مرجع خبری پرسپولیس : جناب دکتر سعیدلو می گوید: «تا چند روز دیگر اعضای هیأت مدیره پرسپولیس را معرفی می کنم.» در خبرها می خوانیم لیست اسامی مورد نظر وی هم برای چندمین ببار (و احتمالا آخرین بار) بین سازمان و دفتر حبیب کاشانی دست به دست شده است.

در اینکه تا همین حالا هم زمان زیادی به ضرر پرسپولیس از دست رفته هیچ بحثی نیست و به همین دلیل از شنیدن این خبر کاملا مسروریم اما بحث اینجاست که چه کسانی باید (بخوانید می توانند) در هیأت مدیره پرسپولیس موثر باشند و اصالتا نگاه سازمان تربیت بدنی که سعیدلو به آن اشاره دارد و معتقد است که اعضای هیأت مدیره پرسپولیس باید با آن نگاه همسو باشند چیست و به کدام سمت است؟

پرسپولیس حالا ماههاست که به دنبال مدیر عامل و اعضای هیأت مدیره خود چشم می چرخاند و هرازگاهی هم چند اسم از قوطی شایعه بیرون می آیند تا دور یک میز بزرگ قرمز بنشینند و این باشگاه مردمی را کنترل کنند اما بحث اینجاست که جناب سعیدلو باید مراقب چند نکته در این انتخابها باشد و آن نکات اینها هستند:

اول: بارها دیده ایم اعضای هیأت مدیره پرسپولیس و استقلال از اعضایی انتخاب شده اند که نه تنها سودی برای باشگاه نداشته اند بلکه سود واقعی را خود منتصبان برده اند. در واقع پرسپولیس برای برخی از اعضای قبلی در دهه های گذشته نردبان ترقی بوده است تا جایی که پس از حضور در این پست آقایان معروف و مشهور شده و از این شهرت در انتخابات مختلف و مسائل شخصی سود برده اند! اما پرسپولیس از حضور آنها سودی نبرده و منتفع نشده است!

آقایان می آمدند گرد یک میز می نشستند، چند عکس می انداختند، میوه ای می خوردند

مهدی شیری ، سایه کریمی

مرجع خبری پرسپولیس: بحث شیوه بازی پرسپولیس در سایه برخی اوقات عدم نتیجه گیری این تیم آن قدر خارج از دستور شده که کمتر به آن پرداخته می شود و اگر هم بشود خریدار چندانی نخواهد داشت.

این که پرسپولیس دوست داشتنی «بازی» نمی کند و نتایج خوب و بد را به صورت سینوسی مقابل اسم خود می بیند غیرقابل کتمان است. بازیکنانی که برای این پرسپولیس جمع شده اند شاید تک به تک برای هر تیمی مفید واقع شوند اما تلفیق این بازیکنان در پرسپولیس آن هارمونی لازم را که باید جواب نداده است.

گفتن این که مربی نقشی در آوردن این بازیکنان را نداشته هم تکرار مکررات شده(و اگر زودتر هم به ایران می آمد شناختی از لیگ ایران برای جذب بازیکن نداشت) و او قدرت اعجاز ندارد که پرسپولیس را زیر و رو کند.

در این گونه مواقع هم که تیم 3 امتیاز را می گیرد فقط دهان را می بندد و دیگر هر حرفی زده شود اصولا پرت و پلا و حرف مفت تلقی می شود. اصلا کسی در این شرایط خریدار نقد فنی نیست، طرف تیمش برده و 3 امتیاز مقابل مس کرمان گرفته و چه اهمیتی دارد که آن را بازیکنان فانتزی بدست آوردند یا بازیکنان جنگنده.

پرسپولیس سال گذشته مجموعه ای کامل از فانتزی ها بود و فریاد وا اسفای قطبی که من بازیکن کارگر می خواهم گوش فلک را کر کرده بود اما بازیهای بی رمق امسال که از درونش کریم باقری سی و چند ساله آقای گل بیرون می آید نشان می دهد یک جای کار می لنگد . زلاتکو کرانچار چه می داند که علی کریمی در پرسپولیس چه نیروی خارق العاده ای بوده و در غیاب او مهدی شیری چقدر می تواند جای خالی او را پر کند تا هافبکش آقای گل، مهاجمش بازیساز، و مدافع آخرش گره گشا نشود؟

پرسپولیس – مس

مرجع خبری پرسپولیس: اگرچه پرسپولیس در اصفهان به سپاهان باخت اما در نیمه دوم بارقه هایی از پیشرفت را چه در فاز حمله و چه در بعد قدرت بدنی به نمایش گذاشت.

از بخت قرمزها نیز حریف این هفته این تیم یعنی مس کرمان اصلاً شرایط مناسبی ندارد. پرویز مظلومی پس از یک سال و نیم حضور در کرمان از تیم کنار گذاشته شد و مس در حالی که ضعیف‏ترین خط دفاعی لیگ نهم را در اختیار دارد با هدایت مهدی محمدی دستیار کرمانی مظلومی گام به آزادی می‏گذارد تا در شروع نیم فصل دوم استارت خوبی داشته باشد.

بهرحال اگرچه مس در بحران قرار دارد اما شوک ناشی از تعویض سرمربی می‏تواند برای تیم زلاتکو کرانیکار خطرناک باشد. سرمربی کروات سرخپوشان باید به این نکته هم توجه داشته باشد که گرچه هنوز از حمایت حبیب کاشانی برخوردار است ولی این حمایت در صورت تداوم نتایج ضعیف و فاصله گرفتن پرسپولیس از صدر جدول نمی‏تواند زیاد دوام داشته باشد.

جمعه 13/9/88، هفته هجدهم نهمين دوره ليگ برتر ، ورزشگاه آزادي،

داور: يدالله جهانبازي، كمك‌ها: محمدرضا ابوالفضلي و سعيد علي‌نژاديان

تركيب احتمالي ميزبان: دروازه‌بان: ميثاق معمارزاده | مدافعان مياني: نبي‌الله باقري‌ها، سپهر حيدري  مدافعان كناري: ابراهيم شكوري و عليرضا محمد | هافبك تدافعي: سامان آقازماني و حسين بادامكي – هافبك تهاجمي: محمد پروين، محمد منصوري و مجتبي زارع | مهاجم: محسن خليلي

ترکیب احتمالی مهمان:

 مرجع خبری پرسپولیس : عصر بود. يعني نزديكي‌هاي عصر. دو گل خورده بوديم. جام‌جهاني داشت مي‌پريد. مثل همان كلاغ لعنتي كه روي آخرين سيم تلگراف نشسته بود و تا آمديم با سنگ بزنيمش پريد و رفت. اعصاب نداشتيم. تماشاگران استراليايي روي اعصابمان راه مي‌رفتند. همه چيز تحقيرآميز مي‌نمود. احساس حقارت مي‌كرديم. يك «هوليگان» اهل «ملبورن» پريد وسط زمين تور دروازه تيم‌ملي ما را جر داد. داشتيم خفه مي‌شديم. نمي‌شد. اگر مي‌شد از درون تلويزيون مي‌رفتيم استراليا و تور دروازه‌شان را جرجر مي‌كرديم. شوخي نبود كه! از سال‌ها پيش خواب جام‌جهاني را مي‌ديديم. از سال‌ها پيش حرص مي‌خورديم كه همه رقباي آسيايي‌مان به جام‌جهاني رفته‌اند و ما را به جام بقالي سر كوچه هم راه نمي‌دادند.همه چيز با آن دو گل عوضي داشت مي‌سوخت. انگار كسي دوستمان نداشت چقدر به گلدان‌هاي بدبخت لگد زديم. چقدر شيشه شكستيم. بين خودمان بماند؛«چقدر فحش داديم.» زن و بچه و خواهر و مادر حداقل اين بار چپ‌چپ نگاه‌‌مان نمي‌كردند. راستش را بخواهيد آنها هم داشتند فحش مي‌دادند.

بعد آن اتفاق بزرگ افتاد. ايران رفت روي هوا. مارك بوسنيچ روي زمين ولو شد. ملبورن يخ زد. ما آتش گرفتيم. هشتم آذر 76 بود. خداداد از همانجا رفت توي تاريخ. عابدزاده شد اسطوره چند نسل. ريختيم توي خيابان. استراليايي‌ها داشتند سكته مي‌كردند. ناي تكان خوردن نداشتند. ديوانه شديم. آنقدر بوق زديم كه بوق‌ها سوخت ولي اهميت نداشت چون يادمان آمد مي‌توانيم جيغ هم بكشيم.

مرجع خبری پرسپولیس : یکشنبه شب در ورزشگاه نیوکمپ؛ رئال مادرید مهمان بارسلوناست. دو روایت از آغاز این جدال تاریخی وجود دارد. عده ای سال 1902 و عده ای هفدهم فوریه 1929 را شب آغاز جنگی از نوع متفاوت میان جدایی طلبان در ایالت کاتالونیا و حامیان پادشاهی اسپانیا، سربازان ژنرال فرانکو می دانند. جدال رئال مادرید و بارسلونا ورای یک مسابقه فوتبال، بخشی از تاریخ اسپانیاست که برای هر دو سو اهمیتی فوق العاده دارد. در طول تاریخ بسیاری کوشیده اند ال داربی را به رنگ خون آلوده کنند اما این مسابقه هنوز بوی فوتبال می دهد. ژنرال فرانکو که به نماد مادریدی ها تبدیل شده از سران سرکوب جدایی طلبان بود که اتفاقا به فوتبال علاقه ای بسیار داشت و آن را ابزاری برای سرکوب کاتالان ها می دانست. از همین رو روایت می کنند که بارها با استفاده از زور کاتالان ها را تطمیع کرد تا مقابل مادرید شکست بخورند. در سوی مقابل کارلوس اول نیز بارها کوشید رئال را تیم پادشاه معرفی کند و ال کلاسیکو را برای مردم این منطقه جنگی بر سر آزادی بنامد.
می گویند مردم کاتالان مقابل دیوارهای قدیمی ورزشگاه پر خاطره نیو کمپ تجمع کردند و روی دست نوشته های خود نوشتند : « ما فقط می خواهیم فوتبال تماشا کنیم ». وقتی بوی ال کلاسیکو به مشام می رسد کاتالان ها به کلیسای قدیمی این منطقه می روند و به پرچم ایالت خود ادای احترام می کنند در حالی که مردم مادرید با حضور در قبرستان از روح مردگان خود دعوت می کنند در ورزشگاه حاضر شده و یار و همتای مردان مادرید باشند.

مرجع خبری پرسپولیس : دایی در موردش می‌گفت: ” اگر من استعداد علی کریمی را داشتم بهترین بازیکن دنیا می‌شدم. ” این حرف دایی دوپهلو بود. پهلوی اول نشان از استعداد خدادادی کریمی داشت و پهلوی دوم نمادی بود از تنبلی بازیکنی که اتفاقا در امارات لقب “جادوگر تنبل” را به خود الصاق کرد.

در مورد تنبلی جادوگر تنبل مدیربرنامه‌هایش جناب جلالی می‌گفت: او در بایرن نماند چون بایرن مثل اتوبوسی می‌ماند که از در و دیوارش بازیکنان آویزان شده‌اند و علی باید آنها را کنار می‌زد و سوار اتوبوس می‌شد اما کریمی انگار حال نداشت که چنین کند!

در واقع بزرگان و با تجربه‌ها “علی کریمی” این فوق ستاره تاریخ فوتبال ایران را تنبل می‌خواندند اما آیا واقعا او تنبل است؟

از ما بپرسید می‌گوییم “علی کریمی” تنبل نیست بلکه او بازیکنی است که با دلش فوتبال بازی می‌کند و شاید به همین دلیل هم هست که فوتبالش به دل می‌نشیند و همه دوست دارند جادوی او را در مستطیل سبز ببینند.

5 سال پیش علی کریمی که جزو اعضای هیأت مدیره پرورشگاه کودکان بی‌سرپرست در ورامین است به این پرورشگاه سر زد. او توپ را برداشت و با بچه‌های 10 – 12 ساله‌ 2 ساعت تمام فوتبال بازی کرد و در میان هیاهوی وحشتناک آن بچه‌های یتیم لحظه‌ای هم خسته نشد.