كوتاهتر بود. نوبت رسيده به حميد درخشان. گفتيم مبارك است. هم انگيزه دارد و هم تجربه و هم كاربلد است. او هم اصلاً شروع نكرد. جماعت! حالا يكى جواب بدهد كه اصلاً و ابداً كسى مانده كه بخواهد دستيار شود؟ كسى مانده كه در گود باشد و سوخت نشده باشد و تاريخ مصرفش نگذشته باشد و اعتبار هم داشته باشد و خودش را با مصاحبه هاى وقت و بى وقت خراب نكرده باشد و از همه مهمتر با «عباس انصارى فرد» همخوانى داشته باشد و از همه مهمترتر، حاضر شود در اين ايام دشوار بيايد و بشود سيبل تيراندازى؟ شما كسى را مى شناسيد؟
روزى روزگارى حميد استيلى. روزى روزگارى زننده گل قرن. روزى روزگارى آخر تعصب. او حالا اما بيرون خانه
ستاره پراکنی هنر عباس انصاری فرد
مرجع خبری پرسپولیس : جدایی پژمان نوری و ثبت قراردادش با ملوان هنوز پرسپولیسیها را در شوک قرار داده و جالب اینکه مسوولان باشگاه میگویند او روز قبلش به ما قول داده بود که میماند اما احتمالا پژمان نوری زمانی این قول را داد که در انزلی مذاکراتش را با ملوان نهایی کرده بود
این کار پژمان نوری نشان میدهد که دیگر تعصب به پرسپولیس معنا ندارد و هر جا که پولش نقد باشد و مدیریت باشگاه هم به جای حرف عمل کند بازیکن به آنجا میرود.
حدود 15-10 سال پیش علی پروین گفت: دیگر کسی به عشق پروین بازی نمیکند واقعیت هم همین است، اگر سال گذشته این همه بازیکن با قیمتهای بالا جذب شدند خیالشان تا حدودی از دریافت مطالبات خود راحت بود اما انگار جدا شدن بازیکنان کلیدی پرسپولیس همچنان ادامه دارد.
بعد از پژمان نوری کم توجهی به علی کریمی و قرار مذاکره نگذاشتن با او و حالا نوبت به محسن خلیلی رسیده است.
او صبح دیروز با انصاریفرد جلسهای داشت و همان طور که قبلا شنیده میشد، مبلغ پیشنهادی باشگاه برای آقای گل تیمش 250 میلیون تومان بوده است.
شاید این مبلغ با حساب پرداخت مالیات از سوی بازیکن هم بوده و شاید اصلا بحث مالیاتی دیگر مطرح نشد چون خلیلی پاسخش به مدیرعامل نه بود.
بله، خلیلی هم به انصاریفرد نه گفت، البته مدیرعامل قول داده
آخرین خبر از داستان مولر و پرسپولیس
مرجع خبری پرسپولیس : وقتی مدیرعامل پرسپولیس پیشنهاد یک میلیون و دویست هزار یورویی تاپ مولر را به 900 هزار دلار تغییر کرد و بعد خبر داد که مرد آلمانی حاضر است تا مبلغ پیشنهادی باشگاه- 700 هزار دلار – تخفیف بدهد، واضح بود که مذاکرات بیواسطه هم سودی نداشته است.
در آخرین مذاکره تلفنی که شنبه شب و به خواست انصاریفرد بدون حضور نماینده ایرانی تاپ مولر و به واسطه مدیربرنامههای آرفی انجام شد، مربی آلمانی اگرچه درخواست مالیاش را تا 800 هزار یورو کاهش داد اما این شرط را هم گذاشت که در صورت قهرمان کردن پرسپولیس 200 هزار یورو پاداش بگیرد تا حداقل دریافتیاش از باشگاه به بالای یک میلیارد برسد.
اما پرسپولیسیها در فاصله کمتر از یک روز بعد از این مذاکره نافرجام و در اقدامی آماتورگونه، خبر توافق نهایی و 700 هزار دلاری باتاپ مولر را به سایتهای خبری انتقال دادند تا شاید برای یکی دو روز هم شده از شنیدن انتقادات فرار کنند. حال آنکه نه تنها در مسائل مالی توافقی حاصل نشده، بلکه اختلاف بر سر حضور دستیاران خارجی تاپ مولر هم هنوز به قوت خود باقی است.
مربی آلمانی خواسته که غیر از هافمن، یک بدنساز که او هم هموطناش است در پرسپولیس کنار او باشد و در عوض با حضور احمدرضا عابدازده به عنوان تنها ایرانی کادر فنی موافقت کرده است اما بهخاطر مسائل مالی، مدیران باشگاه حاضر نیستند حضور دو دستیار خارجی تاپ مولر در کادر فنی را بپذیرند. چرا که بدون شک حضور هر یک از این مربیان دستکم 200 هزار یورو برای باشگاه آب میخورد و برای مدیران بدحساب پرسپولیس، این اصلا خوشایند نیست.
با این وجود عجیب است که آنها درست برخلاف روند مذاکرات، صبح یکشنبه از توافق نهایی با کلاوس تاپ مولر خبر دادند و حتی اعلام کردند
بلاتکلیفی پرسپولیس در روزهاییکه پول همندارد
مرجع خبری پرسپولیس به نقل از مهر : بلاتکلیفی پرسپولیس در روزهاییکه پول همندارد/میخواهند قهرمان شوند!
در حالی که اکثر تیم های حاضر در نهمین دوره لیگ برتر علاوه بر شناخت کادر فنی، تمریناتشان را نیز آغاز کرده اند، پرسپولیس بی پول هنوز سرمربی اش را انتخاب نکرده است و چشم به جیب سازمان تربیت بدنی و مساعدت محمدعلی آبادی دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، هواداران تیم فوتبال پرسپولیس حق دارند از مسئولان این باشگاه سئوال کنند چرا برخلاف تیم رقیب(استقلال) هنوز وضعیت کادر فنی و بازیکنان این تیم برای حضور در نهمین دوره رقابتهای لیگ برتر مشخص نشده است؟
شاید یکی از پاسخ هایی که می توان به این پرسش داد این باشد که ریاست مجمع دو باشگاه با یکدیگر فرق می کند و استقلال با ثبات مدیریت و ریاست مجمعی مسعود زریبافان روند مطلوبتری را دنبال می کند اما پرسپولیس که ریاست مجمع اش را محمدعلی آبادی برعهده دارد با بی ثباتی سوال برانگیزی مواجه است و هنوز وضعیت کادر فنی و بازیکنان فصل آینده این تیم مشخص نشده است.
البته احتمال جدایی محمدعلی آبادی از سازمان تربیت بدنی و حضور او در یکی از وزارتخانه هم می توانست یکی از دلایلی باشد که او نتوانست به باشگاه تحت ریاستش نظارت کافی داشته باشد و بهترین روزها برای انتخاب کادر فنی و بازیکنان را از دست داده است. ماندن یا رفتن علی آبادی طبیعتا بر روی ابقا یا برکناری عباس انصاریفرد هم تاثیر مستقیم می گذاشت.
حالا به نظر می رسد با ابقا ( بازهم احتمالی ) محمدعلی آبادی در سازمان تربیت بدنی، عباس انصاریفرد نیز
بررسی عملکرد 18 تیم لیگ برتر تا به حال
مرجع خبری پرسپولیس : در حالی که کمتر از 25 روز به پایان فصل نقل و انتقالات لیگ نهم باقی مانده برخی تیمها هنوز نتوانسته اند لیست بازیکنان خود را تکمیل کنند.
وضعیت برخی تیمها زمانی شکل حادتری به خود می گیرد که آنها حتی وضعیت کادر فنی خود را نیز مشخص نکردهاند چه رسد به جذب بازیکنان جدید. حالا قصد داریم یک به یک 18 تیم لیگ برتری را مورد بررسی قرار دهیم تا شرایط آنها برای حضور در لیگ نهم مشخص شود. پرسپولیس و صبا را میتوان بیخبرترین تیمهای لیگ برتری دانست و از سویی دیگر سپاهان، استقلال و سایپا باشگاههایی هستند که با توجه به خریدهای فوقالعاده و شروع تمرینات میتوانند لقب مدعیان اصلی لیگ نهم را به خود اختصاص دهند.
حال در ادامه مطلب به عملکرد تیم ها در این زمینه می پردازیم
یک مدعی جدید: 19 سال پیش پرسپولیس را خریدهام
مرجع خبری پرسپولیس : یک مدعی جدید: 19 سال پیش پرسپولیس را خریدهام
«پرسپولیس»، «استیلآذین» یا «پیروزی» بیش از 20 میلیون طرفدار تیم محبوب سرخپوش پایتخت، در شروع بازیهای فصل جدید لیگ برتر بر سر این سه راهی بزرگ قرار میگیرند. اینکه نمیدانند از میان این سه تیم، کدام را باید دوست داشته باشند. پرسپولیس؛ تیم سرخپوش محبوب مردم که در سال 1346 توسط علی عبده پایهگذاری شده و مردم دوستش داشتند چون به جای شاهین آمده بود تا نمادی از تیمی مردمی باشد برابر باشگاه سلطنتی تاج، حالا 42 سال بعد از تأسیس سه صاحب دارد. سه صاحبی که هر کدام خود را مدعی مردممداری میدانند و برای بالا بردن بهای «برند» باارزش باشگاهشان که ارزشش را از طرفداران میلیونی تیم میگیرد، با هم سرشاخ شدهاند.
«پیروزی» نام تیمی سرخپوش است که سازمان تربیتبدنی در سال 1379 توانست مالکیتش را از آن خود کند. تیمی که تا پیش از این در دست عابدینی و همراهانش بود و اختلاف آنها داشت رو به نابودیاش میبرد. تیمی که سرخ میپوشد. تیمی که بیشترین قهرمانی را در لیگ ایران دارد. تیمی که اسطورههایش، علی پروین، همایون بهزادی، محراب شاهرخی، جعفر کاشانی، نادر محمدخانی، محمد پنجعلی، علیدایی، مهدی مهدویکیا، فرشاد پیوس، صفر ایرانپاک و علی کریمی هستند.
تیمی که طرفدارانش معتقدند، محبوبترین تیم ایران و آسیاست. تیمی که همه از اسطورهها تا هواداران 10 سالهاش در شهرهای دورافتاده کشور، «پرسپولیس»اش مینامند. اسمی که البته سالهاست، دیگر امتیازش در اختیار مالکانی که تیم را اداره میکنند نیست. چه آن زمان که عابدینی و محلوجی ادارهاش میکردند و نه حالا که محمد علی آبادی و دولت نهم مدیریتش را هر سال در دست گروهی قرار میدهند و آخرین بار اعلام کردهاند سهامش را به مردم میفروشند. برند پرسپولیس 18 سال قبل واگذار شده و حالا سازمان ورزش که داعیه مالکیت تیم مردمی را دارد چارهای ندارد غیر از اینکه بیانیه صادر کند و از رسانهها بخواهد: «چون نام زیبای پیروزی از شعار معروف «استقلال، پیروزی!، جمهوری اسلامی» گرفته شده، این تیم را دیگر پرسپولیس ننامید.» خواستهای که هیچوقت عملی نمیشود چون نام پرسپولیس سالهاست که در دل هواداران این تیم ریشه دوانده و مردم تیم را فقط با این نام میشناسند.
تاریخ میگوید، پرسپولیس در جاده قدیم شمیرانات بنیانگذاری شد؛ خیابان شریعتی فعلی. این اتفاق در سال 1346 و به دست علی عبده رخ داد. این تاریخ، امروز نام مدعیان زیادی را به عنوان مانع، بر سر راه واگذاری پیروزی قرار میدهد. همهچیز از 18 اردیبهشت سال 1370 آغاز شد، وقتی «پرسپولیس» توسط اسماعیل وفایی با 5/50 درصد سهام، سازمان تربیتبدنی با 49درصد سهام و حسین منتظر موعود با 5/0درصد سهام تأسیس شد و به ثبت رسید.
دقیقاً، 2 سال و 5 ماه و 2 روز بعد، سازمان تربیتبدنی در نامهای با امضای حسن غفوری فرد اعلام کرد تمایلی به ادامه فعالیت در شرکت پرسپولیس ندارد و سهام خود را به طور کامل به شرکای دیگر واگذار خواهد کرد. در تاریخ
هیس ! مسئولان خوابند…
مرجع خبری پرسپولیس : توانایی و لیاقت مدیریتی این روزها در پرسپولیس بیداد می کند !
ماشاءا…، براي اين پرسپوليس اسپند دود كنيد تا چشم نخورد. توانايي و لياقت مديريت در اين تيم بيداد ميكند و از شدت زيادي قدرت مديريت همه سرگيجه گرفتهاند، دروغهايي هم كه ميشنويد به خاطر توانايي بالاي مديريت باشگاه است، وگرنه فرزاد آشوبي با پرسپوليس قرارداد داخلي بسته بود و همين طوري ناگهاني با مس تمديد كرد، اميرحسين صادقي هم قرارداد داخلي داشت ولي با خيال راحت راهش را به سمت استقلال كج ميكند، خبر تمديد قرارداد حسين بادامكي با پرسپوليس منتشر ميشود، آن هم در حالي كه حسين حتي خودكار هم در باشگاه به دستش نگرفته است و هيچ امضايي نزده است. يك وقت فكر نكنيد كه انصاريفرد يا باشگاه پرسپوليس دروغ ميگويند، اصلا، مداركش موجود است و جناب مديرعامل بعدا آنها را رو كرده و از آشوبي و صادقي هم غرامت خواهد گرفت. ولي مساله اينجاست كه در پرسپوليس آب از سرچشمه گلآلود است و انصاريفرد هم جزيي از وضعيت آشفته مديريتي است كه نه در سر بالايي آب بلكه در راستاي آن شنا ميكند تا باري به هر جهت بماند.
آن از داستان آمدن حبيب كاشاني كه يك هفته تمام هواداران را قبل از انتخابات رياستجمهوري سركار گذاشتند و بعد هيچ خبري نشد تا بدبينان اين مقوله را به حساب تبليغات سازمان تربيتبدني براي رييسجمهور ربط دهند، به خصوص كه حاجحبيب در اكثر برنامههاي تبليغاتي محمود احمدينژاد در كنار وي حضور داشت ولي بلافاصله بعد از پايان انتخابات قضيه كاشاني كنسل شد، اين هم از سريال انتخاب سرمربي كه همه را سركار گذاشته است، از ششم خرداد ماه يعني حدود يك ماه پيش كار پرسپوليس در فصل گذشته به اتمام رسيده است و فرصت بود تا سرمربي تيم انتخاب شود ولي هنوز شوي تاپمولر و پروزوويچ به سرانجام نرسيده، بحث هنري ميشل و اسوالدو آرديلس مطرح ميشود و انشاءا… اگر عمري باقي باشد، چند روز قبل از شروع ليگ يك مربي بيكار و سرگردان را پيدا خواهند كرد تا پرونده بعدي پرسپوليس در كميته انضباطي فيفا هم جور شود، چون طبيعتا در اين باشگاه پول هيچكسي را كامل نميدهند و خارجيها به خاطر 20 هزار دلار هم كه شده سه سوت به فيفا شكايت ميكنند.
آبروی پرسپولیس را بر باد دادند
مدیری که شنیدیم میخواهد برای پرسپولیس حیثیت و آبرو بخرد و امروز جز بدنامی، ارمغانی برای این باشگاه بزرگ نداشته است. شاید بهتر است به استقبال اجرای تصمیم کمیته انضباطی و محرومیت پرسپولیس از حضور در لیگ برتر برویم و نخواهیم که با این مدیریت و این همه بلاتکلیفی، چند قطره آخر آبروی باشگاه پرسپولیس هم به باد برود
مرجع خبری پرسپولیس : فقط 39 روز تا شروع لیگ مانده اما اینجا هیچ چیز سر جای خودش نیست. نه برنامهای طراحی شده و نه مربی و بازیکنی هست که پرسپولیس را امیدوار کند
کسی هم نمیداند که اصلا از کجا باید شروع کرد و قرار است تمرینات، کجا انجام شود. بله، این حکایت مدیریت فیالبداهه عباس انصاریفرد در پرسپولیس است، مدیری که هنوز به اول فصل نقل و انتقالات نرسیده، چند بازیکن را با تشخیص فنی خودش انتخاب کرد و با آنها قرارداد داخلی بست. بگذریم که از آن جمع چند نفره آشوبی و صادقی قید پرسپولیس را زدند، از شکوری اصلا خبری نیست و آرفی هم گهگاه تهدیدی میکند و دیگر هیچ.
این مدیریت انصاریفرد است که میداند باشگاه مجوزی برای ثبت قرارداد ندارد و به یک قدمی محرومیت از لیگ برتر رسیده اما او که دلخوش به همان قراردادهای داخلی چند هفتهای است خودش را سرگرم انتخاب سرمربی کرده. درست برعکس چند وقت پیش که پرسپولیسی ها یادشان رفته بود وینگادا رفته و باید دنبال جانشینی برای او باشند.
آن روزها فقط بازیکنان مختلف بودند که هر روز سر و کلهشان در باشگاه پیدا میشد و حالا بحث انتخاب مربی همه چیز را تحت تاثیر قرار داده، آنقدر که مدیرعامل حتی یادش رفته پرسپولیس برای ورود به لیگ نهم، نیاز به تمرین دارد و در این فاصله زمانی اندک، هرگز نمیشود آن تیم رویایی و قدرتمند را که وعده داده شده بود، ساخت.
هنوز از یاد نبردهایم که همزمان با آغاز این دوره از مدیریت عباس انصاریفرد، پرسپولیس برای پیدا کردن جایی برای تمرین چه آوارهگیها که نکشید اما مدیرعامل تازهوارد تا یک هفته بعد از آغاز مدیریتاش، انگار که از همه چیز بی خبر است، اصلا سراغی از پرسپولیس و بازیکنانش نگرفت! امروز، تکرار دوباره همان روزهاست، فقط 39 روز تا شروع لیگ نهم فرصت مانده و پرسپولیس که قرار بود تمام ناکامیهای فصل قبلاش را در لیگ تازه تلافی کند به معنای واقعی معلق است. پرسپولیس امروز نه سرمربی دارد و نه مربی. بازیکنان فعلیاش هنوز بلاتکلیفاند و تازهواردها با یک قرارداد داخلی، نصف و نیمه میشود گفت که پرسپولیسیاند. بدتر از همه اینها وضعیت تمرینی پرسپولیس است.
انصاریفرد که یک هفته قبل تقریبا نیمی از ورزشگاههای تهران را با نام «امکانات پرسپولیس» به تاپ مولر و پروزوویچ نشان داده بود تا امروز حتی نتوانسته یک زمین معمولی برای انجام تمرینات پرسپولیس فراهم کند. در واقع باید گفت پیش از آنکه کمیته انضباطی تصمیم
معادله چند مجهولي سرخپوشان ليگ برتر
مرجع خبری پرسپولیس : معادله چند مجهولي سرخپوشان ليگ برتر ! خروجيهاي پرسپوليس ، وروديهاي استيل آذين استيل آذين كه پس از دو سال حضور در فوتبال ايران جواز صعود به ليگ برتر را بهدست آورد حالا ميخواهد در ليگ نهم به عنوان يك پديده ظاهر شود. البته پديدهاي كه ستارههاي زيادي را در […]
جادوگر رمزآلود سمبل فوتبال ایران
مرجع خبری پرسپولیس : خداحافظی کریمی از تیم ملی آن قدر دردناک بود که هر چه از آن بنویسیم باز هم احساس دین می کنیم !
1)خداحافظي جادوگر از تيم ملي، بهانهاي است براي نوشتن پيرامون يك پديده خاص؛ علي كريمي! نابغه شماره هشت دنياي توپ گرد، شخصيت خارقالعادهاي دارد كه واكاوي آن كار يك پرونده و دو پرونده نيست. علي كريمي را نه يك بازيكن و نه حتي يك بازيكن استثنايي، بلكه يك سمبل ميدانيم؛نمادي از فوتبال و يا حتي در مقياسي ديگر، جامعه ايران!
2) علي كريمي فرزند خلف جامعه احساساتي و پرنوسان ايران است. تمام مختصات آدمهاي مشرق زمين را ميتوان در رفتار او جست. «جامعهشناسي علي كريمي»، برشي حقيقي است از آنچه بر مردمان اين سرزمين ميگذرد؛ پر حرارت، انرژيك، هيجانآلود، احساساتي و پرفراز و نشيب، ما در آينه علي كريمي، ميتوانيم خودمان را ببينيم. او پتانسيل شگفتانگيزي دارد، چونان كه همه ايرانيان دارند. روزي كه گام به بايرن گذاشت، هيچكس نميتوانست فكرش را بكند كه به آن سرعت حيرتآور، خود را به ماگات سختگير تحميل كند، اما در كوتاهترين زمان ممكن چنان درخشيد كه در همان مسابقه اول در تركيب باوارياييهاي مغرور به بازي گرفته شد و در جريان پيروزي سه بر صفر سرخها در برابر مونشن گلادباخ، چنان پخته و حرفهاي ميدانداري كرد كه انگار سالهاست در مونيخ توپ ميزند و پيش از او، بايرن چيزي كم داشته است!
برای آن ها که به حقشان نرسیدند
مرجع خبری پرسپولیس : راستی سقف مهدوی کیا و کریمی چقدر بود ؟
1-وداع علی کریمی و مهدوی کیا با فوتبال ملی،یک فصل ویژه از فوتبال ایران را رقم میزند.ما دو بازیکن تاریخی خود را دیگر در پیراهن تیم ملی نخواهیم دید؛دو بازیکنی که خیلی زود و در سن پائین اوج گیری خود را اغاز کردند و زود به پیراهن تیم ملی رسیدند اما اصلا به حق شان نرسیدند.حق انها چه بود؟
2-معمولا در سطح استاندارد فوتبال دنیا،بازیکنانی که تا 22 سالگی به پیراهن تیم ملی میرسند،توانائی بازی در سه دوره جام جهانی را دارند.یعنی اگر در 24 سالگی هم به جام جهانی برسند،تا 32 سالگی میتوانند برای سومین بار در جام جهانی بازی کنند.کمی خوش شانسی از نظر “زمانی” میتواند حضور چهار باره در جام جهانی را نیز برای انها رقم بزند.علی کریمی اما به عنوان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال اسیا و کسی که در 20 سالگی با اعتماد به نفس مطلق راهی اردوی تیم ملی شد تا در جام جهانی 98 بازی کند،تنها یک دوره جام جانی را تجربه کرد.این برای بازیکنی که با رونالدینیو مقایسه میشود و پیراهن بایرن مونیخ را بر تن کرده،اصلا امار جالبی نیست.
مهدی مهدوی کیا هم از 17 سالگی حضور در اردوی تیم ملی را تجربه کرد و در جام جهانی نامش کنار مایکل اوون به عنوان پدیده های فرانسه 98 قرار گرفت اما پس از ان تنها افتخاری که با تیم ملی کسب کرد،حضور در جام جهانی 2006 بود؛تورنمنتی که به هیچ ایرانی فوتبال دوستی از جمله خود بازیکنان تیم ملی نچسبید و با چند بازی معمولی و اتفاقاتی تلخ،کار خود را تمام کردیم.
به بهانه خداحافظی کریمی با تیم ملی : لعنت به جبر جغرافیایی
از علی کریمی که می نویسی ندایی در درونت فریاد می زند : ” لعنت بر جبر جغرافیایی “
مرجع خبری پرسپولیس : علی کریمی هرگز شروع نشد. فوتبالی که کریمی بازی می کرد با کمی آموزش آکادمیک و اندکی فرصت می توانست جهان را فتح کند. بازیکن سال آسیا و ستاره تیم ملی ایران برای کریمی خیلی کم بود .
از علی کریمی که می نویسم فقط و فقط حسرت در سرم می چرخد. شاید حالا خیلی ها بنویسند ” علی کریمی ” تمام شد. اما برای من علی کریمی هرگز شروع نشد. به یاد ندارم بازی ای را از کریمی دیده باشم و لعنت نفرسته باشم به این جبر جغرافیایی. ” جبر جغرافیایی ” بهانه ی خوبی است برای بهانه آوردن و چشم پوشیدن روی عیب های خودمان. گاهی در ژرف ترین لایه های وجودمان احساسی گزنده داریم که ” من آنقدر هم خوب نیستم”. یا ” شاید حوب هستم اما نابغه نیستم. ” اما علی کریمی نابغه فوتبال است- یا بود- شاید خودش نتواند اعتراف به نبوغش کند, شاید اصلا مثل خیلی دیگر از نوابغ اعتقادی به نبوغش نداشته باشد,
اما برای نویسنده که کاملا بی طرفانه, بدون اینکه تعلق خاطری به ایرانی بودن یا پرسپولیسی بودن داشته باشد, بی شک علی کریمی یک نابغه بود. علی کریمی ستاره ای بود که هرگز شروع نشد. در خانواده ای که حتی یک کتاب هم در کتابخانه اش نیست نوشتن کاری بس دشوار به نظر می رسد. چند قرن پیش فیلسوف بریتانیایی “جان لاک” روی اهمیت آموزش تاکید کرد. او حتی تا حد زیادی استعداد ذاتی را هم زیر سوال برد. حال اگر در محیطی باشی که هیچ آموزشی نیست و باز هم بدرخشی شاهکار زده ای. علی کریمی می توانست بازیکن سال فیفا و یوفا شود و جام قهرمانی چمپیونز لیگ را بالای سر ببرد اگر اسمش مثلا بود “الکساندر کارینیو” . برند جغرافیایی همان عاملی است که جبر جغرافیایی را به بار می آورد. اگر همین علی کریمی در برزیل متولد می شد آیا بازهم سرنوشتی چنین داشت؟ فقط یک فصل بازی در بایرن مونیخ نهایت افتخارش می شد؟
پرسپوليس به امروز و فردا كردن عادت مى كند
مرجع خبری پرسپولیس : پرسپوليس به امروز و فردا كردن عادت مى كند ! شايد هفته ديگر!
عباس انصارى فرد مديرعامل تيم فوتبال پرسپوليس پيش از ظهر جمعه گذشته در يكى از برنامه هاى ورزشى تلويزيون با صراحت اعلام كرد كه تكليف سرمربيگرى پرسپوليس تا روز شنبه مشخص خواهد شد، شنبه اى كه خيلى ها فكر كردند، همان شنبه اى است كه حالا ۴ روز از آن مى گذرد. انصارى فرد در آن برنامه اعلام كرد كه هنوز چندان از حريفانش در زمينه يارگيرى و شروع تمرينات عقب نيست و از شنبه تيمش را با سرمربى جديد آغاز خواهد كرد اما شنبه آمد و هيچ خبرى از سرمربى تيم پرسپوليس نشد. در آن روزها پرزويچ كروات و تاپ مولر آلمانى ۲ گزينه سرمربيگرى تيم پرسپوليس بودند كه قرار شد سرخپوشان يكى از آن ۲ نفر را به سرمربيگرى تيمشان انتخاب كنند اما ظرف روزهاى گذشته اتفاقاتى افتاد كه مديران پرسپوليس نتوانند سرمربى جديد تيمشان را به افكار عمومى جامعه معرفى كنند. امروز از آن شنبه اى كه انصارى فرد وعده آن را براى تعيين سرمربى تيمش داده بود ۴ روز است كه مى گذرد، هرچند كه ممكن است مديرعامل پرسپوليس ادعا كند كه اگر چه گفته است تا شنبه سرمربى جديد تيمش را معرفى خواهدكرد اما كدام شنبه را هنوز تعيين نكرده است. ديروز از باشگاه پرسپوليس خبر رسيد كه نام مربيانى چون لوكابوناچيچ و هنرى ميشل همه به جمع ۲ گزينه قبلى سرمربيگرى پرسپوليس اضافه شده است، هرچند كه مجيد فرخزادى عضو هيأت مديره پرسپوليس ضمن تأييد اين خبر اعلام كرد كه در حال حاضر شانس تاپ مولر آلمانى از همه گزينه هاى ديگر سرمربيگرى پرسپوليس بيشتر است. فرخزادى همچنان از نزديكى افكار مديران پرسپوليس با تاپ مولر حرف زد و گفت: هيچ مشكلى بين تاپ مولر و مديران پرسپوليس وجود ندارد. او پيشنهادات خود را ارائه داده و ما نيز پيشنهاداتمان را به او داده ايم و در حال حاضر هم منتظر پاسخ او هستيم. عضو هيأت مديره پرسپوليس نيز مانند انصارى فرد مديرعامل پرسپوليس از اوايل هفته آينده براى معرفى سرمربى جديد اين تيم خبرداد و روز خاصى را مشخص نكرد، هرچند كه اين مسأله را تأييد كرد كه قرار است تاپ مولر تا امروز پاسخ پرسپوليسى ها را بدهد اما همين پاسخ دادن چنانچه مثبت باشد تا به مرحله عقد قرارداد و مسائل اين چنينى بينجامد چند روز وقت مى برد و تا همان اوايل هفته آينده طول خواهد كشيد.فرخزادى همچنان در ادامه حرفهايش از تمايل رئيس سازمان تربيت بدنى به حضور حبيب كاشانى
از بهمن 87 تا تير 88 ! تمام تاخيرهاي انصاريفرد
مرجع خبری پرسپولیس : از بهمن 87 تا تير 88 ! تمام تاخيرهاي انصاريفرد
فرصتسوزي اتفاق شوم و ناگواري است كه در ورزش و بخصوص فوتبال ما باب شده و انگار راه گريزي از آن نيست. البته بعضا سياستهاي غلط برخي مديران فوتبال به وخيمتر شدن اوضاع و تمديد فرصتسوزي ميانجامد تا جايي كه ميتواني پيشبيني كني به زودي و پس از نخستين ناكامي از اين فرصتسوزيهاي عمده به عنوان يكي از دلايل شكست ياد شود.عباس انصاريفرد در رأس امور اجرايي باشگاه پرسپوليس با درنگ و تاخير فراوان در به انجام رساندن تمام امور مربوط به تيم فوتبال و باشگاه سمبل تاخير در مديريت فوتبال است.در مقطعي كه افشين پيرواني هدايت پرسپوليس را در دست داشت انصاريفرد با پيش كشاندن بحث سرمربي خارجي مقطعي حدودا يك ماهه را با اين سوژه داغ گذراند و پس از تعيين چند باره مهلت براي انتخاب نفر نهايي بالاخره وينگادا را معرفي كرد. در مقطع پيش از شروع رقابتهاي ليگ قهرمانان زماني كه بحث اضافه شدن يار كمكي به ميان آمد جريان حضور رجبزاده در پرسپوليس آنقدر كشدار شد كه اعصاب پرسپوليسيها را خراب كرد و سرانجام فرجامي نيافت. در خصوص پرداخت معوقههاي بازيكنان انصاريفرد چندين بار مصاحبه كرد كه در فلان تاريخ مشخص پول بازيكنان پرداخت ميشود كه اين اتفاق نيز با تاخير- طبق سنوات گذشته و مثل همه مديران- عملي شد.شايد مورد قبلي به نوعي ميتوانست قابل توجيه باشد اما زماني كه موضوع اخراج افشين پيرواني از كادر فني پيش كشيده شدانتخاب سرمربي آنقدر طولاني شد كه همه افشين را فراموش كردند و او نيز از اخراجش مطمئن شد!
انصاريفرد حدود يك ماه پيش صحبت از اضافه شدن دو بازيكن برزيلي به پرسپوليس به ميان آورد و گفت با آنها بدون تست قرارداد ميبندد اما اين اتفاق تا الان عملي نشده و احتمالا سفر خوردبين و درخشان به سرزمين قهوه در راستاي جذب بازيكناني ديگر از برزيل صورت ميگيرد.سرانجام بحث انتخاب سرمربي جديد كه موضوع اصلي اين روزهاي پرسپوليس است به ميان كشيده شد تا انصاري فرد بار ديگر با درنگهاي متوالي خود روي اعصاب هواداران اين تيم راه برود. از دو روز بعد از شكست به بنيادكار بحث سرمربي جديد به ميان آمد و سرانجام انصاريفرد طي مصاحبهاي در تاريخ
12 خرداد ماه اعلام كرد با يكي از چهار گزينه خود يعني تروسيه، دال، زمن و ميشل يكي به عنوان سرمربي انتخاب ميشود. انصاريفرد در مصاحبهاي ديگر تعيين سرمربي را به اوايل هفته آينده يعني 16 و 17 خرداد ماه حواله داد اما در تاريخ 17 خرداد اعلام كرد سرمربي جديد آلماني، اسپانيايي يا فرانسوي است. او طي همين مصاحبه اعلام كرد
تاپ مولر آدرس را اشتباهى آمده است
مرجع خبری پرسپولیس : تاپ مولر آدرس را اشتباهى آمده است ! پرسپوليس و امكانات؟
كلاوس تاپ مولر مربى آلمانى كه براى هدايت پرسپوليس در ايران بسر مى برد طى روزهاى گذشته اعلام كرده بعد از ديدن امكانات پرسپوليس در رابطه با بستن قرارداد با اين باشگاه تصميم مى گيرد.تاپ مولر يا دل خيلى خوشى دارد يا در اين دنيا سير نمى كند يا با ما شوخى مى كند. البته ما با او شوخى نداريم اما اگر مولر دوست دارد و هوس كرده سر شوخى را باز كند، خيلى ها بدشان نمى آيد. به هر حال اگر قرار است او در ايران و به خصوص در پرسپوليس كار كند، از همين حالا بايد تكليف خودمان را بدانيم و مشخص شود با چه شخصيتى روبرو هستيم.آقاى تاپ مولر، شما فكر مى كنيد قرار است در كدام كشور و كدام باشگاه كار كنيد كه حرف از امكانات مى زنيد. يا آدرس را اشتباهى آمده ايد يا از شرايط پرسپوليس اصلاً خبر نداريد كه چنين فرمايشاتى مى فرماييد. اگر اشتباهى در اين زمينه صورت گرفته لطفاً يك نفر جناب مولر را متوجه قضايا كند تا بفهمد كجا آمده و قرار است در چه تيمى كار كند.كليه امكانات پرسپوليس همان ساختمان باشگاه است كه آن هم به همت رئيس وقت فدراسيون در اختيار اين باشگاه قرار گرفت. زمين تمرين پرسپوليس هم تمام زمين هاى ورزشى تهران است. اگر باشگاه پول داشته باشد و زمين ورزشى خالى هم باشد يا سازمان، زمينى را در اختيارش بگذارد، پرسپوليس هم تمرين مى كند، اگر هم نبود كه تپه هاى داوديه هست. سالن بدنسازى هم تمام و كمال در خدمت شماست. هر سالن بدنسازى كه در تهران ديديد از آن پرسپوليس است و اگر باشگاه پول داشته باشد، مى توانيد از امكانات آنها استفاده كنيد. البته آكادمى ملى المپيك هم هست و چون سازمان تربيت بدنى پدر معنوى پرسپوليس است، شما مى توانيد از امكانات آنجا هم استفاده كنيد. اگر هم جايى را گير نياورديد، باز هم تپه هاى داوديه هست. على آقا هم همانجا
Friday, 22 November , 2024