بلاتکلیفی پرسپولیس در روزهاییکه پول همندارد
مرجع خبری پرسپولیس به نقل از مهر : بلاتکلیفی پرسپولیس در روزهاییکه پول همندارد/میخواهند قهرمان شوند!
در حالی که اکثر تیم های حاضر در نهمین دوره لیگ برتر علاوه بر شناخت کادر فنی، تمریناتشان را نیز آغاز کرده اند، پرسپولیس بی پول هنوز سرمربی اش را انتخاب نکرده است و چشم به جیب سازمان تربیت بدنی و مساعدت محمدعلی آبادی دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، هواداران تیم فوتبال پرسپولیس حق دارند از مسئولان این باشگاه سئوال کنند چرا برخلاف تیم رقیب(استقلال) هنوز وضعیت کادر فنی و بازیکنان این تیم برای حضور در نهمین دوره رقابتهای لیگ برتر مشخص نشده است؟
شاید یکی از پاسخ هایی که می توان به این پرسش داد این باشد که ریاست مجمع دو باشگاه با یکدیگر فرق می کند و استقلال با ثبات مدیریت و ریاست مجمعی مسعود زریبافان روند مطلوبتری را دنبال می کند اما پرسپولیس که ریاست مجمع اش را محمدعلی آبادی برعهده دارد با بی ثباتی سوال برانگیزی مواجه است و هنوز وضعیت کادر فنی و بازیکنان فصل آینده این تیم مشخص نشده است.
البته احتمال جدایی محمدعلی آبادی از سازمان تربیت بدنی و حضور او در یکی از وزارتخانه هم می توانست یکی از دلایلی باشد که او نتوانست به باشگاه تحت ریاستش نظارت کافی داشته باشد و بهترین روزها برای انتخاب کادر فنی و بازیکنان را از دست داده است. ماندن یا رفتن علی آبادی طبیعتا بر روی ابقا یا برکناری عباس انصاریفرد هم تاثیر مستقیم می گذاشت.
حالا به نظر می رسد با ابقا ( بازهم احتمالی ) محمدعلی آبادی در سازمان تربیت بدنی، عباس انصاریفرد نیز
بررسی عملکرد 18 تیم لیگ برتر تا به حال
مرجع خبری پرسپولیس : در حالی که کمتر از 25 روز به پایان فصل نقل و انتقالات لیگ نهم باقی مانده برخی تیمها هنوز نتوانسته اند لیست بازیکنان خود را تکمیل کنند.
وضعیت برخی تیمها زمانی شکل حادتری به خود می گیرد که آنها حتی وضعیت کادر فنی خود را نیز مشخص نکردهاند چه رسد به جذب بازیکنان جدید. حالا قصد داریم یک به یک 18 تیم لیگ برتری را مورد بررسی قرار دهیم تا شرایط آنها برای حضور در لیگ نهم مشخص شود. پرسپولیس و صبا را میتوان بیخبرترین تیمهای لیگ برتری دانست و از سویی دیگر سپاهان، استقلال و سایپا باشگاههایی هستند که با توجه به خریدهای فوقالعاده و شروع تمرینات میتوانند لقب مدعیان اصلی لیگ نهم را به خود اختصاص دهند.
حال در ادامه مطلب به عملکرد تیم ها در این زمینه می پردازیم
یک مدعی جدید: 19 سال پیش پرسپولیس را خریدهام
مرجع خبری پرسپولیس : یک مدعی جدید: 19 سال پیش پرسپولیس را خریدهام
«پرسپولیس»، «استیلآذین» یا «پیروزی» بیش از 20 میلیون طرفدار تیم محبوب سرخپوش پایتخت، در شروع بازیهای فصل جدید لیگ برتر بر سر این سه راهی بزرگ قرار میگیرند. اینکه نمیدانند از میان این سه تیم، کدام را باید دوست داشته باشند. پرسپولیس؛ تیم سرخپوش محبوب مردم که در سال 1346 توسط علی عبده پایهگذاری شده و مردم دوستش داشتند چون به جای شاهین آمده بود تا نمادی از تیمی مردمی باشد برابر باشگاه سلطنتی تاج، حالا 42 سال بعد از تأسیس سه صاحب دارد. سه صاحبی که هر کدام خود را مدعی مردممداری میدانند و برای بالا بردن بهای «برند» باارزش باشگاهشان که ارزشش را از طرفداران میلیونی تیم میگیرد، با هم سرشاخ شدهاند.
«پیروزی» نام تیمی سرخپوش است که سازمان تربیتبدنی در سال 1379 توانست مالکیتش را از آن خود کند. تیمی که تا پیش از این در دست عابدینی و همراهانش بود و اختلاف آنها داشت رو به نابودیاش میبرد. تیمی که سرخ میپوشد. تیمی که بیشترین قهرمانی را در لیگ ایران دارد. تیمی که اسطورههایش، علی پروین، همایون بهزادی، محراب شاهرخی، جعفر کاشانی، نادر محمدخانی، محمد پنجعلی، علیدایی، مهدی مهدویکیا، فرشاد پیوس، صفر ایرانپاک و علی کریمی هستند.
تیمی که طرفدارانش معتقدند، محبوبترین تیم ایران و آسیاست. تیمی که همه از اسطورهها تا هواداران 10 سالهاش در شهرهای دورافتاده کشور، «پرسپولیس»اش مینامند. اسمی که البته سالهاست، دیگر امتیازش در اختیار مالکانی که تیم را اداره میکنند نیست. چه آن زمان که عابدینی و محلوجی ادارهاش میکردند و نه حالا که محمد علی آبادی و دولت نهم مدیریتش را هر سال در دست گروهی قرار میدهند و آخرین بار اعلام کردهاند سهامش را به مردم میفروشند. برند پرسپولیس 18 سال قبل واگذار شده و حالا سازمان ورزش که داعیه مالکیت تیم مردمی را دارد چارهای ندارد غیر از اینکه بیانیه صادر کند و از رسانهها بخواهد: «چون نام زیبای پیروزی از شعار معروف «استقلال، پیروزی!، جمهوری اسلامی» گرفته شده، این تیم را دیگر پرسپولیس ننامید.» خواستهای که هیچوقت عملی نمیشود چون نام پرسپولیس سالهاست که در دل هواداران این تیم ریشه دوانده و مردم تیم را فقط با این نام میشناسند.
تاریخ میگوید، پرسپولیس در جاده قدیم شمیرانات بنیانگذاری شد؛ خیابان شریعتی فعلی. این اتفاق در سال 1346 و به دست علی عبده رخ داد. این تاریخ، امروز نام مدعیان زیادی را به عنوان مانع، بر سر راه واگذاری پیروزی قرار میدهد. همهچیز از 18 اردیبهشت سال 1370 آغاز شد، وقتی «پرسپولیس» توسط اسماعیل وفایی با 5/50 درصد سهام، سازمان تربیتبدنی با 49درصد سهام و حسین منتظر موعود با 5/0درصد سهام تأسیس شد و به ثبت رسید.
دقیقاً، 2 سال و 5 ماه و 2 روز بعد، سازمان تربیتبدنی در نامهای با امضای حسن غفوری فرد اعلام کرد تمایلی به ادامه فعالیت در شرکت پرسپولیس ندارد و سهام خود را به طور کامل به شرکای دیگر واگذار خواهد کرد. در تاریخ
هیس ! مسئولان خوابند…
مرجع خبری پرسپولیس : توانایی و لیاقت مدیریتی این روزها در پرسپولیس بیداد می کند !
ماشاءا…، براي اين پرسپوليس اسپند دود كنيد تا چشم نخورد. توانايي و لياقت مديريت در اين تيم بيداد ميكند و از شدت زيادي قدرت مديريت همه سرگيجه گرفتهاند، دروغهايي هم كه ميشنويد به خاطر توانايي بالاي مديريت باشگاه است، وگرنه فرزاد آشوبي با پرسپوليس قرارداد داخلي بسته بود و همين طوري ناگهاني با مس تمديد كرد، اميرحسين صادقي هم قرارداد داخلي داشت ولي با خيال راحت راهش را به سمت استقلال كج ميكند، خبر تمديد قرارداد حسين بادامكي با پرسپوليس منتشر ميشود، آن هم در حالي كه حسين حتي خودكار هم در باشگاه به دستش نگرفته است و هيچ امضايي نزده است. يك وقت فكر نكنيد كه انصاريفرد يا باشگاه پرسپوليس دروغ ميگويند، اصلا، مداركش موجود است و جناب مديرعامل بعدا آنها را رو كرده و از آشوبي و صادقي هم غرامت خواهد گرفت. ولي مساله اينجاست كه در پرسپوليس آب از سرچشمه گلآلود است و انصاريفرد هم جزيي از وضعيت آشفته مديريتي است كه نه در سر بالايي آب بلكه در راستاي آن شنا ميكند تا باري به هر جهت بماند.
آن از داستان آمدن حبيب كاشاني كه يك هفته تمام هواداران را قبل از انتخابات رياستجمهوري سركار گذاشتند و بعد هيچ خبري نشد تا بدبينان اين مقوله را به حساب تبليغات سازمان تربيتبدني براي رييسجمهور ربط دهند، به خصوص كه حاجحبيب در اكثر برنامههاي تبليغاتي محمود احمدينژاد در كنار وي حضور داشت ولي بلافاصله بعد از پايان انتخابات قضيه كاشاني كنسل شد، اين هم از سريال انتخاب سرمربي كه همه را سركار گذاشته است، از ششم خرداد ماه يعني حدود يك ماه پيش كار پرسپوليس در فصل گذشته به اتمام رسيده است و فرصت بود تا سرمربي تيم انتخاب شود ولي هنوز شوي تاپمولر و پروزوويچ به سرانجام نرسيده، بحث هنري ميشل و اسوالدو آرديلس مطرح ميشود و انشاءا… اگر عمري باقي باشد، چند روز قبل از شروع ليگ يك مربي بيكار و سرگردان را پيدا خواهند كرد تا پرونده بعدي پرسپوليس در كميته انضباطي فيفا هم جور شود، چون طبيعتا در اين باشگاه پول هيچكسي را كامل نميدهند و خارجيها به خاطر 20 هزار دلار هم كه شده سه سوت به فيفا شكايت ميكنند.
آبروی پرسپولیس را بر باد دادند
مدیری که شنیدیم میخواهد برای پرسپولیس حیثیت و آبرو بخرد و امروز جز بدنامی، ارمغانی برای این باشگاه بزرگ نداشته است. شاید بهتر است به استقبال اجرای تصمیم کمیته انضباطی و محرومیت پرسپولیس از حضور در لیگ برتر برویم و نخواهیم که با این مدیریت و این همه بلاتکلیفی، چند قطره آخر آبروی باشگاه پرسپولیس هم به باد برود
مرجع خبری پرسپولیس : فقط 39 روز تا شروع لیگ مانده اما اینجا هیچ چیز سر جای خودش نیست. نه برنامهای طراحی شده و نه مربی و بازیکنی هست که پرسپولیس را امیدوار کند
کسی هم نمیداند که اصلا از کجا باید شروع کرد و قرار است تمرینات، کجا انجام شود. بله، این حکایت مدیریت فیالبداهه عباس انصاریفرد در پرسپولیس است، مدیری که هنوز به اول فصل نقل و انتقالات نرسیده، چند بازیکن را با تشخیص فنی خودش انتخاب کرد و با آنها قرارداد داخلی بست. بگذریم که از آن جمع چند نفره آشوبی و صادقی قید پرسپولیس را زدند، از شکوری اصلا خبری نیست و آرفی هم گهگاه تهدیدی میکند و دیگر هیچ.
این مدیریت انصاریفرد است که میداند باشگاه مجوزی برای ثبت قرارداد ندارد و به یک قدمی محرومیت از لیگ برتر رسیده اما او که دلخوش به همان قراردادهای داخلی چند هفتهای است خودش را سرگرم انتخاب سرمربی کرده. درست برعکس چند وقت پیش که پرسپولیسی ها یادشان رفته بود وینگادا رفته و باید دنبال جانشینی برای او باشند.
آن روزها فقط بازیکنان مختلف بودند که هر روز سر و کلهشان در باشگاه پیدا میشد و حالا بحث انتخاب مربی همه چیز را تحت تاثیر قرار داده، آنقدر که مدیرعامل حتی یادش رفته پرسپولیس برای ورود به لیگ نهم، نیاز به تمرین دارد و در این فاصله زمانی اندک، هرگز نمیشود آن تیم رویایی و قدرتمند را که وعده داده شده بود، ساخت.
هنوز از یاد نبردهایم که همزمان با آغاز این دوره از مدیریت عباس انصاریفرد، پرسپولیس برای پیدا کردن جایی برای تمرین چه آوارهگیها که نکشید اما مدیرعامل تازهوارد تا یک هفته بعد از آغاز مدیریتاش، انگار که از همه چیز بی خبر است، اصلا سراغی از پرسپولیس و بازیکنانش نگرفت! امروز، تکرار دوباره همان روزهاست، فقط 39 روز تا شروع لیگ نهم فرصت مانده و پرسپولیس که قرار بود تمام ناکامیهای فصل قبلاش را در لیگ تازه تلافی کند به معنای واقعی معلق است. پرسپولیس امروز نه سرمربی دارد و نه مربی. بازیکنان فعلیاش هنوز بلاتکلیفاند و تازهواردها با یک قرارداد داخلی، نصف و نیمه میشود گفت که پرسپولیسیاند. بدتر از همه اینها وضعیت تمرینی پرسپولیس است.
انصاریفرد که یک هفته قبل تقریبا نیمی از ورزشگاههای تهران را با نام «امکانات پرسپولیس» به تاپ مولر و پروزوویچ نشان داده بود تا امروز حتی نتوانسته یک زمین معمولی برای انجام تمرینات پرسپولیس فراهم کند. در واقع باید گفت پیش از آنکه کمیته انضباطی تصمیم
معادله چند مجهولي سرخپوشان ليگ برتر
مرجع خبری پرسپولیس : معادله چند مجهولي سرخپوشان ليگ برتر ! خروجيهاي پرسپوليس ، وروديهاي استيل آذين استيل آذين كه پس از دو سال حضور در فوتبال ايران جواز صعود به ليگ برتر را بهدست آورد حالا ميخواهد در ليگ نهم به عنوان يك پديده ظاهر شود. البته پديدهاي كه ستارههاي زيادي را در […]
جادوگر رمزآلود سمبل فوتبال ایران
مرجع خبری پرسپولیس : خداحافظی کریمی از تیم ملی آن قدر دردناک بود که هر چه از آن بنویسیم باز هم احساس دین می کنیم !
1)خداحافظي جادوگر از تيم ملي، بهانهاي است براي نوشتن پيرامون يك پديده خاص؛ علي كريمي! نابغه شماره هشت دنياي توپ گرد، شخصيت خارقالعادهاي دارد كه واكاوي آن كار يك پرونده و دو پرونده نيست. علي كريمي را نه يك بازيكن و نه حتي يك بازيكن استثنايي، بلكه يك سمبل ميدانيم؛نمادي از فوتبال و يا حتي در مقياسي ديگر، جامعه ايران!
2) علي كريمي فرزند خلف جامعه احساساتي و پرنوسان ايران است. تمام مختصات آدمهاي مشرق زمين را ميتوان در رفتار او جست. «جامعهشناسي علي كريمي»، برشي حقيقي است از آنچه بر مردمان اين سرزمين ميگذرد؛ پر حرارت، انرژيك، هيجانآلود، احساساتي و پرفراز و نشيب، ما در آينه علي كريمي، ميتوانيم خودمان را ببينيم. او پتانسيل شگفتانگيزي دارد، چونان كه همه ايرانيان دارند. روزي كه گام به بايرن گذاشت، هيچكس نميتوانست فكرش را بكند كه به آن سرعت حيرتآور، خود را به ماگات سختگير تحميل كند، اما در كوتاهترين زمان ممكن چنان درخشيد كه در همان مسابقه اول در تركيب باوارياييهاي مغرور به بازي گرفته شد و در جريان پيروزي سه بر صفر سرخها در برابر مونشن گلادباخ، چنان پخته و حرفهاي ميدانداري كرد كه انگار سالهاست در مونيخ توپ ميزند و پيش از او، بايرن چيزي كم داشته است!
برای آن ها که به حقشان نرسیدند
مرجع خبری پرسپولیس : راستی سقف مهدوی کیا و کریمی چقدر بود ؟
1-وداع علی کریمی و مهدوی کیا با فوتبال ملی،یک فصل ویژه از فوتبال ایران را رقم میزند.ما دو بازیکن تاریخی خود را دیگر در پیراهن تیم ملی نخواهیم دید؛دو بازیکنی که خیلی زود و در سن پائین اوج گیری خود را اغاز کردند و زود به پیراهن تیم ملی رسیدند اما اصلا به حق شان نرسیدند.حق انها چه بود؟
2-معمولا در سطح استاندارد فوتبال دنیا،بازیکنانی که تا 22 سالگی به پیراهن تیم ملی میرسند،توانائی بازی در سه دوره جام جهانی را دارند.یعنی اگر در 24 سالگی هم به جام جهانی برسند،تا 32 سالگی میتوانند برای سومین بار در جام جهانی بازی کنند.کمی خوش شانسی از نظر “زمانی” میتواند حضور چهار باره در جام جهانی را نیز برای انها رقم بزند.علی کریمی اما به عنوان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال اسیا و کسی که در 20 سالگی با اعتماد به نفس مطلق راهی اردوی تیم ملی شد تا در جام جهانی 98 بازی کند،تنها یک دوره جام جانی را تجربه کرد.این برای بازیکنی که با رونالدینیو مقایسه میشود و پیراهن بایرن مونیخ را بر تن کرده،اصلا امار جالبی نیست.
مهدی مهدوی کیا هم از 17 سالگی حضور در اردوی تیم ملی را تجربه کرد و در جام جهانی نامش کنار مایکل اوون به عنوان پدیده های فرانسه 98 قرار گرفت اما پس از ان تنها افتخاری که با تیم ملی کسب کرد،حضور در جام جهانی 2006 بود؛تورنمنتی که به هیچ ایرانی فوتبال دوستی از جمله خود بازیکنان تیم ملی نچسبید و با چند بازی معمولی و اتفاقاتی تلخ،کار خود را تمام کردیم.
به بهانه خداحافظی کریمی با تیم ملی : لعنت به جبر جغرافیایی
از علی کریمی که می نویسی ندایی در درونت فریاد می زند : ” لعنت بر جبر جغرافیایی “
مرجع خبری پرسپولیس : علی کریمی هرگز شروع نشد. فوتبالی که کریمی بازی می کرد با کمی آموزش آکادمیک و اندکی فرصت می توانست جهان را فتح کند. بازیکن سال آسیا و ستاره تیم ملی ایران برای کریمی خیلی کم بود .
از علی کریمی که می نویسم فقط و فقط حسرت در سرم می چرخد. شاید حالا خیلی ها بنویسند ” علی کریمی ” تمام شد. اما برای من علی کریمی هرگز شروع نشد. به یاد ندارم بازی ای را از کریمی دیده باشم و لعنت نفرسته باشم به این جبر جغرافیایی. ” جبر جغرافیایی ” بهانه ی خوبی است برای بهانه آوردن و چشم پوشیدن روی عیب های خودمان. گاهی در ژرف ترین لایه های وجودمان احساسی گزنده داریم که ” من آنقدر هم خوب نیستم”. یا ” شاید حوب هستم اما نابغه نیستم. ” اما علی کریمی نابغه فوتبال است- یا بود- شاید خودش نتواند اعتراف به نبوغش کند, شاید اصلا مثل خیلی دیگر از نوابغ اعتقادی به نبوغش نداشته باشد,
اما برای نویسنده که کاملا بی طرفانه, بدون اینکه تعلق خاطری به ایرانی بودن یا پرسپولیسی بودن داشته باشد, بی شک علی کریمی یک نابغه بود. علی کریمی ستاره ای بود که هرگز شروع نشد. در خانواده ای که حتی یک کتاب هم در کتابخانه اش نیست نوشتن کاری بس دشوار به نظر می رسد. چند قرن پیش فیلسوف بریتانیایی “جان لاک” روی اهمیت آموزش تاکید کرد. او حتی تا حد زیادی استعداد ذاتی را هم زیر سوال برد. حال اگر در محیطی باشی که هیچ آموزشی نیست و باز هم بدرخشی شاهکار زده ای. علی کریمی می توانست بازیکن سال فیفا و یوفا شود و جام قهرمانی چمپیونز لیگ را بالای سر ببرد اگر اسمش مثلا بود “الکساندر کارینیو” . برند جغرافیایی همان عاملی است که جبر جغرافیایی را به بار می آورد. اگر همین علی کریمی در برزیل متولد می شد آیا بازهم سرنوشتی چنین داشت؟ فقط یک فصل بازی در بایرن مونیخ نهایت افتخارش می شد؟
پرسپوليس به امروز و فردا كردن عادت مى كند
مرجع خبری پرسپولیس : پرسپوليس به امروز و فردا كردن عادت مى كند ! شايد هفته ديگر!
عباس انصارى فرد مديرعامل تيم فوتبال پرسپوليس پيش از ظهر جمعه گذشته در يكى از برنامه هاى ورزشى تلويزيون با صراحت اعلام كرد كه تكليف سرمربيگرى پرسپوليس تا روز شنبه مشخص خواهد شد، شنبه اى كه خيلى ها فكر كردند، همان شنبه اى است كه حالا ۴ روز از آن مى گذرد. انصارى فرد در آن برنامه اعلام كرد كه هنوز چندان از حريفانش در زمينه يارگيرى و شروع تمرينات عقب نيست و از شنبه تيمش را با سرمربى جديد آغاز خواهد كرد اما شنبه آمد و هيچ خبرى از سرمربى تيم پرسپوليس نشد. در آن روزها پرزويچ كروات و تاپ مولر آلمانى ۲ گزينه سرمربيگرى تيم پرسپوليس بودند كه قرار شد سرخپوشان يكى از آن ۲ نفر را به سرمربيگرى تيمشان انتخاب كنند اما ظرف روزهاى گذشته اتفاقاتى افتاد كه مديران پرسپوليس نتوانند سرمربى جديد تيمشان را به افكار عمومى جامعه معرفى كنند. امروز از آن شنبه اى كه انصارى فرد وعده آن را براى تعيين سرمربى تيمش داده بود ۴ روز است كه مى گذرد، هرچند كه ممكن است مديرعامل پرسپوليس ادعا كند كه اگر چه گفته است تا شنبه سرمربى جديد تيمش را معرفى خواهدكرد اما كدام شنبه را هنوز تعيين نكرده است. ديروز از باشگاه پرسپوليس خبر رسيد كه نام مربيانى چون لوكابوناچيچ و هنرى ميشل همه به جمع ۲ گزينه قبلى سرمربيگرى پرسپوليس اضافه شده است، هرچند كه مجيد فرخزادى عضو هيأت مديره پرسپوليس ضمن تأييد اين خبر اعلام كرد كه در حال حاضر شانس تاپ مولر آلمانى از همه گزينه هاى ديگر سرمربيگرى پرسپوليس بيشتر است. فرخزادى همچنان از نزديكى افكار مديران پرسپوليس با تاپ مولر حرف زد و گفت: هيچ مشكلى بين تاپ مولر و مديران پرسپوليس وجود ندارد. او پيشنهادات خود را ارائه داده و ما نيز پيشنهاداتمان را به او داده ايم و در حال حاضر هم منتظر پاسخ او هستيم. عضو هيأت مديره پرسپوليس نيز مانند انصارى فرد مديرعامل پرسپوليس از اوايل هفته آينده براى معرفى سرمربى جديد اين تيم خبرداد و روز خاصى را مشخص نكرد، هرچند كه اين مسأله را تأييد كرد كه قرار است تاپ مولر تا امروز پاسخ پرسپوليسى ها را بدهد اما همين پاسخ دادن چنانچه مثبت باشد تا به مرحله عقد قرارداد و مسائل اين چنينى بينجامد چند روز وقت مى برد و تا همان اوايل هفته آينده طول خواهد كشيد.فرخزادى همچنان در ادامه حرفهايش از تمايل رئيس سازمان تربيت بدنى به حضور حبيب كاشانى
از بهمن 87 تا تير 88 ! تمام تاخيرهاي انصاريفرد
مرجع خبری پرسپولیس : از بهمن 87 تا تير 88 ! تمام تاخيرهاي انصاريفرد
فرصتسوزي اتفاق شوم و ناگواري است كه در ورزش و بخصوص فوتبال ما باب شده و انگار راه گريزي از آن نيست. البته بعضا سياستهاي غلط برخي مديران فوتبال به وخيمتر شدن اوضاع و تمديد فرصتسوزي ميانجامد تا جايي كه ميتواني پيشبيني كني به زودي و پس از نخستين ناكامي از اين فرصتسوزيهاي عمده به عنوان يكي از دلايل شكست ياد شود.عباس انصاريفرد در رأس امور اجرايي باشگاه پرسپوليس با درنگ و تاخير فراوان در به انجام رساندن تمام امور مربوط به تيم فوتبال و باشگاه سمبل تاخير در مديريت فوتبال است.در مقطعي كه افشين پيرواني هدايت پرسپوليس را در دست داشت انصاريفرد با پيش كشاندن بحث سرمربي خارجي مقطعي حدودا يك ماهه را با اين سوژه داغ گذراند و پس از تعيين چند باره مهلت براي انتخاب نفر نهايي بالاخره وينگادا را معرفي كرد. در مقطع پيش از شروع رقابتهاي ليگ قهرمانان زماني كه بحث اضافه شدن يار كمكي به ميان آمد جريان حضور رجبزاده در پرسپوليس آنقدر كشدار شد كه اعصاب پرسپوليسيها را خراب كرد و سرانجام فرجامي نيافت. در خصوص پرداخت معوقههاي بازيكنان انصاريفرد چندين بار مصاحبه كرد كه در فلان تاريخ مشخص پول بازيكنان پرداخت ميشود كه اين اتفاق نيز با تاخير- طبق سنوات گذشته و مثل همه مديران- عملي شد.شايد مورد قبلي به نوعي ميتوانست قابل توجيه باشد اما زماني كه موضوع اخراج افشين پيرواني از كادر فني پيش كشيده شدانتخاب سرمربي آنقدر طولاني شد كه همه افشين را فراموش كردند و او نيز از اخراجش مطمئن شد!
انصاريفرد حدود يك ماه پيش صحبت از اضافه شدن دو بازيكن برزيلي به پرسپوليس به ميان آورد و گفت با آنها بدون تست قرارداد ميبندد اما اين اتفاق تا الان عملي نشده و احتمالا سفر خوردبين و درخشان به سرزمين قهوه در راستاي جذب بازيكناني ديگر از برزيل صورت ميگيرد.سرانجام بحث انتخاب سرمربي جديد كه موضوع اصلي اين روزهاي پرسپوليس است به ميان كشيده شد تا انصاري فرد بار ديگر با درنگهاي متوالي خود روي اعصاب هواداران اين تيم راه برود. از دو روز بعد از شكست به بنيادكار بحث سرمربي جديد به ميان آمد و سرانجام انصاريفرد طي مصاحبهاي در تاريخ
12 خرداد ماه اعلام كرد با يكي از چهار گزينه خود يعني تروسيه، دال، زمن و ميشل يكي به عنوان سرمربي انتخاب ميشود. انصاريفرد در مصاحبهاي ديگر تعيين سرمربي را به اوايل هفته آينده يعني 16 و 17 خرداد ماه حواله داد اما در تاريخ 17 خرداد اعلام كرد سرمربي جديد آلماني، اسپانيايي يا فرانسوي است. او طي همين مصاحبه اعلام كرد
تاپ مولر آدرس را اشتباهى آمده است
مرجع خبری پرسپولیس : تاپ مولر آدرس را اشتباهى آمده است ! پرسپوليس و امكانات؟
كلاوس تاپ مولر مربى آلمانى كه براى هدايت پرسپوليس در ايران بسر مى برد طى روزهاى گذشته اعلام كرده بعد از ديدن امكانات پرسپوليس در رابطه با بستن قرارداد با اين باشگاه تصميم مى گيرد.تاپ مولر يا دل خيلى خوشى دارد يا در اين دنيا سير نمى كند يا با ما شوخى مى كند. البته ما با او شوخى نداريم اما اگر مولر دوست دارد و هوس كرده سر شوخى را باز كند، خيلى ها بدشان نمى آيد. به هر حال اگر قرار است او در ايران و به خصوص در پرسپوليس كار كند، از همين حالا بايد تكليف خودمان را بدانيم و مشخص شود با چه شخصيتى روبرو هستيم.آقاى تاپ مولر، شما فكر مى كنيد قرار است در كدام كشور و كدام باشگاه كار كنيد كه حرف از امكانات مى زنيد. يا آدرس را اشتباهى آمده ايد يا از شرايط پرسپوليس اصلاً خبر نداريد كه چنين فرمايشاتى مى فرماييد. اگر اشتباهى در اين زمينه صورت گرفته لطفاً يك نفر جناب مولر را متوجه قضايا كند تا بفهمد كجا آمده و قرار است در چه تيمى كار كند.كليه امكانات پرسپوليس همان ساختمان باشگاه است كه آن هم به همت رئيس وقت فدراسيون در اختيار اين باشگاه قرار گرفت. زمين تمرين پرسپوليس هم تمام زمين هاى ورزشى تهران است. اگر باشگاه پول داشته باشد و زمين ورزشى خالى هم باشد يا سازمان، زمينى را در اختيارش بگذارد، پرسپوليس هم تمرين مى كند، اگر هم نبود كه تپه هاى داوديه هست. سالن بدنسازى هم تمام و كمال در خدمت شماست. هر سالن بدنسازى كه در تهران ديديد از آن پرسپوليس است و اگر باشگاه پول داشته باشد، مى توانيد از امكانات آنها استفاده كنيد. البته آكادمى ملى المپيك هم هست و چون سازمان تربيت بدنى پدر معنوى پرسپوليس است، شما مى توانيد از امكانات آنجا هم استفاده كنيد. اگر هم جايى را گير نياورديد، باز هم تپه هاى داوديه هست. على آقا هم همانجا
خیال هواداران راحت !پرسپوليس به هيچ جامي نميرسد!
مرجع خبری پرسپولیس : پرسپوليس به هيچ جامي نميرسد!
بلاتكليفي مشخصه بارز وضعيت كنوني باشگاه پرسپوليس است. وقتي ميبينيم در همهمه اختلافنظرها، خودراييها و بيثباتيهاي باشگاه پرسپوليس، تيمي مانند سپاهان در حال بستن و تكميل مجموعه خود است و بدون حواشي و جنجال سازي سالهاي گذشته، هم تمام اعضاي كادر فني خود را شناخته و هم فهرست بازيكنانش را تكميل ميكند، به آيندهاي نه چندان دور ميانديشيم.
ميتوان از همين امروز و در حالي كه پرسپوليس بدون مدير مشخص و مربي معين روزها را سپري ميكند و حريفانش را در حال پيشي گرفتن از خود ميبيند، در روياهايمان به فردايي قدم بگذاريم كه جام قهرماني به كاپيتان تيم قهرمان سپرده ميشود. آيا پرسپوليس را با شكل زندگي كنونياش ميتوان لايق قهرماني دانست؟
پرسپوليس ما را ياد كودكاني مياندازد كه والديني بيمبالات تربيتش ميكنند. والديني كه چوب بر سر كودك خود ميگذارند و او را از درس خواندن نهي ميكنند يا براي امرار معاش به سر كار ميفرستند. پرسپوليس دقيقا براي كودكانش حكم فرزندخواندهاي را دارد كه بزرگ كردنش به عهده والدين نيست و نقشي تزييني را در يك خانواده بازي ميكند. فرزندي كه درس نميخواند و كار اجباري ميكند تا شكم والدينش سير شود، البته در روز رستاخيز، همه از او انتظار بزرگي و شكوه دارند. چه كسي براي اين كودك قدمي برداشته؟
بازخواني اوضاع نابسامان كنوني باشگاه پرسپوليس مثل روخواني يك كتاب چندبار خوانده شده است. يارگيري بيمنطق مديرعامل در يك توليدي پوشاك يا استفاده ابزاري و تبليغاتي در روزهاي خاص از نام اين باشگاه، قرار گرفتن مديران محبوب هواداران در شرايطي ويژه و بعد كنار رفتن تكتك آنها به بهانه چند شغله بودن، همه و همه گواه مستدلي است بر نابسامانيهاي اخير اين تيم. ميتوان از شكايت وينگادا و تلاش هدايتي به حسابرسيهاي مالي هم حرفي زد، اما چه سودي در پس نمايان كردن اين سياهي بر پيكره باشگاه خواهيم ديد؟!
شايد بازگشت حبيب كاشاني به مجموعه مديريتي باشگاه،
كدام دوراهى؟
مرجع خبری پرسپولیس : كدام دوراهى؟
اين روزها مطبوعات از دوراهى مى نويسند. يكى دوراهى كه معتقديم پرسپوليس سر آن گير افتاده است. دوراهى كه در يك سوى آن نام تاپ مولر ديده مى شود و در طرف ديگرش يك اسم ناشناخته كروات كه مى گويند ايويچ او را به قرمزها معرفى كرده است. وقتى مولر و پرزوويچ را با هم مقايسه مى كنيم متوجه نمى شويم كه منظور دوستانمان از دوراهى چيست. اين درست كه در گذشته كخ در استقلال، اشميت و گده و زوبل در پرسپوليس شلاپز در پيكان كودس در تيم ملى اميد ليتبارسكى در سايپا و ساير ژرمن ها در مابقى تيم ها عملكردى ناموفق را داشته اند اما از ميان خيل كروات هايى كه به فوتبال ما آمده اند نيز فقط لوكا و برانكو موفق بوده اند و ما از اين جماعت نيز چندان دلخوشى نداريم.البته روحيات مردمان شرق اروپا بيشتر به درد كار در فضاى حاكم بر فوتبال ايران مى خورد و براى ژرمن ها نيز سخت است كه پس از كار در جايى مثل بوندس ليگا بتوانند شرايط ويژه فوتبال ما را تحمل كنند با اين حال مقابل اسمى مثل تاپ مولر كه در تيم هايى نظير هامبورگ مربيگرى كرده است نمى توان از يك كروات ناشناخته كه كارنامه شخصى هم ندارد به عنوان دوراهى ياد كرد.در واقع اين شايد اختلاف قيمت اين ۲ نفر باشد كه بتواند سرخپوشان را به همكارى با گزينه كروات وادار كند وگرنه بر هيچ كس پوشيده نيست كه جذب مولر بيشتر به سود پرسپوليس است تا همكارى با پرزوويچ.مهمتر از سرمربى كسى است كه تيم را جمع مى كند چه تاپ مولر سرمربى پرسپوليس شود و چه پرزوويچ به اين عنوان دست يابد نكته مشترك هر ۲ نفر اينجاست كه آنها با فوتبال ما و با بازيكنانى كه در اين فوتبال توپ مى زنند غريبه اند بنابراين آنچه بسيار اهميت دارد اين است كه چه كسى به عنوان نفر دوم روى اين نيمكت خواهد نشست.چند سال قبل استانكو هدايت تيمى كه با نظارت حميد درخشان بسته شده بود را به عهده گرفت و با آن تيم بهترين نتايج ساليان بعد از انقلاب پرسپوليس را رقم زد. ۲ فصل پيش هم كه ارتش سرخ به قهرمانى در ليگ رسيد كارشناسان
درخشان – مربي خارجي؛ نسخه اي نه چندان شفابخش
مرجع خبری پرسپولیس : درخشان – مربي خارجي؛ نسخه اي نه چندان شفابخش
1 – حميد درخشان – يک مربي خارجي. اين آخرين نسخه پيچيده شده براي نيمکت پرسپوليس است.
به نوشته قدس؛ آنچه در درون اين فرمول وجود دارد در شمائي کلي بلاتکليفي فوتبال ايران بين دو تفکر خارجي و داخلي را نشان مي دهد و يا در نمايي بسته تر اشتباهي چند باره که اتفاقاً در همين باشگاه پرسپوليس هم تجربه شده اما درس عبرت نمي شود.
2 – فوتبال ايران طي يک دهه اخير مربي خارجي و مربي داخلي را به طور جداگانه تجربه کرده است، گاهي عنان کار را به طور کامل به کف اختيار مربيان وارداتي گذاشت و ايويچ، بلاژويچ، ايوانکوويچ، دنيزلي و ديگران را در رأس کار قرار داد و بعد از آنکه بلند پروازيهايش با ايشان ارضا نشد، سراغ قلعه نويي، دايي و ديگر نمونه هاي وطني رفت. جالب اينکه نسخه شفابخش اين هم نبود و نتيجه کار ناکامي در عرصه باشگاهي و حذف از جام جهاني در رده ملي بود. بنابراين پيروان نظريه بينابين اين دو روش اين روزها به اين احتمال اصرار دارند که خارجي و داخلي جدا از هم کارايي لازم را ندارد و ملغمه اي از اين دو راه نجات است. يک مربي خوب وطني در کنار يک مربي خوب خارجي مي تواند جنس شما را جور کند، جالب اينکه استقلالي ها هم با زوج مرفاوي – مولر گام در همين راه نهاده اند.
3 – اما کدام مربي خوب داخلي حاضر است زير دست يک مربي خوب خارجي کار کند و کدام مربي خوب خارجي دستيار خوب ايراني را در قلمروش مي پذيرد؟ به صفحات تاريخ فوتبال ايران رجوع کنيد. دقيقاً کي و کجا ترکيبي موفق از اين دو شکل گرفته است که حالا به تکرار آن اميدواريم؟ زوج استيلي – دنيزلي را به ياد بياوريد. با قلعه نويي و رولندکخ و بعد از آن مرفاوي و تئودوريونگ. آب آنها نه با زبان خوش و مسالمت آميز و نه به ضرب و زور و نه به هيچ ترفند ديگري به يک جوي نريخت و نرفت.
4 – حميد درخشان را مي شناسيم. او آينده حميد استيلي
چهار سال بر فوتبال ايران چه گذشت
مرجع خبری پرسپولیس به نقل از اعتماد ملی : چهار سال بر فوتبال ايران چه گذشت؛ سقوط آزاد در دولت نهم ايران در ماه آگوست سال 2005 در رنكينگ فيفا به بهترين جايگاه تاريخ فوتبال رسيد. ايران در آن رنكينگ به رده پانزدهم جهان رسيده بود. البته همانطور كه در اين نمودار ميبينيد جايگاه […]
تمام نداشته هاي پرسپوليس مردمي
مرجع خبری پرسپولیس : اين قصه، سردراز دارد. درست همين امروز که پرسپوليس در هاله اي از بلاتکليفي ها و سردرگمي ها گرفتار مانده و درجا مي زند، تيمهاي صنعتي چهار موتوره به استقبال فصل نو رفته اند. سپاهان اصفهان که يارگيري شگفت انگيزي داشته، تمريناتش را هم آغاز کرده است، بقيه باشگاهها کم و بيش در مورد اردوهاي تابستاني شان تمهيداتي را انديشيده اند و حتي استقلال هم که در مورد راندن کادر فني قهرمان و مديريتش آماج نقدها و هجمه ها بود، حالا به ثبات رسيده و اندک اندک مي رود تا سر و شکل خودش را پيدا کند. در اين ميانه اما، پرسپوليس کجاست؟
1) يکي از دست اندرکاران ارشد پرسپوليس طي گفتگويي کوتاه به ميليونها هوادار پرسپوليس در ايران توصيه کرده است که نگران نباشند؛ چه، او و دوستانش در حال رفع مشکلات مردمي ترين تيم کشورمان هستند و به زودي اوضاع در اين باشگاه به روال مطلوب و طبيعي بازمي گردد. خيلي دوست داشتيم به حرفهاي زيباي اين مقام ارشد دل خوش مي کرديم و دلشوره هايمان از اوضاع اسفبار پرسپوليس را کنار مي گذاشتيم، اما چه کنيم که نمي شود واقعيتها را نديد. راستي، مگر همين دوستان و دلسوزان در چند ماه گذشته کم به هواداران اطمينان خاطر داده اند؟
به نوشته قدس؛ آرشيو مطبوعات ورزشي و غيرورزشي شهادت مي دهد در هفته هاي پاياني يکي از کابوس وارترين فصلهاي تاريخ سرخپوشان، مسؤولان و دست اندرکاران اين باشگاه، بي وقفه از حل مشکلات و آينده اي بهتر حرف مي زدند. اما آخر آن همه وعده وعيد چه شد؟!
2 ) حقيقت را نمي شود نديد. چشمها را بستن و سر را زير برف بردن، فقط پاک کردن صورت مسأله است. «واقعيت» گواهي مي دهد که امروز پرسپوليس در يکي از نگران کننده ترين وضعيتهاي تاريخش قرار گرفته است. تيمي که بناست تيم «انتقام» باشد و عزت را به پرچم سقوط کرده اش بازگرداند، امروز «هيچ» ندارد. مديرعامل، رئيس هيأت مديره، سرمربي، مربي، بازيکن، محل تمرين، اردو، تدارکات، برنامه هاي آماده سازي… اين بخشي از فهرست نداشته هاي پرسپوليس در حال حاضر به حساب مي آيد، خنده دار است، نه؟!
3 ) يک نفر براي خودش بازيکن مي گيرد، نفر بعدي قرار داد را به هم مي زند، ديگري به چند بازيکن سرشناس پيغام مي دهد که من بيايم شما نيستيد، آن يکي با چهار تا بازيکن ديگر حرف مي زند که اگر آمد، آنها را هم با خود بياورد…!
4 ) طبيعي است که در حال حاضر و بلافاصله بعد از انتخاب دولت جديد،
علی آبادی و شرکا مقصر اول ناکامی تیم ملی!
صادق درودگر- كارشناس ورزشي و مير سابق فدراسيون فوتبال
مرجع خبری پرسپولیس : يكي از مهم ترين عوامل درباره نتیجه گیری تيم ملي فوتبال كشور نحوه انتخاب مسئولان امر و اعضاي كادرفني و قابلیت های مدیریتی و فنی آنهاست، داشتن صداقت، راستگویی و كارآمد بودن نیز از فاکتورهای بسیار موثر است. متأسفانه ما در اين زمينه، فاقد افرادي بوديم كه بتوانند تیم ملی را به سر منزل مقصود برسانند و نتایج لازم را كسب كنند و هميشه بيش از اينكه به نتيجه كار فكر كرده و درباره وظایفمان مسئولانه صحبت كنيم، دچار شعارزدگي بوديم و وعده های بی پشتوانه را برای فریب افکار عمومی مطرح می ساختیم.
متهم اصلی در این میان شخص رییس سازمان تربیت بدنی است، در مسابقات جام جهانی 2006 آلمان وقتی تیم ملی کشورمان بصورت مستقیم به جام جهانی راه یافت و حتی دیدار آخر ما با ژاپن تشریفاتی بود واز دیدار بحرین نیز فقط یک تک امتیاز برای صعود نیاز داشتیم ایشان و همکارانشان شروع به تخریب روحیه مسئولین و اعضاء تیم ملی فوتبال کشور مان نمودند و اینگونه القاء مي كردند که باید مقابل پرتغال و مکزیک به پيروزي برسيم و آنگولا هم که اساساً در معادلات آقایان محلی از اعراب نداشت ، پیش بینی های اعلام شده آقایان را همگان به خاطر دارند. صدا وسیما هم فیلم هایی تهیه مي كرد تا مردم را به این باور برساند که اگر مکزیک یک جادوگر دارد ایران یازده جادوگر دارد و پرتغال را پوست می کنیم ، حالا باید دخیل ببندیم که بتوانیم بعنوان تیم سوم از گروه پنج تیمی به دور بعدی صعود نماییم. این است توانایی ،قابلیت و ارزشهای مدیریتی این آقایان.
در حال حاضر شاهد هستيم كه متأسفانه در خصوص صعود تيم ملي فوتبال كشورمان به جام جهانی 2010 افریقای جنوبی چيزي جز شكست به دست نيامد و نتيجه كسب شده از سوي
چرا مردم از شکست ایران خوشحال شدند؟
مرجع خبری پرسپولیس : ناکامی تیم ملی فوتبال ایران در مسیر صعود به جام جهانی اگرچه اتفاقی پیش بینی شده از سوی معدود کارشناسان و رسانههای واقع نگر و مستقل بود اما بخش اعظمی از رسانهها علی رغم آگاهی از وضعیت فدراسیون فوتبال و تیم ملی ایران، خود را به خواب خرگوشی زده بودند و برای بهرهبرداری از موج احساسات مردم نسبت به فوتبال ملی در مقطعی حساس برای این گروه، صعود تیم ملی ایران را قطعی اعلام کردند.
این مسئله توسط سرمربی فعلی تیم ملی فوتبال ایران که برای جلب نظر افکار عمومی با رقمی قابل توجه به خدمت گرفته شد و همچنین متولیان فدراسیون فوتبال کشورمان نیز موکداً مورد تایید قرار گرفت و با پیگیری این رویه، تمامی عوامل مسئول دست در دست هم داده و حجم چشمگیری از اذهان عموم با این باور ذهنی که تیم ملی ایران بخت صعود مستقیم به جام جهانی 2010 است، تحت تاثیر قرار دادند.
چنین تلاشی برای تصویرسازی غیرواقع از یک مجموعه ضعیف و تیمی فاقد تاکتیک و تکنیک در اغلب دیدارها البته بیحکمت نبود و مانورهای تبلیغاتی با هدف مصادره به مطلوب تیم ملی فوتبال به نفع یک طیف سیاسی داده شد، تنها دلیل قانعکنندهای میتوانست باشد که با امید کاذب مردم تشنه پیروزی ایران که بخش قابل توجهی از آنها را جوانان تشکیل میدهند، در پی خود کشان کشان تا هرجا که ضرورت ایجاب کند، برد.
همین میزان که تا موعد تحصیل هدفی که وسیله را هرچه باشد، توجیه میکند و برداشت میوه سیاسیکاری مدیران سایه فوتبال، ماهیت سرابگونه تضمینهای چهارقبضه صعود به جام جهانی، برای عوام در پرده باقی بماند، کفایت میکرد و هنگامی که محصول کاشته شده در زمین فوتبال برداشت و چشیده شود، رضایتمندی آنهایی که میبایست ابقاء مدیران فدراسیون فوتبال را تحت هر شرایطی تضمین دهند، حاصل گردید.
این میوه زمانی چیده شد که تیم ملی ایران پس از توقف برابر کره شمالی که وعده پیروزی بر آن داده شده بود،
پنجمین مدیرعامل پرسپولیس با ته مانده اعتبار پروین
توضیح : این مقاله در آستانه انتخابات توسط تابناک نگارش گردیده ولی بعلل فنی و …. که همه میدانیم همکنون منعکس میشود!
مرجع خبری پرسپولیس : کلکسیون تغییرات در طول دولت نهم برای نمایش ثبات؛ پنجمین مدیرعامل پرسپولیس با ته مانده اعتبار پروین
اینکه با این تدبیر چه میزان پرسپولیس احیاء شود و ماموریت پروین جز آشتی هواداران با مدیران فعلی چه خواهد بود و دیگر اعضاء چه نقشی را برعهده خواهند داشت، مسئله نامعلومی است که در صورت صدور این احکام و آغاز نهمین دوره لیگ برتر فوتبال، مستمراً مشخص خواهد شد.
محمد علی آبادی زمانی برای نخستین بار پا به طبقه چهارم ساختمان سئول سازمان ورزش گذاشت که حجت الله خطیب مدیرعامل پرسپولیس و مدیرکل تربیتبدنی استان تهران بود. خطيب استعفاي خود را تقديم مهندس مهرعليزاده رئيس سابق سازمان تربيت بدني كرده بود كه به دليل اتمام ماموريتش وي موافقت ضمني خود را با استعفاي مديرعامل باشگاه پرسپوليس اعلام كرده بود اما تصميم گيري در اين خصوص را به رياست جديد سازمان تربيت بدني واگذار كرده بود که رئیس جدید سازمان تربيت بدني هم فوراً با استعفاي خطيب موافقت كرد تا بدین شکل تغییر خطیب به نام علیآبادی تمام شود
جانشین خطیب کسی جز برادر کوچک خانواده انصاریفرد نبود. محمدحسن انصاریفرد، خوب شروع کرد اما بخت و اقبال یارش نبود و با نتایجی که به دست آورد، استعغایش که علیالظاهر چندان با رضایت قلبی علیآبادی همراه نبود و خطاب به علی سعیدلو نگاشته شده بود، پذیرفته شد و رئیس سازمان مجبور به انتصاب هیات مدیره و مدیرعامل جدید شد.
حبیب کاشانی به همراه حسن بیادی کنار دست علی سعیدلو قرار گرفت تا این بار با حضور اعضاء شورای شهر که صرفاً در ظاهر از گروه قالیباف به تیم احمدینژاد آماده بودند، پرپولیس تقریباً به شکل کامل سیاسی شود. کاشانی در طول یک سال به هر شکل ممکن توانست باشگاه را اداره کند و در شرایطی که پرسپولیس با حاشیههای فراوانی علیالخصوص کسر امتیاز جنجالی روبرو شد، این تیم در دقیقه 90 قهرمان شد تا کاشانی گل کند.
Wednesday, 8 January , 2025